با در نظر گرفتن شعار سازمان فائو درخصوص توجه به کشاورزی خانوادگی، نقش زنان در فعالیتهای کشاورزی و مشکلات آنها از جمله مواردی است که میتوان به آن اشاره کرد. درواقع با توجه به آنکه زنان نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل میدهند و در توسعه روستاها بیش از 50درصد فعالیتها را به خود اختصاص دادهاند نیاز است تا بهعنوان یکی از پایههای اصلی اقتصاد کشور به سلامت و فعالیتهای آنها از شیوههای مختلف توجه شود.
استفاده از منابع انسانی هر کشور و برنامهریزی صحیح و اصولی برای منابع انسانی از مهمترین راههای رسیدن به اقتصادی پویاست. منابع مادی یک کشور زمانی به بهرهبرداری خواهد رسید كه به سرمایه انسانی از لحاظ آموزش مهارت و تخصص، اهمیت لازم داده شود. همه این وجوه در حالی است که بیشتر زنان روستایی در کشور ما علاوه بر انجام وظیفه سنگین مادری و خانهداری، دوشادوش مردان روستایی وگاهی پیشتر از مردان، نقش بسزایی در فعالیتهای مختلف کشاورزی و دامپروری برعهده دارند و همین نقش آنچنان که باید، به حساب نمیآید. گرچه برخی از این فعالیتها براساس اصول علمی انجام نمیشود و براساس تجربههای نسلهای پیشین است، اما با استفاده از فرصتهای پرورشی و امکانات آموزشی میتوان بهرهبرداری بهتر در کنار فشار جسمی و روانی کمتر را برای زنان روستایی به ارمغان آورد. بنابراین اجرای برنامههایی برای افزایش سطح آگاهی زنان، از جمله بهره گرفتن از زنان مروج، امری منطقی و الزامی به نظر میرسد.
وضعیت آماری از نقش زنان در روستاها
تاکنون مطالعات جامعی در زمینه میزان نقش زنان روستایی در بخش کشاورزی کشور انجام نشده است چون آنها صاحب و بهرهبردار واحدهای تولید نیستند، اما مطالعات موردی انجام شده است. بهصورت میانگین و بر پایه آمارها، زنان در روستاها 60درصد در زراعت برنج، 90درصد در تولید سبزی و صیفی، 50درصد در زراعت پنبه و دانههای روغنی و 30درصد در امور داشت باغها مشارکت دارند. 86 درصد در امر شیردوشی، 41 درصد در تعلیف دام و 42 درصد در مراقبت از دام شرکت داشتهاند.
همچنین مشارکت در بازاریابی و فروش محصولات، تولید صنایعدستی و تبدیل و عملآوری محصولات دامی و زراعی از جمله دیگر نقشهای زنان روستایی بهشمار میآید، اما چگونگی این مشارکت بستگی تام به خصوصیات فرهنگی مناطق، نوع نظام بهرهبرداری از اراضی، ترکیب اعضای خانوار، نوع فعالیت کشاورزی، خصوصیات طبیعی منطقه و عوامل اقتصادی اجتماعی دارد. بهعنوان مثال، در مناطق شمالی کشور که زراعت برنج رایج است، به دلیل حجم بالای کار، زنان عهدهدار بیش از60درصد مراحل تولید این محصول هستند یا در منطقه گرگان و دشت به دلیل ظرافتی که عمل برداشت پنبه دارد سهم زنان بیش از 66درصد عنوان میشود.
تعاونیهای زنان روستایی
نخستین تعاونیهای ویژه زنان به شکل امروزی در سال ۱۳۷۳ به ثبت رسید. پیش از آن، زنان در تعاونیهای شهری و روستایی بهصورت محدود حضور داشتند ولی بیشتر عضویت آنان مطرح بود و نه فعالیتشان. در تعاونیهای زنان ضمن ایجاد شخصیت حقوقی و اجتماعی برای اعضای تعاونی، كاهش هزینهها و جلوگیری از موازیكاریها مدنظر بوده است. تعاونی زنان با هدف ایجاد اشتغال درآمدزا و پایدار و ایجاد حس رقابت مثبت بین زنان روستایی باعث شده تا زنان به دنبال استفاده از فرصتهای مناسب در روستا جهت
كسب درآمد باشند.
اهداف تعاونیهای زنان روستایی
ارتقای سطح بینش و دانش زنان روستایی و فراهم کردن زمینه مشارکت آنان در بخش کشاورزی و توسعه روستایی، توانمندی زنان روستایی جهت ارتقای سطح زندگی خانوار، کاهش فقر و دسترسی به منابع و تسهیلات، افزایش مهارت زنان روستایی در امر تولیدات خانگی، فرآوری و تبدیل محصولات، کاهش ضایعات و بهبود الگوی مصرف، آموزش به منظور تغییر نگرش مردان نسبت به پایگاه اجتماعی زنان و هویت بخشیدن به نقش زنان در کارهای تولیدی، تسهیل در ارائه خدمات به زنان روستایی آسیبپذیر و سرپرست خانوار، زمینهسازی جهت حضور زنان در فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، ارتقای دانش زیستمحیطی زنان به منظور دستیابی به توسعه پایدار، بهبود فعالیتهای خوداشتغالی زنان روستایی در زمینه کشاورزی و صنایع و ارتقای منزلت اجتماعی زنان روستایی و عشایری و تبیین جایگاه آنان در خانواده و جامعه از مهمترین اهداف تعاونیهای زنان روستایی بهشمار میرود.
قابل توجه است که زنان زمانی میتوانند نقشی پویا در فرآیند تولید و توسعه ایفا کنند که دانش، نگرش و تواناییهای درستی در زمینه آن داشته باشند. پس تمرکز اقتصادی بر این نیمه از پیکره جامعه روستایی دارای اهمیت بالایی است. بنابراین توانمندسازی مالی با اختصاص اعتبارات خرد و کلان از طریق طرحهایی مثل تسهیلگری یا طرحهای مشارکتطلبانه با این مهم که در جهان کنونیِ اندیشه و سرمایه زنان بهعنوان معماران اصلی زندگی شناخته شدهاند، موجب کسب اطمینان مطلق برنامهریزان در تمام اموراقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی خانواده و جامعه خواهد شد. از طرفی شاید با توسعه و پرورش این تعاونیها به هدف کشاورزی خانوادگی نزدیکتر شد.