بازار سهام روزهایی هیجانی را پشت سر گذاشته است.لغو تحریم ها و قراردادهای اقتصادی که تیم دولت یکی پس از دیگری در عرصه های مختلف به امضا می رسانند شرایطی را برای بازار سهام به وجود آورده است که می شود گفت در دو سال گذشته سرازیر شدن این حجم از نقدینگی به بازار بی نظیر بوده است.اما با این وجود این دغدغه برای سهامداران و سرمایه گذاران در بورس وجود دارد که این رشد تا کجا ادامه خواهد یافت.از سویی کاهش درآمدهای نفتی دولت با توجه به افت قیمت نفت و از سوی دیگر در ابهام بودن کاهش نرخ سود بانکی از جمله عواملی هستند که می توانند برای صعود شاخص کل در سال 95 به عنوان سرعت گیر عمل کنند.با محمد رضا گیو کی عضو انجمن حسابرسی و حسابداری ایران در این باره به گفتگو نشستیم:
علت رشد تند شاخص کل را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این رشد منطقی است یا هیجانی؟
شاخص کل بورس در هر کشور، مهمترین ابزار شناسایی بورس اوراق بهادار آن کشور است. شاخص کل یا درواقع شاخص کل قیمتی سهام، هم از دید سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری در سهام و هم بهعنوان یک شاخص اقتصادی، از دید اقتصاد کلان، در جامعه کاربرد وسیعی دارد. بهطورکلی متغیر شاخص کل بورس نشاندهنده وضعیت کلی بازار بورس است که در اقتصادهای پیشرفته افزایش این شاخص به معنی رونق اقتصادی و کاهش آن نشاندهنده رکود است.
بدیهی است که بازار سرمایه ارتباط نزدیکی با ساختار اقتصادی کشور داشته و همچنین قوت و ضعف آن میتواند نشاندهنده وضعیت اقتصادی کشور باشد. این در حالی است که بورس اوراق بهادار نیز همواره تحت تاثیر عوامل بسیاری از جمله عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و. . . . . است که باعث تغییرات در شاخص کل قیمت سهام میشوند.
از آنجا که شاخص کل قیمت سهام، در اتخاذ تصمیمهای مربوط به سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار، یکی از مهمترین ابزارها، برای سرمایهگذاران جهت تجزیه و تحلیل است شناخت عوامل موثر بر آن بااهمیت است و اما درخصوص آهنگ سرعت رشدهای شاخص کل در روزهای اخیر، شایان ذکر است که این آهنگ سریع رشد شاخص کل، بیشتر تحت تاثیر رفع ریسک سیاسی سیستماتیک بازار است، چراکه تحریمها، بر عملکرد بسیاری از شرکتهای فعال در این بازار تاثیر داشته که با رفع این مسئله، میتوان به بهبود عملکرد بنگاههای اقتصادی کشور و همچنین بهبود شرایط اقتصادی امیدوار بود.
اما آنچه حائز اهمیت است این موضوع است که اگرچه لغو تحریمها و پیوستن به اقتصاد بینالمللی، تاثیرات مهمی بر رشد اقتصادی کشور خواهد داشت و بر عملکرد و سودآوری بنگاههای اقتصادی، تاثیرگذار است، که در این صورت و در پی آن شاهد رشد بازار سرمایه و رونق آن خواهیم بود، اما واقعیت موجود این مسئله است که هنوز زمان به ثمر رسیدن و تاثیرگذاری لغو تحریمها فرا نرسیده و تغییری در عملکرد شرکتها و همچنین متغیرهای کلان اقتصادی ایجاد نشده است. با توجه به این امر که تاثیرات لغو تحریمها بر صنایع و اقتصاد زمانبر خواهد بود، به این زودی تاثیر آن بر عملکرد و سودآوری شرکتها قابل محاسبه نیست.
از طرفی در شرایطی که قیمت سهام شرکتها بدون منطق و عملکرد صحیح و سودآوری، افزایش یابد، رشد سریع شاخص آنچنان منطقی به نظر نمیرسد. اغلب در چنین شرایطی هیجانات و جوهای ایجاد شده در بازار، بر رشد منطقی آن غالب میشود و رشد شاخص و قیمت سهام شرکتها را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد. در هر صورت آنچه محرز است این است که بستر لازم جهت رشد و رونق اقتصادی و همچنین بهبود شرایط فعالیت بنگاههای اقتصادی فراهم شده که در نهایت منجر به رشد بازار سرمایه خواهد شد.
با وضعیت موجود کاهش نرخ سود بانکی چقدر میتواند در بازار سرمایه تاثیرگذار باشد؟
معمولا در اقتصاد اغلب کشورهای در حال توسعه که بازارهای مالی آنها نیز بهطور کامل توسعه نیافته است.بازار استقراض، بانکمحور است. درواقع متغیر نرخ سود بانکی ارتباط نسبتا مستقیمی با سرمایهگذاری دارد. به این معنی که تغییرات نرخ سود بانکی، بر تصمیم برای سرمایهگذاری در بورس اثرگذار است. ازاینرو سود سپرده بانكی همواره بهعنوان جایگزین سرمایهگذاری در بازار سرمایه مطرح است. با افزایش سود بانكی، بخشی از سهامداران با درجه ریسكگریزی بالاتر، سرمایه خود را از بازار سرمایه خارج كرده كه منجر به خروج نقدینگی از بازار سرمایه و كاهش ارزش بازار میشود.
همچنین همانطور که بیان شد یکی از هزینههای مترتب بر شركتها، هزینههای مالی است. هزینه مالی آن دسته از هزینهها را شامل خواهد شد که به دلیل اخذ تسهیلات جهت تامین مالی توسط شرکت پرداخت میشود که در اثر افزایش نرخ سود بانكی، هزینه تامین مالی شركتها نیز افزایش مییابد كه سبب كاهش حاشیه سود آنها شده و ارزش سهام آنها نیز به همین نسبت كاهش مییابد. بنابراین با کاهش نرخ سود بانکی، هم میتوان به افزایش سودآوری شرکتها، که افزایش قیمت سهام آنها را در پی خواهد داشت و هم میتوان به بازگشت نسبتی از پولهای بلوکه شده در بانکها به بازار، که منجر به افزایش نقدینگی بازار میشود امیدوار بود.
ناگفته نماند که بالا بودن نرخ سود بانکی موجب افزایش نرخ بازده مورد انتظار، توسط سهامداران و سرمایهگذاران میشود که در این صورت باعث کاهش نسبت قیمت به عایدی در بازار سرمایه و افت قیمتها خواهد شد. در نهایت کاهش نرخ سود بانکی با توجه به موارد ذکر شده، میتواند بر بازار سهام تاثیرات مستقیم و غیرمستقیمی داشته باشد.