توفیق روابط عمومیهای بزرگ کشور در حفظ همراهی و همدلی مردم و دولت برای پیشبرد اهداف بزرگ کشور نیاز به هماهنگی و اقدامات هم افزا و مهمتر از آن ارتباط موثر و معنادار با رسانههای گروهی کشور دارد. پس از سالها کشاکش و قریب به 20 ماه مذاکره مستمر، چالش میان ایران و قدرتهای جهانی بر سر برنامه صلحآمیز هستهای کشورمان به سرانجام رسید.
بسیاری از کارشناسان علوم ارتباطات و دنیای رسانه که روند پیشرفت این مذاکرات را در طول دو سال گذشته، ارزیابی کردهاند، بر این باورند که موفقیت دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی (یا به عبارت دیگر روابط عمومی تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان) در فراهم آوردن بستر این توافق تاریخی نقشی بسیار موثر داشته است. آیا این موفقیت نشانی از پیشرفت پایدار دانش روابط عمومی در ایران دارد؟ گذشت زمان به این سوال پاسخ خواهد داد.
اینک اما پس از حصول توافق، همانطور که قابل پیشبینی بود انتظارات افکار عمومی از بهبود اوضاع اقتصادی کشور بسیار بالاتر رفته و مردم انتظار دارند که همه مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور (که شکلگیری بسیاری از آنها هیچ ارتباطی به تحریمها نیز نداشته است) در کوتاهمدت برطرف شود. این انتظار انباشته غیرواقعی از حل مشکلات ساختاری اقتصاد ایران با توافق هستهای، خود نشان از اشتباهات مکرر رسانهها و اطلاعات منتشره از قول مسئولان و غیرمسئولان است که طی سالهای اخیر به بزرگنمایی تاثیر تحریمها بر روندهای اقتصادی کشور پرداختهاند.
اکنون وظیفه روابط عمومیها و رسانهها در تصحیح اطلاعرسانیها و تصویرسازیهای اشتباه سالهای اخیر بسیار دشوار است. در این مسیر، توفیق روابط عمومیهای بزرگ کشور (در سطح ملی) در حفظ همراهی و همدلی مردم و دولت برای پیشبرد اهداف بزرگ کشور نیاز به هماهنگی و اقدامات همافزا و مهمتر از آن ارتباط موثر و معنادار با رسانههای گروهی کشور دارد.
روابط عمومیها و مدیریت انتظارات پساتحریمی
همانطور که ذکر شد بسیاری از انتظارات شکلگرفته برای حل «یک شبه» مشکلات اقتصادی کشور پس از حصول توافق هستهای، ریشه در روندهای اشتباه اطلاعرسانی در گذشته دارد. واحدهای روابط عمومی میتوانند و باید با استفاده موثر از ظرفیتهای رسانهای کشور، فرصتها و گشایشهای ایجاد شده حاصل از تحریمها را به درستی تعریف کرده و در کنار آن محدودیتهایی را که با رفع تحریمها برطرف نشده یا رفع آنها احتیاج به گذشت زمان دارد نیز به درستی برای مردم و مخاطبان سازمانی خود تبیین کنند. مدیریت انتظارات هیچگاه به معنای کاستن از هیجان و نشاط مردم و فعالان اقتصادی کشور از حل یکی از مهمترین بحرانهای سیاست خارجی کشور در سالهای گذشته نیست، بلکه به معنای معقول و متناسب ساختن توقعات با امکانات و ظرفیتها است، امری که نیاز به همکاری دوسویه و معنادار واحدهای روابط عمومی با رسانههای گروهی کشور برای اطلاعرسانی دقیق، هوشمندانه و موثر به گروههای مختلف مردم دارد.
روابط عمومیها و ایجاد اشتیاق به سرمایهگذاری و کارآفرینی
در اقتصاد ایران آنچه بهعنوان رکود ناشی از تحریم از آن یاد میشود از آغاز دهه 90 شمسی، با تصویب سومین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران و پس از آن تشدید تحریمهای فرامرزی اتحادیه اروپا و ایالات متحده، بهویژه تحریمهای بانکی، شدت یافت. بروز آثار این تحریمها فضای کسبوکار در کشور را به شکلی چشمگیر تحت تاثیر قرار داد؛ صنعتگران ناگزیر از واردات مواد اولیه به قیمت چند برابر شدند، هزینه انتقال ارزهای ناشی از صادرات به داخل کشور به شکل چشمگیری افزایش یافت، بازارهای واقعی کالا و خدمات در کشور نیز تحت تاثیر افزایش چندبرابری هزینههای عوامل به نفس تنگی افتاد و مطالبات بانکها معوق شد. اکنون روند کاهش و حذف این محدودیتها آغاز شده، اما ایجاد اعتماد و انگیزه در صاحبان سرمایه برای بازگشت به بازار تولید و دادوستد مثبت در کشور به آسانی ممکن نیست. در کنار معرفی مشوقهای واقعی که مدیران بنگاهها و سازمانها برای سرمایهگذاران در نظر میگیرند، واحدهای روابط عمومی بنگاههای اقتصادی کشور باید بتوانند با استفاده از روشهای جذاب اطلاعرسانی و بهرهگیری از شعارها و نمادهای جذاب ملی، میهنی و استانی، مردم را به حضور پررنگ در عرصه کارآفرینی و سازندگی تشویق کنند.
روابط عمومیها و فرهنگسازی برای حمایت از تولیدات داخلی
با ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی از سوی رهبر معظم انقلاب که در واقع مکمل دیگر اسناد بالادستی کشور است، نقشه راه پیشرفت و توسعه جمهوری اسلامی ایران برای سالهای آتی ترسیم شد. این سیاستها با تاکید بر قید بسیار مهم «درونزایی و برونگرایی» بر ایجاد ظرفیتهایی تاکید دارد که کشور با یا بدون تحریمها، بتواند مسیر توسعه پایدار و متوازن خود را در تمام عرصهها ادامه دهد. یکی از مهمترین ظرفیتهایی که باید در اقتصاد ملی ایجاد کرد حمایت از کارآفرینی و تولید داخلی است. بدیهی است در کنار بنگاههای اقتصادی و دیگر دستگاههای ذیربط در اقتصاد کشور که وظیفه تامین مالی و هموارسازی مسیر تولید و اشتغال مولد را بر عهده دارند، این شهروندان ایرانی هستند که باید با خرید محصولات با کیفیت داخلی و ترجیح آنها بر نمونههای مشابه خارجی یاریگر و حامی کارفرما و متخصص و کارگر ایرانی باشند. نقش روابط عمومیها در این میان، فرهنگسازی خرید محصولات داخلی در میان کارکنان سازمان و مردم است.