روزشنبه نخستین نشست مطبوعاتی آقای فطانت فرد پس از 50 روز که بهعنوان دبیر کلی بورس انتخاب شدند، برگزار شد. در این جلسه صحبتهای زیادی مطرح شد اما بخشی از جلسه دیروز حاوی نکاتی است که باید سوالاتی از آقای فطانتفرد پرسید. ایشان در بخشی از نشست دیروز گفتند: «برهمین اساس، یکی از برنامههای سال آینده سازمان بورس ایجاد رونق در بخش مشاوران و تحلیلگران است تا فعالان بازار سهام با ارائه تحلیلهای درست و کارشناسی قادر به تصمیمگیری بهتر باشند. بنابراین توصیه میکنم سرمایهگذاران به حرفهای غیرکارشناسی افراد مختلف که صلاحیت حرفهایشان توسط سازمان بورس تایید نشده، توجه نکنند. از تحلیلگران تکنیکال خواهش میکنم براساس واقعیتهای اقتصادی کشور به تحلیل اقدام کنند.»
تحلیل تکنیکال حدود یک قرن است که در تمام دنیا به شکل حرفهای دنبال میشود و در حال حاضر، با پیشرفت علم و افزایش استفادهکنندگان از اینترنت اقبال گستردهتری را پیدا کرده است. این علم یا بهتر بگوییم هنر، که در 10 سال اخیر در بورس تهران طرفداران زیادی پیدا کرده روزبهروز بر طرفدارانش افزوده میشود. درحالیکه در سال 1384 تعداد کتابهایی که درخصوص تکنیکال به زبان فارسی وجود داشت کمتر از انگشتان یک دست بود، اما اکنون تعداد کتابها آن قدر زیاد شده که به چاپ چندم رسیده است. رشد تعداد افرادی که در این حوزه تحلیل میکنند، نسبت به وجه دیگر تحلیلگری که فاندامنتال است، آنقدر سریع بوده که اگرچه یک مزیت بزرگ محسوب میشود اما خطرهای زیادی را در حوزه تحلیلگری ایجاد کرده است.
متاسفانه نبود یک ساز و کار درست برای اعتبارسنجی هم در بخش مطبوعات، هم در بخش آموزش و هم در بخش تحلیل باعث شده تحلیلهای هرز و غلط آنقدر زیاد شود که مخاطب را به اشتباه بیندازد. به نظر میرسد در صورتیکه روند فعلی ادامهدار باشد، یک بحران در بخش تحلیل تکنیکال در سطح جامعه بورسی ایران شاهد خواهیم بود. از آنجایی که سنجهای برای درست یا غلط بودن تحلیلها وجود ندارد و هر شخص به زعم خود گمان میکند تحلیلش درست است میتواند جو عمومی را علیه این موضوع در آینده نزدیک بسیار وخیمتر کند.
اما مشکلاتی که حس میشود و بیتدبیریهایی که توجه نمیشود:
1- چرا ساز و کار مجوزدهی به نهادهای آموزشی و اعتبارسنجی این موسسات پیچیده و زمانبر است؟
2- اکنون اگر یک موسسه آموزشی در حوزه تکنیکال بخواهد مجوزهای لازم را در بخشهای مختلف بگیرد سازو کاری در خود سازمان بورس تعریف شده است؟
3- متولی اعتبارسنجی و بررسی صحت و پالایشکردن تحلیلگران و درجهبندی کردن آنها در کجا باید صورت گیرد؟
4- جملهای که در نقل قول آقای رییس وجود دارد بیانگر این موضوع است که ایشان شناخت حداقلی هم از بحث تکنیکال ندارند. با کمال احترامی که برای آقای فطانتفرد قائل هستیم و آرزوی موفقیت در سمت جدید، بهتر است ایشان مطالعهای در این خصوص داشته باشند تا نه خود در خطا بمانند و نه دیگران را به خطا بیندازند
5- آقای فطانتفرد، تحلیل تکنیکال کاری به واقعیتهای اقتصادی یک کشور ندارد، چنانچه نمودارها کاهش را نشان دهند بدون توجه به پارامترهای دیگر باید ریزش را اعلام کرد! گاهی واقعیت آن چیزی نیست که شما در ظاهر اقتصاد میبینید، اما نمودارها با نشان دادن چیز دیگر، روی دیگر اقتصاد را به رخ میکشند. تاکنون از خود پرسیدهاید چگونه است گاهی یک سهم p/e معادل 20 میگیرد و گاهی p/e معادل چهار هم نمیگیرد؟ آیا تاکنون از خود پرسیدهاید که چرا یک اقتصاد بهصورت سیکلی منقبض میشود و گاهی منبسط؟ چرا گاهی نرخ بهرههای بانکی بالا میرود و گاهی باید پایین بیاید؟ آیا تصورتان این است که این موضوع بهصورت تصادفی است؟
6- آقای فطانتفرد عزیز، اینکه جو عمومی تحلیلگران تکنیکال نیاز اساسی به پالایششدن دارند، شکی نیست. اما سازمان بورس برای این پالایش، اقدامی کرده یا برنامهای دارد؟ سازمان بورس با ارائه مجوزهای سختگیرانه برای شرکتهای مشاور سرمایهگذاری نه تنها نتوانسته در این سالها جو تحلیلی را بر بازار حاکم کند، بلکه از مسببان توجیهات تکنیکی بازار، خود سازمان بورس است. زیرا توجیهات تکنیکی به مراتب راحتتر از توجیهات بنیادی است.
7- آقای فطانتفرد، اصولا تحلیل تکنیکال در بازارهای دو طرفه کاراست و استفاده از آن در بازار یکطرفه بورستهران با خطاهای بسیاری همراه است. بنابراین اینکه در بسیاری از کشورها بازار دو طرفه است و ما اکنون بر یک طرفه بودن آن اصرار داریم، آیا میتوان جلوی موج تحلیلی مدرن را گرفت؟ بهنظر شما وقت آن نرسیده بورس تهران عقبماندگی خود را جبران کند؟ این گپی که بین فضای تحلیلگری و پتانسیلهای بورس تهران اتفاق افتاده یا بورس را به سمت جلو خواهد راند یا سرخوردگی را در تحلیلگران ایجاد میکند که گرایش به بازارهای غیرپیدا کنند.
8- آقای فطانتفرد سوالی که از شما میتوان پرسید آن است که اگر من بهعنوان تحلیلگر تکنیکال اعتقاد داشته باشم بازار ریزشی است، چگونه باید از این بازار سود کسب کنم؟
9- آقای رییس؛ دماسنج اقتصاد کشور در بسیاری مواقع به استقبال یک پدیده در آینده میرود که تحلیلگران تکنیکال چنانچه به درستی از ابزارها استفاده کنند میتوانند آن را پیشبینی کنند. اگر من بهعنوان تحلیلگر تکنیکال معتقد باشم، بازار بورس کاهشی است، چه کنم؟ شما راهکار بدهید چه باید کرد؟
10- آقای فطانتفرد، صحبت شما، وزیر اقتصاد، رییسجمهور، نماینده مجلس و... مبنای نوسانات بازار نیست. زیرا در این سالها بارها صحبتهایی شده و معکوسش اتفاق افتاده، مطابق صحبت شما بازار براساس واقعیتهای اقتصادی حرکت میکند اما مدیران واقعیتهای اقتصادی را مشخص نمیکنند. بنابراین اجازه دهید تحلیلگران خود واقعیتهای اقتصادی را پیشبینی کنند.
11- گفته شده در جلسه دیروز عنوان کردید با رسمکردن دو خط نمودار را تحلیل میکنند، بارها در این یک سال گفته شده مسئول پایین آمدن بازار تحلیلگران تکنیکال بودهاند، بهنظر شما این موضوع فرافکنی و پاک کردن صورتمسئله نیست؟ اینکه در بورسهای اروپایی و آمریکایی بخش اعظم معاملات فیوچر و آپشن است، چرا بر معاملات اسپات اصرار داریم؟ اینکه مدتهاست دوره صندوقهای سرمایهگذاری مشترک گذشته و تاریخ انقضای آنها سپری شده، چه اصراری بر این ابزار است؟ چرا آن هنگام که برای این صندوقها در جهت بالا بردن شاخص فکر شده برنامهای برای پایین آمدنش اندیشیده نشده است؟ چرا برنامهای برای بحرانها نداریم؟ چرا هر جا مشکلی هست به گردن تحلیلگران تکنیکال میاندازید؟
آقای رییس، گفتار بالا نه از روی کینه ورزی و کینهتوزی بلکه از سر دلسوزی است تا بورس تهران نیز همانند بسیاری از بورسهای دنیا سرزنده و شاداب باشد. رویکرد درست شما در خصوص عدم تحلیل بازار ستودنی است، در هیچ کجای دنیا رییس بورسها هر روز در سایتها و تلویزیونها نیست. تحلیلگران براساس واقعیتهای اقتصادی تحلیل میکنند. امید است رویکرد درست شما و تغییر و تحولات درستی که انجام خواهید داد، در پویاتر شدن بازار نقش کلیدی ایفا کند.
* کارشناس سرمایه گذاری