در جنوب تهران یکی از بازارهای معروف این شهر واقع شده است. بازاری که همه آن را با خودروهایش میشناسند. بازار عبدل آباد؛ مشهور و محبوب در بین اقشار خاصی از جامعه. در این گزارش قصد نداریم از خودروها بنویسیم. بلکه هدف پرداختن به بازار پارچه عبدلآباد است که بهلحاظ شهرت دست کمی از بازار خودرو ندارد. وجود بیش از یکهزار مغازه پارچه و پرده در این بازار موجب شده تا محلی برای عبورومرور پیوسته خریداران از سراسر شهر تهران باشد.
هر چند مشتریان این بازار بیشتر افرادی با سطح درآمد متوسط به پایین هستند، اما اجناسی با قیمتهای گاه نجومی هم در این بازار فروخته میشود. از طرفی این بازار پارچه، مرکزی برای خریدوفروش خوراک، پوشاک، لوازم منزل و لوازم تزیینی مانند ساعتهای خانگی، انواع گلدانها، مجسمه، قاب عکس و غیره هم شده است.
اینجا کمی ارزانتر است
اگر قرار باشد اجناس این بازار را بهلحاظ قیمتی با دیگر بازارهای همسان آن مقایسه کنیم، بعضی از کالاهایش ارزانتر و بعضی گرانتر است. کیف و کفش را میتوان با قیمتی مناسبتر از مثلا بازار سرسبیل که بازاری با قیمت متوسط است، خریداری کرد، اما پارچههای این بازار با اختلاف قیمت 10هزار تومان در هر متر، نسبت به بازارهای دیگر به فروش میرسد. این اتفاق حتی در مورد پارچههای ریون و غیره هم لحاظ شده است. از دیگر کالاهای این بازار که تقریبا آن را به یک مرکز بورس معتبر هم تبدیل کرده است، پارچههای پردهای و تعداد زیاد پردهسراهاست. درواقع بیش از نیمی از مغازههای این بازار به پردهسراها اختصاص یافته است، تا جایی که از شهرستانها هم خریداران زیادی برای خرید پارچههای پردهای به این بازار رجوع میکنند.
قیلوقال دستفروشها در دل بازار
هزینههای رهن و اجاره مغازه در این بازار بالاست. البته صاحبان فروشگاهها بیشتر به گرفتن اجاره مایل هستند تا دریافت رهن،به همین خاطر هزینه اجاره ماهانه در این بازار بسته به متراژ مغازهها بین 3 تا 8میلیون تومان است. معمولا مبلغی بین 20 تا 30میلیون تومان هم بابت رهن دریافت میشود.
همین هزینهها موجب شده تا دستفروشهای زیادی در این بازار حضور داشته باشند. فروشندههایی که آسمان سرپناه آنها و زمین هم زیراندازشان است. چنان سروصدا و قیلوقالی هم راه میاندازند که آسایش را از هر بنیبشری سلب میکنند. درواقع آنها صاحبان اصلی بازار هستند چون درآمدهای بالایی هم دارند.
اشتغالزایی به سبک بازارهای سنتی
حتی ساختار سنتی حاکم بر اینگونه بازارها هم نمیتواند مانعی باشد برای بیاهمیت جلوه دادن آنها. حضور روزانه دهها هزار خریدار و فروشنده در اینگونه بازارها، نشان از هویت و اهمیت آنها دارد.
بیش از هزار مغازه در یک مکان واحد، دلیل دیگری است که نتوان جایگاه این بازارهای سنتی را در مراودات اقتصادی مردم نادیده گرفت. مهمتر اینکه در هر مغازه حداقل دو نفر فعالیت میکنند. هرکدام از این افراد هم خانوارهایی را تحت تکلف خود دارند و این یعنی خوداشتغالی یک بازار با سرمایههای خصوصی.
اینجا همه سرشان شلوغ است
شلوغی و ازدحام جمعیت در این بازار موجب شده که فروشندهها وقت سر خاراندن هم نداشته باشند. به همین دلیل خیلی حال و حوصله سوالهای پیاپی مشتریان را ندارند. به همین دلیل به نظر میرسد در این بازار جای کمی برای چانه زدن وجود دارد. البته خریداران هم باید صبر بیشتری به خرج دهند تا بتوانند اجناس موردنظر خود را خریداری کنند.
در هر صورت رفتن به عبدلآباد راهی برای کمتر پول خرج کردن است. مهمتر اینکه تنوع کالایی این بازار هم میتواند سلیقههای زیادی را راضی به خانه بازگرداند.