سازمانهاي رسانهاي (media organizations) در نظام اقتصادي، هم براي تأمين نيازها و خواستههاي عمومي و هم براي تأمين نيازها و خواستههاي خصوصي فعاليت ميكنند. رسانهها، نيازها و خواستههاي چهار گروه متمايز را برآورده ميكنند:
1- صاحبان رسانهها، افراد يا سهامداراني كه مالكيت رسانهها را در اختيار دارند.
2- مخاطبان، كساني كه محتواي رسانهها را مشاهده و مطالعه ميكنند يا آن را ميشنوند.
3- آگهيدهندگان، كساني كه زمان يا فضاي رسانهها را براي انتقال پيامهاي خود به مخاطبان خريداري ميكنند.
4- كاركنان رسانهها، كساني كه براي رسانهها كار ميكنند.
تعداد توليدكنندگان موجود در يك بازار خاص عامل مهمي است، زيرا شاخصي قدرت بازاري كه شركتها در اختيار دارند و نيز ميزان توانايي آنها براي تأثير گذاردن و كنترل كردن عمليات اقتصادي در اين بازار است.الگوي سازمان صنعتي، روش مورد نياز براي بررسي بازارها را براساس چهار ساختار عمده بازار ارائه ميدهد: رقابت كامل، رقابت انحصاري، انحصار ناقص و انحصار.
اين الگو نشان ميدهد ساختار بازار به چند عامل مختلف ازجمله تعداد خريداران و فروشندگان، تفاوت ميان توليدات و موانع موجود بر سر راه ورود رقباي جديد به بازار بستگي دارد.مشخص كردن اين موضوع كه چه ساختاري براي بازار يك رسانه خاص مناسب است، بستگي به تعيين يك بازار خاص، بررسي تعداد شركتهاي فعال در آن و ارزيابي كنترل آنها بر عملكردهاي اقتصادي و تعيين موقعيت آن در زنجيره قدرت بازار دارد.
هيچ يك از صنايع رسانهاي در شرايط رقابت كامل فعاليت نميكنند، چون اكثر رسانهها به عرضه كالاهاي متفاوتي اشتغال دارند و تلاش ميكنند تا مخاطبان خاصي داشته باشند. صنعت مجلات با شديدترين نوع رقابت روبهرو است، اما رقابت در درون اين صنعت حالت انحصارگونه دارد.مسأله بسيار مهم ديگري كه مديران و توزيعكنندگان محصولات و خدمات صنعت رسانهاي بايد به آن بينديشند، اين است كه چگونه مارك تجاري خود و محصولات و خدماتشان را در يك جهان مجازي معرفي كرده و گسترش دهند.
در اينجا منظور ما از واژه مجازي، «اينترنت» در معناي عمومي آن يا وبسايتها نيست، ما بهصورت تحتالفظي اشاره به جهان مجازي ديجيتالي داريم كه در آن هر مصرفكننده و خريدار محصولات رسانهاي ميتواند دست به خريد بزند يا با دوست خود در يك رستوران شلوغ به گفتوگو بپردازد و يا يك كنسرت زنده را تماشا كند.در ميان مواردي كه به آن اشاره كرديم، مدلهاي كسبوكار نوآورانه از اهميت بسزايي برخوردار است، زيرا اقدامات و تجارب رسانههاي جديد، مستلزم مدلهاي كسبوكار جديد است.
همانطور كه شركتهاي رسانهاي به سمت استفاده از مدلهاي جديد كسبوكار روي ميآورند، بايد از روشهاي سنتي كسبوكار خود چشمپوشي كنند. نمونهاي از اين مطلب، صنعت رسانهاي چاپي و روزنامهها است كه به سمت آنلاين شدن در حال حركت هستند.
استاد دانشگاه