یکی از ویژگیهای سال نو در ایران این است که همزمان با تغییر فصل آغاز و شاید همین مسئله باعث میشود مردم هم برای نو شدن تلاش و لوازم خانه و زندگی را نو کنند. از فرش شستن گرفته که در زمانهای قدیم جزو معدود داراییهای ارزشمند بود تا الان که دیگر تلویزیون خود را هم عوض میکنند و این یک جور نو شدن و تازگی به همراه میآورد. در کشورهای خارجی هم این کار را میکنند ولی به هر شکل بهشدت ایران نیست و در ایران این تغییرات بسیار محسوستر است. این است که در ایران و در ماه آخر سال از نظر اقتصادی هم کسبه روی این ماه حساب خاصی میکنند و هم مردم در طول سال یک ریاضت چند ماهه میکشند تا در این ماه هزینه کنند و متاسفانه برعکس بسیاری کشورها که در آستانه آغاز سال جدید قیمتها برای رفاه حال مردم پایین میآید.
در ایران در این زمان قیمتها بالا میرود و دولت باید با بحث ذخیرهسازی و قیمتگذاری درگیر شود. از مردم انتظار میرود که در دید و بازدیدهای این فصل از دیگران پذیرایی کنند و از این جهت این مسئله برای کسانی که از نظر مالی در مضیقه نیستند شاید فرصت خوبی باشد ولی کسانی که از نظر مالی در شرایط مناسبی نیستند به زحمت میافتند و باید بهصورت ریاضتی عمل کنند یا اینکه به قرض گرفتن و راههایی از این قبیل پناه ببرند و در نتیجه در این زمان تحت فشار مالی قرار میگیرند تا آبروی خود را بین فامیل و دوستان حفظ کنند ولی به واقع هیچکدام از اینها چندان لزومی ندارد و با بسیار کمتر از اینها هم میتواند به همراه خود نشاط بیاورد. این در حالی است که در سفره هفتسین ما که سکه هم بهعنوان نماد رونق وجود دارد، هرگز هیچ سینی از سین دیگر مهمتر نبوده است.
درست است که شاید سکه نماد رشد و رونق اقتصادی باشد اما باید در نظر گرفت که در آن زمان که این آیین پایهگذاری شده است مسائل اقتصادی تا این حد در زندگی تعیینکننده نبوده است.
* اقتصاددان