شرکتهای هلدینگ، یا شرکتهای مادر به شرکتهای بزرگی اطلاق میشود که زیرمجموعههای نسبتا عظیمی از شرکتها، سازمانها و موسسات را شامل میشوند. بر این اساس منطقی است اگر برحسب این وسعت و گستره فعالیت، شرکتهای هلدینگ را بخش مهم و تاثیرگذار بر اقتصاد هر کشور بدانیم. سازمانهایی که به شکل مادر فعالیت میکنند، تفاوتهایی اساسی در ساختار، مدیریت، بازدهی و نوع فعالیتها با دیگر سازمانها دارند. برخی کشورها، بیش از سایر کشورها سازمانهای هلدینگ دارند و به چنین سازمانهایی امتیازاتی ویژه اعطا میکنند.
جالب است که در برخی از موارد شرکتهای هلدینگ، ابتدا به شکل شرکتهای خانوادگی آغاز به کار کردهاند و شعبههایی تاسیس کردهاند و سپس در مسیر توسعه شغلی به شکل یک شرکت عظیم با زیرمجموعههایی از سهامهای گسترده تبدیل شدهاند.به عبارتی دیگر، شرکتهای مادر و تابع مانند یک هرم هستند. در رأس این هرم شرکت مادر و در ارکان هرم، شرکتهای تابعه فعالیت میکنند.
مزیتهای شرکتهای هلدینگ
*شرکتهای هلدینگ میتوانند خالص باشند (با شرکتهای تابع در هماهنگی کامل و در راستای یک پروژه کاری مشترک همکاری کنند)یا ناهمگون باشند (با شرکتهای تابع، تفاوتهایی در زمینه فعالیتها و اهداف داشته باشند)اما در هر دو صورت یکی از بزرگترین مزیتهای سازمانهایی که به شکل مادر مدیریت میشوند، پتانسیلهای مهم در بخش حمایت مالی است. درواقع اگر هر شرکت تابع دچار بحران و مشکلی شود. میتواند با پیوست به شرکت مادر از تبعات مالی و بحرانهای احتمالی پیشگیری کند.
*از لحاظ مالیاتی، شرکتهای هلدینگ، اغلب سود میکنند، چرا که ضرر و زیان مالیاتی یک شعبه میتواند در شعبهای دیگر جبران شود. در واقع کمتر پیش میآید چنین شرکتهایی بحرانهای مالیاتی خاصی را تجربه کنند.
*از نقطه نظر مدیریتی، شرکتهای مادر، اغلب به شکل غیرمتمرکز مدیریت میشوند. درواقع در عین حال که شرکتهای تابع هویت سازمانی منحصر به فردی دارند، به شکل غیرمستقیم تحت مدیریت شرکت اصلی هستند و از خط مشیهای اساسی پیروی میکنند.
معایب شرکتهای هلدینگ
*مدیران شرکتهای هلدینگ با چالشهای متعددی روبه رو هستند. گرچه شرکتهای تابع، اساسا از قوانین شرکتهای مادر تبعیت میکنند اما هر شرکت تابع در بخشهایی نیاز به استقلال دارد که همین استقلال، گاه موجب بروز مشکلاتی در سیستم تصمیمگیری و هدایت سازمان بهویژه در بخشهای مالی/اعتباری میشود.
*سهامداران و مدیریت بخش سهام شرکتهای مادر و وابسته، مشکلی است که گاه اختلافات جدی را در بخش سرمایهگذاری شرکتهای هلدینگ ایجاد میکند. درواقع گاه با انحلال شرکتهای تابع یا پیوستن آنها به شرکتهای مادر، سهامداران دچار اختلاف در بخش ارزش سهام یا عدم تمایل به ادامه سرمایهگذاری در شرکت و سازمان مربوطه میشوند. در قوانین ایالتی ایالات متحده درج شده که شرکتهای مادر موظف به حمایت بیش از 80درصد از سهام شرکتهای تابع هستند. رعایت چنین قوانینی برای برخی از شرکتهای هلدینگ دشوار است.
کشورها و شرکتها
برترین و مشهورترین شرکتهای هلدینگ در دنیا، اغلب اروپایی و آمریکایی هستند. اما در بین کشورهای آسیایی نیز، تعدادی شرکت هلدینگ مشهور وجود دارد. شرکتهای اکسون موبیل (با محوریت فعالیت در بخش انرژی)، جی پی مورگان (فعالیتهای بانکی و خرده فروشی با چندین شعبه مطرح بانکی و اعتباری)، جنرال الکتریک (با گستره تولیدات بسیار متنوع) و برکشایر هاتاوی (با محوریت فعالیت در بخش بیمه) نمونههایی از مشهورترین شرکتهای ایالات متحده هستند که به شکل هلدینگ فعالیت میکنند.
اما دو شرکت پتروچاینا (در بخش نفت و پتروشیمی) و موسسه مالی اعتباری چین، دو نماینده کشور چین هستند که در لیست پردرآمدترین شرکتهای هلدینگ جهان حضوری موفق دارند. از دهه نود میلادی تاکنون، شرکتهای هلدینگ در سراسر چین شروع به رشد و توسعه کردند و حتی جذب سرمایهگذاریهای خارجی در این شرکتها به موضوعی متداول تبدیل شد.
ژاپن نیز در راستای حمایت از حقوق کارکنان و افزایش اشتغال از اواخر دهه 90 میلادی، تلاشهای خود را با وضع قوانینی در حمایت از شرکتهای هلدینگ آغاز کرد. برای مثال شرکتهای هلدینگی که به نوعی با خدمات رفاهی و شهری مرتبط هستند (برای مثال در حوزههای برق، آب، راهآهن و...) فعالیت میکردند مورد حمایتهای بخش دولتی قرار میگیرند.