در قسمت پیشین با ذکر مقدمهای به تعریف کسبوکار پرداختیم و در مورد مفاهیمی مثل نیاز، محصول و ارزش آموختیم. امروز مطالب بیشتری درخصوص زنجیره ارزش را با هم مرور میکنیم.
***
زنجیره ارزش (Value Chain)
زنجیره ارزش عبارت است از مجموعه عملیاتی که در یک صنعت بهصورت زنجیروار انجام میشود تا به خلق ارزش منجر شود. در این زنجیره، تأمینکنندگان ورودیها را مهیا میکنند، هر کسبوکاری ارزشی را به این ورودیها اضافه کرده و سپس آن را به عامل دیگری در زنجیره انتقال میدهد. یعنی تأمینکننده موادخام، مواد اولیه را به تولیدکننده سپرده، او محصول موردنظر را تولید کرده و به دست توزیعکننده میسپارد. محصول با توزیع بین عمده فروشان و سپس خردهفروشان در نهایت به دست مشتری نهایی یا همان مصرفکننده میرسد. نوآوری، کیفیت، دانش، ارتباطات با مشتری، قابلیتهای مدیریتی، اتحادهای استراتژیک با دیگر اعضای زنجیره ارزش، فناوری و موضوعات اجتماعی همگی میتوانند سبب خلق ارزش در کسبوکارها شوند و بهعنوان فاکتورهای خلق ارزش (VCI) شناخته میشوند.
مفهوم زنجیره ارزش نخستین بار توسط مایکل پورتر در سال 1985 به دنیای مدیریت کسبوکار معرفی شد. کاربرد اصلی این مدل، شناسایی سه جریان موجود در زنجیره ارزش، یعنی جریان کالا، جریان پول و جریان اطلاعات (درخصوص اهمیت این سه جریان برای انتخاب کسبوکار خود بعدها بیشتر میگوییم) و همچنین شناسایی اجزا و عوامل مهم و تأثیرگذار این زنجیره بهمنظور تهیه و تدوین برنامههای استراتژیک (راهبردی) است.
توجه داشته باشید که در سمت چپ این حلقه که بیانگر فعالیت و موقعیت شما در زنجیره ارزش است، شرکتهای بالادستی و در سمت راست آن شرکتهای پاییندستی یا مشتری نهایی قرار دارند. اما شرح مختصری از بخشهای این مدل:
فعالیتهای اصلی
تدارکات به داخل
(Inbound Logistic): شامل دریافت مواد اولیه و ورودی به شرکت، ذخیرهسازی، انبارداری، کنترل، حملونقل و برنامهریزی.
عملیات (Operations): شامل فعالیتهایی است که منتج به تولید محصول کسبوکار ما شود مثل ساخت یا مونتاژ، بستهبندی، آزمایش محصولات.
تدارکات به خارج
(Outbound Logistic): شامل تمام فعالیتهایی است که به منظور رساندن محصول آماده شده به دست مشتری صورت میپذیرد مثل انبار کردن، تکمیل سفارش، حملونقل، مدیریت توزیع.
بازاریابی و فروش
(Marketing & Sales): شامل فعالیتهایی است که خریدار را ترغیب به خرید محصول میکند و شامل انتخاب کانال توزیع، تبلیغات، ترفیع (Promotion)، قیمت گذاری است.
خدمات (Service): خدمات پس از فروشی که ارزش محصول را برای مشتری افزایش میدهد. مثل مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)، خدمات تعمیر، وارانتی و گارانتی.
فعالیتهای پشتیبان
تأمین (Procurement): شناسایی فروشندگان و انتخاب گزینه مناسب، مذاکره خرید، عقد قرارداد، تأمین مواد اولیه یا سرویس مورد نیاز برای قطعًت و ماشینآلات، ساختمانها، نظارت بر عملکرد پیمانکاران و فروشندگان و صحت اجرای قراردادها.
توسعه فناوری
(Technology Development): شامل توسعه تکنولوژی به منظور پشتیبانی از فعالیتهای زنجیره ارزش مثل تحقیق و توسعه، اتوماسیون فرآیندها، طراحی و طراحی مجدد.
مدیریت منابع انسانی
(Human Resource management): شامل فعالیتهای تأمین نیروی انسانی، آموزش و رشد و حفظ آنها، پرداخت حقوق و دستمزد پرسنل.
زیرساختهای شرکت
(Firm Infrastructure): شامل همه فعالیتهایی اساسی است که حیات روزمره سازمان را حفظ کند از جمله مدیریت عمومی، حسابداری، مالی، روابط عمومی، مدیریت کیفیت و. . . .
کسبوکار شما میتواند با استفاده از کاهش هزینه فعالیتهای خاص در زنجیره ارزش براساس 10 تاکتیک پیشنهادی مایکل پورتر، برای خود مزیت رقابتی ایجاد کند. به این معنا که اگر کسبوکار شما بتواند همه یا برخی از این ۱۰ عامل را بهتر از رقبایش کنترل و مدیریت کند، در رقابت با آنها صاحب مزیتهایی خواهد شد:
صرفهجویی در مقیاس (کاهش هزینهها بهوسیله تولید انبوه محصولتان)
یادگیری
استفاده کامل از ظرفیتها
ایجاد ارتباط بین فعالیتها
ارتباط متقابل بین واحدهای کسبوکار
یکپارچهسازی عمودی
انتخاب زمان مناسب برای ورود به بازار
ایجاد مزیت با استفاده از سیاستهای خاص قیمتگذاری یا با استفاده از تمایز
گزینش هوشمندانه موقعیت جغرافیایی
قوانین و مقررات
یادآوری میکنیم که زنجیره ارزش یک کسبوکار به زنجیره ارزش شرکتهای دیگر متصل میشود و خود عضوی از زنجیرهای بزرگتر است. متذکر میشویم که تقسیمبندی حوزههای فعالیت کسبوکار در قالب دستههای ارائه شده فوق کلی بوده و کسبوکار شما میتواند متناسب با شرایط خود، به حذف یا تغییر یک یا چند دسته از این طبقات اقدام کند. همچنین برای تفکیک حوزههای کاری فعالیتهای اصلی و پشتیبانی از یکدیگر نیز مرز دقیق و مشخصی وجود ندارد و همگی، یک سیستم را تشکیل میدهند.
نکته مهم دیگر در این ارتباط، امکان مجازی شدن تمام این زنجیره فیزیکی یا بخشی از آن با کمک اینترنت و تلفنهای هوشمند است. چنانچه در فکر راهاندازی یک کسبوکار الکترونیک (e-Business) هستید، باید بدانید که حذف بسیاری از بخشهای واسطه بین تولیدکننده و مصرفکننده نهایی، سبب کاهش قیمتها و کاهش زمان خرید شده و امروزه اکثر تولیدکنندگان محصولات فیزیکی به موازات زنجیرههای ارزش فیزیکی، زنجیرههای ارزش مجازی خود را نیز راهاندازی و مدیریت میکنند. فروشگاههای اینترنتی شرکت آدیداس یا اپلیکیشنهای موبایل برای فروش نرمافزار یا خدمات عرضه شده آموزشگاههای خوشنویسی با خودکار در شبکههای اجتماعی (مثلاً تلگرام)، مثالهایی از این دست هستند.
در قسمت بعدی درخصوص انواع مختلف کسبوکارها، اینکه چگونه کسبوکار خود را برای راهاندازی انتخاب کنیم، مفاهیم اقتصاد و صنعت و بازار و مالکیت کسبوکارها بیشتر خواهیم گفت.
* کارشناس ارشد کسب و کار