اینجا شهر ری است، جنوبیترین بخش تهران. همانجایی که ماشیندودی برای نخستین بار آمد و در ایران استفاده شد. همان ماشیندودی که بعضی به مزاح میگویند زنان آن دوران، سوار شدن بر آن را بخشی از جهیزیهشان قرار داده بودند و سوار شدن بر آن را دلخواهترین تفریح زندگی خود میشمردند. همان شهر ری که چندین سال درگیر و دار جدایی از تهران بود و آخرش هم معلوم نشد با وساطت چه کسی این جدایی نافرجام ماند تا ری هنوز هم بخشی از خانواده تهران بزرگ باشد. حالا شهر ری جایی برای زیارت و خرید مردم تهران است.
به هر حال سفر به شهر ری از هر جای ایران که باشد، سفر به معنویت و قدمت و اصالت است. چه مسافری باشی که متروی تهران به سمت جنوب را سوار شده باشی و به قصد زیارت حضرت عبدالعظیم، در ایستگاه آخر پیاده شوی و چه مسافری باشی که در سفرت به تهران، حتما برنامه زیارت عبدالعظیم را در برنامه داشته باشی، بههرحال ری مقصد سفرت خواهد بود. با ورود به این شهر و خصوصا رفتن به قسمت تاریخی آن، حال و هوای معنوی خاصی را حس میکنی، دیرینگی و قدمت از تمام زوایای این منطقه هویداست، بافت بازار، صحن حرم، کبوتران و حوض و صدای اذان، همیشه نوستالژی عمیقی را درون بسیاری از ما بیدار میکند.
حرم شاه عبدالعظیم دارای چندین شبستان است که همه آنها به حیاطی دلگشا راه دارند و پس از زیارت حرم، نشستن در یکی از شبستانهای آن و خواندن ادعیههای مختلف، روح و روان انسان را جلا میبخشد. بیشتر زائرانی که به قصد زیارت حرمعبدالعظیم میروند، صلات ظهر را در آنجا هستند، پیشنهاد میکنم که اذان این حرم را از دست ندهید و در فضای معنوی این مکان و طنین دلنشین اذان، خلوتی دلخواسته داشته باشید.
بازار ری، یادآور دورانی کهن
شهر ری بهعنوان یکی از شهرهای کهن سرزمینمان ایران، همواره یکی از مناطق گردشگری استان تهران محسوب میشده است. تاریخ پیدایش این شهر باستانی را به روزگار مادها میرسانند و سابقه تاریخی 3 هزار ساله در کارنامه این شهر میدرخشد. روزگاری دانشمندی چون زکریای رازی در میان کوچههای این شهر قدم میگذاشته و شاید در فکر ساختن بیمارستانی برای مردمان این سرزمین بوده است. این شهر دانشپرور، هنوز نیز ساختار سنتی خود را حفظ کرده و در بعضی از مناطق آن میتوان ردپای تاریخ را یافت. خصوصا بازار سنتی شهر ری که در جوار بارگاه حضرت عبدالعظیم قرار دارد، از جمله مناطقی است که بوی تاریخ و گذشته این شهر کهن را با خود به همراه دارد.
بازار سیاهپوش
در حال حاضر شهر ری به خاطر وجود بارگاه مقدس حضرت شاهعبدالعظیم و یافتن حال و هوای معنوی، بهطور خاص مورد توجه قرار گرفته است. این دیار کهن، دارای بقاع متبرکهای است که همه روزه زائران زیادی را به سوی خود میخواند. خصوصا اکنون که ایام شهادت سالار شهیدان، امام حسین علیهالسلام است، شهر ری حال و هوای خاصی دارد. آنچه در وهله اول جلب توجه میکند، بازاری است که سیاهپوش شده است. پارچههای سیاه و پرچمهای سیاه که به مناسبت ایام سوگواری از گوشه و کنار بازار ری، به چشم میخورند، رنگ و بویی حسینی به این بازار بخشیدهاند. بازار شهر ری، که همچون خود این شهر قدمت و دیرینگی دارد، با عرضه کتب ادعیه، کاستهای مذهبی، انگشترهای نقره، سجاده و مهر و... حال و هوای این روزها را هر چه بهتر نشان میدهد. حجرهداران و مغازهداران این بازار همه از پیروان اهل بیت هستند و با معنویتی که دارند، ایام عزاداری ماه محرم را با جدیت و شکوه فراوان برگزار میکنند. برپایی تکیهها و هیئتهای سینهزنی، مراسم عزاداری و پختن غذاهای نذری، از جمله اقداماتی است که بهصورت یکپارچه و منظم در بازار مذکور انجام میشود و اهالی آن با نصب پارچههای سیاه بر در و دیوار دکانهای خود و همچنین پوشیدن لباس سیاه بر تن خود، خالصانه در عزای امام حسین (ع) شرکت میکنند.
خیابانی برای خرید
شهر ری همه روزه پذیرای مسافران زیادی است که از تهران و دیگر شهرهای ایران به قصد زیارت راهی این دیار میشوند. در خیابانی که به حرم منتهی میشود، بازاری شکل گرفته که در آن اجناس مختلفی را میفروشند، از لباس گرفته تا تسبیح و سجاده. آنچه در این بازار جلب توجه میکند، شور و هیجانی است که در آن جاری است، فروشندگان با شور و حالی فراوان اجناس خود را تبلیغ میکنند، بهطوری که مردم، روبهروی مغازههای زیادی خواهند ایستاد و ساعاتی به گشتوگذار مشغول خواهند بود و حتی شاید گذر زمان را نیز حس نکنند. البته این بازار، بازار اصلی محسوب نمیشود، این خیابان به علت اینکه محل گذر زائران است، شکل یک مرکز خرید را به خود گرفته و به علت ازدحام و تردد فراوان در آنجا، دستفروشان و مغازهداران زیادی در اطراف آن به کسبوکار مشغول هستند. البته بازارهای اصلی شهر ری، دو بازار تقریبا نزدیک به هم هستند که یکی از آنها کاملا بافتی سنتی داشته و دیگری، اگرچه بافتی جدید دارد اما حال و هوایی سنتی با خود دارد.
بازار تاریک
در جوار بارگاه حضرت عبدالعظیم، دو بازار بزرگ واقع شدهاند که به دلیل قدمت و دیرینگیشان، یکی از جاذبههای این شهر به شمار میروند. این دو بازار به نامهای بازار قدیمی و بازار بزرگ شهر ری شناخته میشوند و یکی در ضلع شمالی و دیگری در ضلع غربی آرامگاه قرار دارد. بازار قدیم ری که به علت سقف گنبدی شکلش، بازار تاریک نیز نامیده میشود، قدمتی 500 ساله دارد و ساخت اولیه آن به دوران صفویه باز میگردد. میگویند شاه طهماسب صفوی دستور ساخت آن را داده بود. هنوز نیز حجرهها و دکانهای آن آمیخته با خشت و آجر هستند و کاملاً بافت سنتی آن حفظ شده است.
البته این بازار در دورههای متفاوت مرمت شده، امیر کبیر در دوره قاجار دستور مرمت آن را داده است و اخیراً نیز به واسطه سازمان میراثفرهنگی و همت تنی چند از حجرهداران این بازار، تعمیر و بازسازی شده است. قدم زدن در این بازار مسقف، که به درستی نیز آن را بازار تاریک خواندهاند، خالی از لطف نیست. برای بسیاری از ما، تجربه قدم زدن در چنین مکانی غنیمت خواهد بود، چراکه امروزه با وجود مراکز تجاری مدرن و فروشگاههای زنجیرهای پرزرق و برق و نورافکنها و لامپهای قویای که در آنها به کار رفته است، بازاری چنین بکر و سنتی، غنیمتی است که نباید بهراحتی آن را از دست داد. دیوارهای آجری و خشتی، نورهای کمرنگ و زرد لامپهای قدیمی و از همه مهمتر اجناسی که مانند خود بازار قدمت و دیرینگی دارند، همگی برای اذهان خسته از زندگیهای تکراری و ماشینی، دارویی جانپرور هستند. حتی فروشندگان این حجرهها نیز با تاریخ پیوند خوردهاند، بسیاری از صاحبان این مغازهها، بر جای پدرانشان نشستهاند و خاطرات و سخنان زیادی از گذشته را در سینه خود جای دادهاند. چهرههایی جوان که ادامه همان چهرههای پیر با کلاههای پشمی هستند که حالا فقط ظاهرشان عوض شده است، اما بافت بازار و حجره و همچنین نوع محصولاتشان، آنها را به درستی یادگار همان دوران و همان فروشندگان نشان میدهد.
البته در میان این هیاهوی سنت و دیرینگی، حجرههایی نیز به چشم میخورند که ما را به دنیای امروز برمیگردانند و اجناس و پوشاک امروزی را در بساط خود دارند، اما همانها نیز بویی از گذشته را با خود دارند و با آن چیزی که ما از پوشاکهای امروزی در مراکز خرید مدرن دیدهایم، فرسنگها فاصله دارند. مغازههایی که به قولی امروزیتر هستند، بیشتر البسه و کیف و کفش میفروشند و در وسط این بازار سنتی، سازی مخالف را از سر گرفته و تا حدی با فضای کهن آنجا ناهمخوانی دارند، اما این ناهمخوانی خیلی به چشم نمیآید و در میان سیل عظیم حجرهها و بوی تند ادویهها ناپدید میشود. در میان حجرهها و دکانهای این بازار، سروصدای دستفروشها نیز بلند است و به قول قدیمیها شیر مرغ تا جان آدمیزاد را میفروشند. هیاهوی دستفروشان و جمعیت زیاد زائران که به قصد زیارت حرم آمدهاند، بازاری زنده و شلوغ را رقم میزند که حتی گاهی انسان در تردد نیز با مشکل مواجه میشود.
در این بازار چه بخریم؟
یکی از مهمترین اجناسی که در بازار سنتی شهر ری عرضه میشود، ادویهجات است. میگویند که این بازار از قدیم الایام مرکز فروش داروها و محصولات گیاهیای بوده است که توسط بازرگانان از جاده ابریشم به ایران وارد میشده است و جالب اینجاست که این بازار هنوز نیز رسالت خود را انجام میدهد و یکی از عمدهترین مراکز عرضه و فروش محصولات عطاری است. جاده ابریشم که روزگاری نبض اقتصاد جهان محسوب میشد، بازارهای مختلفی در سطح ایران داشت، بازار ری از جمله بازارهای مهم تاجران آن روزگار محسوب میشد و به خاطر موقعیت زیارتیای که داشت، از دیرباز محل مناسبی برای عرضه محصولات تجاری به شمار میرفت. البته هنوز هم این بازار یکی از مراکز بزرگ و شلوغ خرید در استان تهران محسوب میشود.
قدم زدن در بازار سنتی ری میتواند ساعتها انسان را به خود مشغول کند.حجرهها در کنار هم ردیف شدهاند و بوی تند ادویهجات عطاریها به همراه عطر گلاب و نقش و نگار سجادهها و مهرها کاملاً با حال و هوای معنوی این محیط سازگار است. در بازار سنتی ری، شما اجناس پر زرق و برق امروزی نمیبینید، حجرهدارانی را میبینید که در همان حجرههای آجری قدیمی که شاید خیلی از ما فقط در فیلمها دیده باشیم، نشستهاند و بساط پهن کردهاند و عطر زعفران و کشک و گل گاو زبان را میپراکنند و سجادههای ترمهدوزی را به نمایش در میآورند. بسیاری از خریداران، ادویهجات این بازار را بسیار مرغوب میدانند و شاید از مکانهای دوری برای خریدن آن، به اینجا میآیند. کتب ادعیه، نوارها و سیدیهای مذهبی، مهر و سجاده و نقرهجات نیز از دیگر اقلامی هستند که در این بازار عرضه میشوند.
چه سوغاتی بخریم؟
رسم بر این است که افرادی که از سفر باز میگردند، خصوصاً اگر سفر زیارتی باشد، سوغاتی به رسم تبرک به اقوام و آشنایان خود بدهند. مردم فرهنگدوست ایران نیز این سنت دیرین خود را حفظ کرده و همیشه رهاوردی برای عزیزانشان خواهند برد. از طرفی سنت سوغاتی دادن و هدیه بردن، باعث رونق بازارهای شهرهای ایران، خصوصاً شهرهای زیارتی شده است. شهر ری نیز از این قاعده مستثنی نبوده و سوغاتیهای مناسب و در خوری را در بازار خود عرضه کرده است.
در واقع باید گفت بازار ری، بازاری است برای سوغاتی خریدن و هدیه دادن. هر یک از اجناس ارائه شده در این بازار، میتواند هدیه شما از یک سفر زیارتی به عزیزانتان باشد، سوهان، گز و آبنبات نیز از جمله اقلامی هستند که بهعنوان سوغات یک شهر مذهبی، کاملاً مناسب هستند. ضمن اینکه نقرهجات، مهر و سجاده و تسبیح نیز از دیگر گزینههایی هستند که شما میتوانید بهعنوان سوغات خریداری کنید. این اجناس میتوانند ارمغانهای مناسبی از یک سفر زیارتی باشند. ضمنا اقوام و آشنایان خود را از ادویهجات بینظیر و مثال زدنی شهر ری بینصیب نگذارید. حتما آوازه ادویههای این بازار به گوش خیلیها رسیده است، میتوانید بستههای کوچک ادویههای مختلف را که در این بازار عرضه شدهاند نیز بهعنوان سوغات برای اقوام خود ببرید.
بازار بزرگ ری
در کنار بازار قدیم ری، باید از بازار بزرگ ری نیز نام ببریم که در کنار هم، جفتی مناسب برای خرید هستند و مکمل یکدیگر. بازار بزرگ هم از بازار سنتی وسیعتر است و هم اجناس متفاوتتر و امروزیتری را عرضه میکند. مغازههای این بازار چند طبقه به شکل مغازههای امروزی هستند و ساختار بازار، شبیه بسیاری از مراکز فروش مدرن است. البته هنوز هم حال و هوای سنتی خود را حفظ کرده است و باز هم تفاوتهای چندی با مراکز خرید مدرن امروزی دارد. نوع دکوراسیون، جنس اقلامی که عرضه میکند و. . . همگی نشانگر تفاوتهایی است که این مرکز خرید با دیگر مراکز مشابه خود دارد.
اجناس بازار بزرگ بیشتر در حیطه پوشاک است و بیشتر کسبه آن به فروش البسه مشغول هستند. این بازار بزرگ که در ضلع غربی حرم واقع شده است، سه طبقه دارد و چیزی بیش از 400 دهنه مغازه را در دل خود جای داده است. آنچه در نگاه نخست در این بازار به چشم میخورد، قیمت مناسب اجناس آن است که صورتی معقول و معمول دارد و قدرت خرید بسیاری از خانوداهها را افزایش میدهد. البته این بازار بزرگ صرفا مختص پوشاک نبوده و محصولاتی مشابه با محصولات بازار قدیم مانند مهر و سجاده و نقره و. . . را نیز در معرض فروش گذاشته است، اما قسمت عمده آن مربوط به فروش البسه و پوشاک است، آن هم با قیمتی مناسب. گویی گرانفروشی در قاموس فروشندگان شاهعبدالعظیم نیست، همجواری با این بارگاه مطهر، باعث خلوص باطن و انصاف در آنها شده و اجناسی که عرضه میکنند هم دارای کیفیت مناسب است و هم قیمت متعادل.
در شهر ری چه بخوریم؟
هر وقت صحبت شهر ری میشود، فکر بازار سنتی و بستنی و فالودههای آنجا و همچنین کباب داغش به ذهن متبادر میشود. گشت وگذار در این بازارهای طویل و شلوغ، به دنبال خود خستگی و گرسنگی در پی دارد. نان داغ و کباب داغ آنجا را از دست ندهید. به همراه خانواده خود به یکی از رستورانهای بعضا شلوغ آنجا رفته و این غذای سنتی و ایرانی را نوش جان کنید. به دنبال یک بازار سنتی و یک خرید سنتی، حتماً یک غذای سنتی به کام خواهد بود. عطر لیمو و ریحان و بخار داغی که از نان بلند میشود، چشم هر بینندهای را به سمت خود جلب میکند. در کنار نان داغ و کباب داغ شهر ری، که شهرت زیادی در بین مردم دارد، فالوده و بستنی بازار سنتی آن نیز، محبوبیت زیادی بین مردم کسب کرده و حتی در این فصل سال که هوا رو به سردی میرود نیز کمتر کسی است که از این بازار دیدن کند و فالوده بستنی آن را نخورد. دکانهایی که سالیان زیادی بر آنها گذشته و میز و صندلیهایی که پذیرای افراد زیادی بودهاند و حالا دیگر رنگ و رویی به خود ندارند، به دنبال احساس نوستالژیکی که قدم زدن در این بازار در انسان ایجاد میکند، نهتنها نامطبوع نیستند بلکه بسیار خوشایند و به جا هستند و حسی از راحتی و سبکی را به انسان القا میکنند و با طعم شیرین بستنی و مزه ترش آبلیموی فالوده، لحظاتی خوش را برایمان رقم میزنند.
کاروانسرای عباسی را هم ببینید
گفتیم که ساخت حرم عبدالعظیم به دوره صفویه میرسد و یکی از سنتهای آن روزگار، ساختن کاروانسرا بود بهطوری که در بسیاری از شهرهای ایران، کاروانسراهایی معروف به کاروانسرای عباسی وجود دارند، شهر ری نیز یکی از همین کاروانسراها را در خود جای داده است، این اماکن در گذشته حکم هتلها و مهمانپذیرهای امروزی را داشتند و خصوصاً در مکانی مانند شهر ری که بارگاه حضرت عبدالعظیم را در خود جای داده است، بسیار ضروری بود، زیرا زائرانی که از دور و نزدیک به قصد زیارت این بقعه میآمدند، مکانی نیز برای آرمیدن و تجدید قوا لازم داشتند.
کاروانسرای عباسی که در نزدیکی حرم قرار دارد، یکی از چند کاروانسرای باقیمانده در استان تهران به شمار میرود که هنوز آثار آن بر جای است. این کاروانسرا با مساحتی حدود هزار مترمربع، دارای چهار ایوان اصلی است که هر یک از آنها حجرههایی را در خود جای دادهاند و اصطبلهایی نیز در چهار گوشه حیاط آن وجود دارند. از آنجا که کاروانسرای مذکور، وقف آستان حضرت عبدالعظیم است، همیشه پذیرای زائرانی بوده که به قصد زیارت این بقعه، راهی شهر ری میشدند و با طی مسافتهای دور یا نزدیک، به این مکان میآمدند. چه شبهایی را که این زائران در این حجرهها با خواندن قرآن و دعا به صبح رسانده و به زیارت حرم شتافتهاند!