شاید بارها و بارها به منطقه بازار بزرگ تهران رفته باشید و گذرتان به بخشهای مختلف آن افتاده باشد و نامهایی چون سبزهمیدان، تیمچه، سرای مشیر، پاساژ فروردین، پاساژ اردیبهشت، بازار رضا و تکیه دولت را شنیده و ازدحام و گرد و غبار موجود در فضای این اماکن را تجربه کرده باشید اما همیشه یکی از این گذرهاست که رنگ و رویش میتواند شما را برای ساعتها خیره به ویترینهایش کند و در نهایت این قیمت برخی محصولاتش است که آسمان رویاهایتان را تیرهوتار میکند؛ بله! درست حدس زدید منظور بازار زرگرهاست. بازاری که اگر پایتختنشین باشید، حداقل یکبار هم که شده در گرماگرم مراسم خواستگاری یا عروسی، گذرتان به آن افتاده است. آیا تا به حال از خودتان پرسیدهاید چرا این نقطه از بازار اینقدر مشهور شده و اصلا چرا بسیاری از خانوادهها بهصورت سنتی برای برگزاری مراسمی اینچنینی سر از این بازار تاریخی با تمام شلوغی و گرد و غبارش درمیآورند؟ یا اینکه قیمت مغازههای اینجا چقدر است و میزان فروش مغازهها در این منطقه تاریخی از پایتخت چقدر است؟
اینها همه سوالهایی است که ممکن است شما تاکنون برایشان پاسخی نداشته و فقط در رویاها و خیالپردازی خود براساس آنچه دیدهاید اعداد و ارقامی برایش متصور شدهاید یا اینکه به دنبال آن نبودهاید اما در این شماره «فرصت امروز» سری به تمام کوچه پس کوچههای بازار زرگرها با تمام اما و اگرهایش زدهایم تا شما اینبار با کلی اطلاعات قدم به این بازار رنگارنگ بگذارید و به جای جستوجو برای یافتن پاسخ سوالهایتان صرفا به ویترین مغازهها نگاه کنید.
سقفی بدون تناسب
سقف فلزی و به اصطلاح کج و کوله بازار زرگرها هیچ تناسبی با طلاها و زیورآلات چندین میلیونی فروشگاههایی که زیر این سقف واقع شدهاند، ندارد. بازار زرگرها هم از آن دست بازارهایی است که روزشمار بسیاری از وقایع را به خاطر دارد. از گرانیها و بالا و پایین شدن ثانیهای قیمت سکه و ارز گرفته تا رکود و صعود خریدوفروش منسوجات طلا و جواهر. این بازار با فروشندههای پیر و جوانش اما هنوز هم عمیقترین نفسهای اقتصاد ایران را میکشد. نفسهایی که زیربنای سایر بازارهاست و هیچکس دوست ندارد این تنفس به خطی ممتد تبدیل شود. بازار زرگرها یا به قول امروزیها بازار طلافروشهای بازار بزرگ تهران همیشه مشتریان ویژه خود را دارد. از همان دم در دالان دراز این بازار که وارد شوید از همه اقشار میتوان خریدارانی دید.
خریدارانی که در طیفهای سنی متفاوتی به این بازار سر میزنند. نوع پوشش آنها هم متنوع است. خلاصه در این بازار هنوز هم که هنوز است نبض اقتصاد کشور میتپد و نمیتوان به راحتی از کنار آن گذشت. بازاری که رفته رفته پاساژهایی هم در آن احداث میشود. پاساژهایی که حتی به عکاس ما اجازه ورود به آنها را هم ندادند و قیمت هر متر آنها چندصدمیلیون تومان است. بالاخره بازار طلافروشهاست و هر چیزی در اینجا مانند طلا خریدوفروش میشود. گزارش امروزمان در راسته زرگرهای بازار بزرگ تهران شکل گرفته است یعنی جایی که نفس کشیدنها جنسی از طلا دارد.
اهمیت بازار
وقتی صحبت از اهمیت بازار است همه به یاد جایگاه ویژه کل منطقه بهخصوص بازار زرگرها در دوران انقلاب اسلامی خواهیم افتاد که بیانگر اهمیت و جایگاه کسبه بازار و صنوف مختلفش خواهد بود این درحالی است که هر برگ از تاریخ میتواند گواهی بر اهمیت و جایگاه ویژه منطقه بازار بزرگ تهران باشد. اما بازار زرگرها به دلیل حضور برخی تاجران عمده یکی از مهمترین جایگاهها را به خود اختصاص داده است و وقتی صحبت از جایگاه اقتصادی میکنیم جای تردیدی نیست که دوباره همان صفرهای تجارت کلی خودنمایی کرده و میتواند شاهدی از اهمیت جایگاه واقعی بازار زرگرها در پایتخت باشد این درحالی است که جایگاه سیاسی و اهمیت آن را نمیتوان در این مجال بهمیان آورد اما بهطور کلی شاید بتوان گفت این بازار شاخههای مختلفی از کسبوکار را به خود مشغول کرده و از همان ابتدا تاکنون نقش عمدهای را در تعیین برخی سیاستهای مالی دولتها بر عهده داشته و معمولا در تصمیمگیریهای سیاسی نیز تاثیرگذار است.
کالاهایی که عرضه میشود
هنگام گشت وگذار در بازار زرگرها ممکن است رنگ و ظاهر ویترینها نگاه شما را به خود جلب کند و این تصور را داشته باشید که در این بازار مکاره فقط صحبت از طلا و جواهر است و کالاهای دیگر رنگ و بوی خود را درکنارش از دست دادهاند. هرچند به نوعی درست حدس زدهاید اما فراموش نکنید قبلا اشاره شد در این بازار تعداد زیادی از حرفههای وابسته به طلافروشی نیز مشغول به کار هستند و صرفا مصنوعات طلا نیست که در مقابل دیدگان شما قرار گرفته که در این زمینه میتوان به ساعت فروشیها، سنگفروشیها، نقره فروشیها، زیورآلات عتیقه (قدیمی)، فروشگاههای تجهیزات طلاسازی، لوازم جانبی طلافروشیها مثل لوازم ویترین و جعبههای کادویی نیز اشاره کرد اما آنچه عیان است و افراد عادی به آن توجه دارند همان ویترینهای پر از رنگ و لعاب است که شامل دستبند، گوشواره، گردنبند، النگو، آویز، مدال، سکه یا حلقههای نامزدی و عروسی است.
اوضاع بازار
همانطور که قبلا نیز اشاره شد بهطورکلی راسته جواهرفروشها در بازار بزرگ تهران متناسب با توسعه دیگر بخشهای بازار رشد کرده و در حوزههای مختلف گروهی را به خود مشغول کرده که عبارتند از سازندگان، بنکداران، کیفیها، تعمیرکاران، آبکاران، مخراجکاران، قالبکاران، فروشندگان تجهیزات و لوازم، سنگ فروشان، سکهفروشان، جعبه و باکس فروشان و... به همین دلیل نمیتوان واقعا تعداد دقیقی از فعالان حوزه طلا و جواهر را در این منطقه از بازار متصور شد، هرچند بهطور کلی اکثر کسبه این بازار علاقهای هم به صحبت کردن در این زمینه ندارند و سعی میکنند از ارائه اطلاعات در این زمینه خودداری کنند اما مسعود خراسانی یکی از کسبه بازار زرگرها که تقریبا چهار دهه از زندگی حرفهای خود را از نوجوانی در این منطقه فعالیت کرده تعداد طلافروشیهای موجود در بازار اصلی زرگرها و دو پاساژ معروفش را تقریبا حدود 800 واحد میداند و میگوید شاید تصور اینکه 600 باب مغازه صرفا در این زمینه فعالیت کنند کمی خارج از ذهن باشد اما ممکن است این میزان حتی بیشتر از یکهزار باشد چون گاهی اوقات برخی مغازهها مربوط به دو نفر بوده و باید آنها را دو باب مغازه مجزا در نظر گرفت و گاهی هم یک مغازه در اختیار چهار نفر است چون هر کس اصطلاحا روی ویترین خودش مشغول به فعالیت است و به جز هزینههای آب و برق مشترک مغازه و سرمایه خرید اولیه مغازه هیچ بده بستانی با یکدیگر ندارند.
این فعال بازار زرگرها در ادامه میافزاید: در بازار زرگرها بهخصوص در مکانهایی که اصطلاحا پاخور ندارند مثل زیرزمینها یا حتی دالانهای انتهایی و طبقات فوقانی معمولا امور دفتری در صنف طلافروشی، سازندگان و بنکداران بازار فعال هستند و در برخی موارد آنهایی که لوازم جانبی میفروشند به کسبوکار خود ادامه میدهند. این در حالی است که بسیاری از فعالان بازار طلافروشها بهخصوص آنها که بنکدار و عمده فروش هستند در خیابانهای اطراف مانند چهارراه 15خرداد مشغول شده و بهاصطلاح دفتری کار میکنند که ممکن است حتی بیشتر به صادرات و واردات مصنوعات طلا و برخی تجهیزات مشغول باشند اما در این بین بسیاری از زیرمجموعههای زرگری مثل ریگیریها، قالبکاران و سازندگان نیز در این بازار معروف فعالیت میکنند.
کالاهای بازار
در ادامه گفتوگو با رضایی صحبت از قیمت کف و سقف محصولات موجود بازار زرگرها به میان آمد که گفت: معمولا قیمت طلا در بازار روزانه تعیین میشود و مبنایی برای قیمتگذاری روی مصنوعات است اما هزینههای دیگری مثل اجرت ساخت، سود مغازهدار و مالیات بر ارزش افزوده نیز در آن دخیل است که رقم نهایی فاکتور را برای خریدار تعیین میکند. وی در ادامه میافزاید: شما ممکن است در این بازار با چند 10هزار تومان بتوانید یک قطعه ساخته شده طلا خریداری کنید و ممکن است برای یک سرویس جواهرنشان تا چند صدمیلیون تومان بپردازید بنابراین سقف و کف دقیق نمیتوان در این صنف و این راسته در نظر داشت چون همه چیز بر مبنای گرم تعیین میشود. اما بهطور معمول اگر قصد خرید یک حلقه نامزدی بدون نگین را داشته باشید باید به ازای هرگرم تقریبا 125هزار تومان (قیمت روز) بپردازید و اگر به دنبال سرویس کامل باز هم در سطح معمول باشید کمتر از 5میلیون تومان چیزی برای خرید نخواهید یافت.
این فعال بازار که عمده فروش همکارانش را مربوط به حلقه و النگو میداند، میگوید: واقعا نمیتوان در میان انبوهی از تولیدات گروهی خاص را پرفروش دانست اما از آنجا که توان خرید بیشتر مردم به واسطه افزایش قیمت طلا که وابسته به قیمت جهانی و دلار است کاهش یافته اینگونه میتوان گفت که مصنوعات زیر یک میلیون تومان که شامل گوشواره، حلقههای مختلف، زنجیر، النگو، دستبند و. . . است بیشترین فروش مغازهها را شکل میدهد این درحالی است که گروه دیگری هم به دنبال اجناس خاص هستند و برای آن هزینه میکنند. بهعنوان مثال مدالهای قدیمی، حلقههای قدیمی و برخی مصنوعات طلایی دیگر که قیمتگذاری روی آنها توسط کارشناسان و خبرههای بازار صورت میگیرد و واقعا قیمت ندارند.