منطقه و روستای جبل، در کیلومتر 17 جاده ارومیه به سلماس واقع شده است. از سر دوراهی آسفالته حدود 1/4 کیلومتر به سمت غرب یعنی به طرف دریاچه که پیش میرویم، به کانون ریزگردها میرسیم. فعالیت عمده روستاییان منطقه جبل، از قدیمالایام کشاورزی و دامداری بوده. باغهای سیب، درختان سنجد و گیلاس صادراتی معروفی دارد که امروز کمتر اثری از آن میبینید. با کاهش آب دریاچه و پسرفت آب، تنها چیزی که روی زمین مانده نمک است و ماسه و تل ماسه که روزبهروز روستا و محیطزیست منطقه را بیشتر تهدید میکند. تا از نزدیک از منطقه بازدید نکنید، نمیتوانید به عمق فاجعه پی ببرید! بنابراین برای نجات این منطقه لازم است اقداماتی صورت گیرد تا بیش از این شاهد از بین رفتن دریاچه و زمینهای اطراف نباشیم.
کـارشـنــاس مسـئـول زیستگاههای خشک اداره کل حفاظت محیطزیست آذربایجان غربی پیش از این گفته بود: «میزان اراضی کشاورزی در معرض خطر شنهای روان در این منطقه 58هزارهکتار است.» به گفته حجت جباری، تصمیمهای گرفته شده بیانگر این نکته است که اراضی مرتعی به کشت گز و قرهداغ اختصاص یابد که برای این منظور 30میلیارد ریال اعتبار در نظر گرفته شده است.
در همین رابطه با وحیدرضا شادفر، مشاور و مجید حاتمی، مجری طرح احیای بیولوژیک دریاچه ارومیه منطقه جبل به گفتوگو نشستهایم.
***
چرا کار احیای دریاچه از منطقه جبل آغاز شد؟
شادفر: منطقه جبل بهعنوان یکی از کانونهای فعال ریزگرد شناخته شده. هرچه به سمت دریاچه پیش میرویم، فرسایش بادی خاک به عینه مشهودتر و کانون فعال ریزگرد در منطقه به شکل تل ماسههای روان، خودنمایی میکنند. نوع تخریب، علاوه بر فرسایش شدید بادی، از بین رفتن پوشش گیاهی و فعال بودن کانون ریزگرد و شوریزایی است که در نتیجه پسروی آب دریاچه تشدید شده است. همه این معضلات زیست محیطی اولویت را به این منطقه داد.
گفتید فرسایش شدید بادی، لطفا بیشتر توضیح دهید؟
جهت بادهای غالب منطقه، روی دریاچه، از پیرامون همگرا شده و در جهت جنوب کانالیزه میشوند، مناطق جنوب و جنوبغربی دریاچه که حاصلخیزترین زمینهای کشاورزی منطقهاند، در معرض بیشترین تهدید پراکنش نمک هستند.
آقای حاتمی بهعنوان مجری طرح بگویید جهت اجرای طرح از چند نفر نیروی انسانی بهره میگیرید؟
روزانه بین 100تا150 کارگر بومی با ما همکاری دارند و شناخت این افراد از کشاورزی منطقه و داشتن تجربه ارزنده سبب شد که از افراد بومی و محلی استفاده کنیم.
وسعت کانون فعال ریزگرد منطقه جبل چقدر است؟ و شما از چه زمانی کار را آغاز کردید؟
وسعت کانون فعال ریزگرد جبل بهطور میانگین بالغ بر 15 هزار هکتار است. شهرک صنعتی همجوار در چهار کیلومتری روستای جبل واقع شده که شدیدا متأثر از بادهای منطقهای و ریزگردهای ماسهای قرار دارد و تل ماسهها تا 600متری ضلع شمالی شهرک صنعتی پیشرفت داشتهاند. طرح تثبیت بیولوژیک کانون ریزگردها در پارک ملی دریاچه ارومیه با گونههای درختی و درختچهای است که از محل کارگروه دولت برای نجات دریاچه ارومیه تأمین اعتبار شده و جمعا مساحت اولیه 400 هکتار است. از فروردین سالجاری با عقد قرارداد با اداره کل محیطزیست استان آذربایجان غربی کار را شروع کردیم.
عکس ماهوارهای فوق نشان از عمق فاجعه دارد. دومین دریاچه شور دنیا طی 17 سال گذشته شش متر کاهش سطح داشته و تراز آبی آن 3/5 متر پایینتر از تراز اکولوژیک است. کارشناسان معتقدند یکی از راههای اصلی احیا مقابله با ریزگردهاست.
نظر شما بهعنوان مجری طرح، درخصوص راهکار اجرایی دریاچه چیست؟
آنچه امروزه شاهد هستیم تغییر روند طبیعی و از دست رفتن یکپارچگی یا توالی ذاتی سیستم است که باعث از بین رفتن بخش عظیمی از دریاچه شده، برهمین اساس طرح احیای پوشش گیاهی دریاچه با استفاده از فلور طبیعی آن (هالوفیت) بهعنوان یکی از گامهای اساسی اولیه در دستور کار قرار گرفت. به ناچار درخصوص احداث کمربند سبز پیرامون دریاچه باید با گونههای درختی و درختچهای بومی، مقاوم به شوری و کم آب، مانند گونههای گز و قرهداغ اقدام میشد.
از احیای پوشش گیاهی منطقه جبل، بهعنوان یک طرح نفسگیر و طاقتفرسا یاد میکنند، نظر شما چیست؟
با توجه به خشک شدن بخش نسبتا وسیعی از دریاچه و کاهش سطح آبهای زیرزمینی در دشتهای حاشیهای آن، منشاء پایانناپذیر خاك نمكداری را فراهم کرده كه مناطق اطراف خود را آلوده کرده و سبب تخریب خاك و بیابانی شدن منطقه شده و با انتشار از سطح، بهراحتی مزارع و دشتهای اطراف خود را آلوده کرده است. شدت ریزگردها در مناطق حاشیهای شدیدتر بوده و لذا مدیریت کاشت، نگهداری و حفظ و تقویت پوشش گیاهی در این منطقه کار بسیار دشواری است.
اهداف نهایی از کاشت هالوفیتها چیست؟
- مهار و كنترل بیابانی شدن منطقه و تثبیت شن و ماسه در منطقه جبل
- مقابله با اثرات سوء ناشی از ریزگردها و توفانهای نمکی
- افزایش سطح پوشش گیاهی و جلوگیری از تبخیر آب و رطوبت
- اصلاح خاک با توسعه کاشت هالوفیتها.
طی این دو ماه چه فعالیتی داشتید و پیشرفت فیزیکی طرح تاکنون چقدر بوده است؟
جاده دسترسی نداشتیم. قبل از تجهیز کارگاه نسبت به احداث جاده کارگاهی اقدام و سپس با تجهیز کارگاه کار اصلی آغاز شد. نقشهبرداری از 400 هکتار انجام شده، طراحی کاشت انجام و روی عرصه 100 هکتار هم میخکوبی و جانمایی شده است. نزدیک به 60 هکتار کاشت و غرس نهال به پایان رسیده و بیش از 80 هکتار اقدام به گودبرداری و حفر چاله کردیم و از طرفی با احداث نهالستان برای آینده مبادرت به تولید نهال کردیم. آبیاری نهالهای غرس شده نیز توسط تانکرهای پشت تراکتوری انجام میشود.
آقای شادفر نظر شما در این خصوص چیست؟
اول اینکه همیشه سعی داریم از وسط بیابان به مقابله با بیابان بپردازیم که این کار را سخت میکند. ابتدا بیاییم آنچه را داریم حفظ کنیم یا حداقل بهموازات با هم پیش ببریم. شنیدهاید کویر سالانه یک سانتیمتر پیشروی دارد. لازم است ما از روستاها و مناطق آباد حاشیه دریاچه کار را آغاز کنیم و سالانه 200متر بادشکن را اطراف مراتع و روستاها احداث و به سمت دریاچه پیش ببریم. اگر عزیزان از نزدیک از منطقه بازدیدی داشته باشند، بیشتر به عمق فاجعه پی خواهند برد، واقعیت این است که با انجام اینگونه کارهای مقطعی راه بهجایی نمیبریم. مردم دو استان آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی و حتی مردم کل کشور و جامعه بینالملل از دولت توقعات بیشتری داشتند و دارند.
دوم اینکه تا احداث کمربندهای سبزنواری یا بادشکن در بین کشاورزان، باغداران، مرتعداران و دامپروران و حتی اطراف روستاهای دو استان آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی به یک فرهنگ عمومی تبدیل نشود، در بخش منابع طبیعی و محیطزیست دریاچه و احیای پوشش گیاهی اطراف دریاچه به هدف اصلی دست نخواهیم یافت و بهتر بگویم مشکل مصرف نادرست و بیرویه آب در بخش کشاورزی منطقه حل نمیشود. بنده از وزیر محترم جهادکشاورزی تقاضا دارم، درخصوص معرفی و نقش بادشکنها دستور ویژه صادر کند و به آموزش و ترویج هرچه بیشتر بین کشاورزان دو استان آذربایجان غربی و شرقی و حتی استانهای همجوار از جمله اردبیل، کردستان و. . . پرداخته شود، زیرا بادشکنهای نواری، نیاز پنهان کشاورزی، محیطزیست و منابع طبیعی منطقه در حمایت از احیای پوشش گیاهی دریاچه ارومیه، در راستای افزایش تولیدات مرتعی، باغی و زراعی و راهکاری اساسی برای مقابله با پدیده گرد و غبار، کمآبی و خشکسالیهاست. البته فقط و فقط با مشارکت افراد بومی نه ادارات دولتی.
آیا برای اجرایی شدن احداث کمربند سبز پیرامون مراتع، روستاها و باغهای هر دو استان زمان داریم؟ آیا برای چنین طرح عظیمی امکانات وجود دارد؟
با دو مثال مشابه عرض کنم، در مغولستان سرزمین کوبوجی با 400 کیلومتر طول و 5 کیلومتر عرض از سال 1994 میلادی توسط 22 سرباز بهمدت پنج سال، درختچهها و درختان مقاوم به خشکی و شوری خاک، غرس شد که سبب تغییر محیطزیست و میکروکلیمای این صحرا شد.
یا برنامه احداث كمربندسبز در شوروی سابق، پیشبینی شد كه 34 میلیارد نهال به مدت شش سال كاشته شود. بدین منظور تعداد نهالهایی كه در سال اول طرح، یعنی سال 1949 میلادی تهیه و تولید شد بالغ بر3 میلیارد اصله نهال بود. پس موارد مشابه بوده و البته با توجه به نقشه طبقهبندی استانها براساس شاخص پایش منابع آب، دو استان آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی در مرحله قابل تحمل آبی قرار دارند اما هنوز به مرحله تنش شدید آبی و مرحله کمبود آبی نرسیدیم و تا بحران حادث نشده، باید کاری انجام داد. طبق بررسیهای بهعمل آمده نجات و حفظ مراتع دو استان خصوصاً در منطقه پیرامونی دریاچه ارومیه در یک زمان پنج ساله امکانپذیر است.
البته اگر دستگاههای دولتی فقط نقش نظارتی خود را اعمال کنند و به جامعه محلی اعتماد داشته باشند و اجازه دهند که با مشارکت مردم بومی این اتفاق بیفتد، قطعاً احیای بیولوژیک دریاچه با سرعت بیشتری انجام و در بخش کشاورزی منطقه نیز شاهد انقلابی سبز خواهیم بود.