پس از فروکش کردن احساسات مردمی و دولتی در رابطه با مذاکرات در لوزان سوییس، میتوان اذعان کرد که اکنون زمان مناسبی برای جمعبندی آنچه رخ داده و پیشبینی روند انتظارات بازار داخلی ایران است. در وهله اول باید عنوان کرد که این توافق بهتنهایی هیچ ضمانت اجرایی برای هیچیک از طرفین نداشته و قطعا روی آن جرح و تعدیلی در آینده نزدیک صورت خواهد گرفت. این مطلب با درنظر گرفتن شرایطی که تمامی تحریمهای علیه ایران برداشته شده باشد نگاشته شده است. در بازار داخلی به اعتقاد من با ثبات ارز مواجه خواهیم شد. دولت و بالاخص بانک مرکزی اجازه نزول قیمت دلار به زیر نرخ دولتی را نخواهند داد.
بدیهی است که انتظار عدهای از مردم در بازار در رابطه با کاهش قابل توجه قیمت ارز منتفی است چه برسد به بازگشت نرخ هر دلار به قیمت زیر 2500 تومان، چراکه حتی اگر دولت بر این موضوع پافشاری نکند احیای ارزش ریال در این مدت کم و بدون هیچ تغییر دیگری در سیاستهای پولی و اقتصادی دولت بسیار بعید به نظر میرسد. برای بنگاههای اقتصادی با مقیاس کوچک، دو نرخی بودن ارز باعث تقویت آنان در مقابل مسائل و معضلات پیشبینی نشده میشود. حال با توجه به شرایط تکنرخی که احتمالا از سوی دولت در آینده اعمال خواهد شد و از طرف دیگر ورود کالاهای رقیب در بازاری که تا دیروز عرصه یکهتازی کارخانههای داخلی بود قطعا باعث خواهد شد تا تعدادی از این کارخانهها از عرصه رقابت کنار روند.
برکسی پوشیده نیست که بازار صنایع داخلی ایران که بعضا از حمایت ویژه دولت در انحصار و اختصاصیسازی بازار (Monopoly) برخوردار است، گشوده شدن مرزها و سرازیر شدن کالاها به بازار داخلی برای تولیدکننده در حقیقت حکم نابودی صنایع داخلی و ورشکستگی (Bankruptcy) صنایع کوچک و متوسط را به همراه خواهد داشت که خود موجب بیکاری حجم زیاد نیروی انسانی متخصص (به علت بسته شدن بنگاههای کوچک اقتصادی) در بازار میشود.
بدیهی است که موارد فوق تهدیدهایی است که در صورت سوءمدیریت با آن روبهرو خواهیم شد. با توجه به اینکه اکثر مدیران ایرانی عموما تا امروز با شرایط بحرانی یا رکود روبهرو بودهاند، فکر کردن تولیدکننده انحصاری بازار داخل به این موضوع که در آینده با بازاری آزاد و با رقبایی تا بن دندان مسلح خارجی باید رقابت کرد، ترسناک است! از آنسو مصرفکننده نهایی که تا امروز مجبور به خرید محصول با تنوع قیمت و کیفیت پایین بود، در آینده حق انتخاب بیشتری خواهد داشت. این موضوع خوشایند اوست ولی باید در نظر داشت که برای مشتری آن هنگام که کالای متنوع و ارزان را مشاهده میکند کسبوکاری برای به دست آوردن درآمد وجود ندارد.
در نهایت باید به این نکته اشاره کرد که بازار آزاد مدل موفقی است به شرطی که از ابتدا دخالت دولت در این امر وجود نداشته باشد. برای موقعیت کنونی جز با کنار کشیدن تدریجی دولت از بازار به این مهم قائل نخواهیم شد. اگر این کوتاه شدن دست دولت در امور بازار دفعتی و ضربتی باشد، با در نظر گرفتن شرایط خاص حاکم بر بازار که پیش از این بیان شد، قطعا منجر به ضرر جبرانناپذیری برای بسیاری از صنایع داخلی خواهد شد. حال با مدیریت صحیح میتوان به نحوی توازن بین ورود مناسب کالا و حفظ منافع تولیدکننده بهوجود آورد. هرچند احتمالا تا زمان لغو تحریمها زمان زیادی مانده است ولی بررسی چشماندازی که با آن روبهرو خواهیم بود خالی از لطف نبوده و نیست.