از نابرابریهای موجود میان زنان و مردان کاسته شده است ولی هنوز کاملا از بین نرفته است. درواقع، حتی در سال 2060 هم این اختلاف حقوق مستمری بهطور آشکارا مهم و چشمگیر خواهد بود. بهطور متوسط زنان تا سن 62.5 سالگی، در مقابل 61.9 سالگی برای مردان، کار میکنند، باوجود این موضوع، آنها با تعداد هفتههای کارکرده کمتری بازنشسته میشوند. در نتیجه حقوق کمتری هم دریافت میکنند: بهطور متوسط 993یورو در ماه برای زنان در مقابل 1642یورو برای مردان. حتی اگر تمامی مقیاسهای توجیهکننده این تفاوت میان جنسیتها را در نظر بگیریم (حقوق داده شده به همسر فرد بازنشسته که فوت شده است، برتریها و...) تفاوت درآمد مردان و زنان همچنان به 25درصد میرسد.
طبق ارزیابیهای انجام شده توسط COR (انجمن رسیدگی به امور بازنشستگان) به ترتیب در سالهای 2030 و 2050، این تفاوت درآمد احتمالا به 20درصد و 15درصد خواهد رسید. در جمله کوتاهی از گزارش COR این موضوع به چشم میخورد: «فاصله میان درآمدها در آینده کاهش خواهد یافت، اما حتی در سال 2060 هم بهطور آشکارا قابل ملاحظه است. به عبارت دیگر، حتی در سال 2060، نابرابریهای جنسیتی همچنان وجود خواهند داشت. چرا؟ زیرا میانگین مستمری، امروزه و طی 30، 40 سال گذشته، بازتابی است از عدم برابری در حقوق و شغل و مناصب بین زنان و مردان. در 30تا 40سال آینده، نابرابریها در بازار کار موجب عدم برابری در حقوق بازنشستگان میشود.
نابرابریهای ثابت و همیشگی در بازار کار
در فرانسه، حقوق ماهانه دریافتی زنان، 24.5درصد کمتر از مردان است، حتی در دریافتیهای ساعتی هم این رقم 16درصد است و در صورت وجود زمان کاری و تواناییهای یکسان، باز هم این تفاوت به 9درصد میرسد. آنتوان بوزینو، مسئول کنفرانس EHESS گفت: «نرخ فعالیت زنان کمتر از مردان است و آنها بیشتر به کارهای پارهوقت روی میآورند.» زنان بیشتر در بخشها و منصبهایی مشغول به کار هستند که عموما به کارمندان آن بخش حقوق کمتری داده میشود و مراتب شغلی پایینتری دارند.
این تبعیض جنسیتی به انتخاب مصمم و قاطعانه خودشان باز میگردد. اما این انتخاب هم خود تحت تاثیر برتریهای قالب جنسیتی است که زنان را به سمت شغلهای پارهوقت با ریسک کمتر سوق میدهد. این متخصص تبعیض جنسیتی میان زنان و مردان اینچنین ادامه داد: زنان همچنین با مشکلاتی مواجه میشوند که مانع ادامه شغلشان میشود. این مشکلات با خانواده و موقعیت خانوادگی آنها مرتبط است. بهعلاوه، سیستم مالیاتی فرانسه هم در بهوجود آمدن این نابرابریها سهیم است. بهره خانواده، زنان را از حضور در بازار کار ناامید میکند.
در آخر، زنان مجبور هستند که برای گرفتن حقوق بیشتر، مقدار زمان بیشتری نسبت به مردان کار کنند. با وجود این باید توجه داشته باشیم که در حال صحبت کردن در مورد خواستهای هستیم که در حال از بین رفتن است: در جریان چند نسل، برخی شغلهای زنانه پیشرفت خوبی داشتهاند. زمان کار کردن برای زنان نسلی که در سالهای 1942 متولد شدهاند، 90درصد مردان بوده که برای نسل متولد 1960 تقریبا به 100درصد رسیده است.
نابرابریهای مربوط به بازنشستگی: کافی نبودن خسارتها
سیستم بازنشستگی سالهاست که برای از بین بردن تبعیضهای زیر اقداماتی انجام داده است:
افزایش بهای دوره بیمه: مکانیسمی برای جبران این کمبودها در زندگی حرفهای زنان وجود دارد: بخشش از چهار دوره به ازای هر فرزند که مختص مادران است و بیش از چهار دوره دیگر را هم که با پدران مشترک هستند. به این عمل، افزایش بهای دوره بیمه (MDA) میگویند. اما انگار مشکل هست. زیرا محاسبه حقوقها براساس 25سال برتر (از نظر حقوقی) انجام میگیرد، یعنی یک حقوق با منبعی ناچیز که توسط دورههای داده شده اضافی توسطMDA هم جبران نمیشود.
سومین فرزند: افزایش حقوق 10درصدی، همچنین برای زنان و مردان که حقوق بیشتری هم میگیرند، از فرزند سوم به بعد، افزایش حقوقی به میزان 10درصد در نظر گرفته شده است که خود سبب ایجاد نابرابریهایی میشود. از نظر آنتوان بوزینو، این کار نه به خانوادهها کمکی میکند و نه نفعی برایشان دارد. وی این پیشنهاد را ارائه داده است: حذف تدریجی این افزایش حقوق و اختصاص دادن آن به قسمتهای دیگری که مربوط به کودکان میشود، مثلا مهد کودکها.