در یک جامعه کسی نمیتواند استانداردی برای زندگی فردی و اجتماعی افراد تعیین کند، بلکه خود فرد است که حق دارد برای زندگیاش تصمیم بگیرد. زیرا هرکس بهتنهایی سلیقه متفاوت و همچنین گزینشهای متفاوت دارد و متناسب با توان و ظرفیت و همچنین موقعیت اجتماعی و فرهنگی خود زندگیاش را دنبال میکند و طبیعی است که رفتارهای اجتماعی روی رفتارهای فردی تاثیر میگذارد. کسانی که در یک جامعه زندگی میکنند تا زمانی که به قوانین جامعه مدنی پایبند باشند در آن جامعه میتوانند یک زندگی مطلوب داشته باشند.
علاوه بر اینها آنچه باعث میشود یک فرد زندگی خوب و مطلوبی داشته باشد این است که فرهنگ اقتصادی خود را نیز تقویت کند، یعنی اینکه بتواند حاصل آنچه را با زحمت بهدست میآورد مدیریت کند. برخی از آن بهعنوان فرهنگ پولی یاد میکنند که نمیتوان گفت این اصطلاح از چه زمانی و توسط چه کسی بر سر زبانها افتاد، اما اکنون ما چیزی به نام فرهنگ پولی در جامعه نداریم. زیرا پول یک ابزار است برای مدیریت زندگی، برای رفاه و آسایش در زندگی. این یک واقعیت است که در هر جامعه و کشوری افراد به دنبال سود بیشتر و درآمد بالا هستند و برای آن با سایرین رقابت میکنند.
این یک امر بدیهی است و بشر به ذات خود دارای روحیه منفعتطلبی است. ممکن است برای رشد و بالندگی جامعه، از طریق احترام به حقوق دیگران در همه ابعاد این سود بهدست میآید و گاهی نیز شرایط بهگونهای باشد که از طریق وارد کردن هزینه و ضرر به دیگران به دنبال کسب سود باشیم و حقوق دیگران را پایمال کنیم. در این صورت دیگر اسمش منفعت نیست بلکه کلک و فریب است. زمانی میتوان از این شرایط دور ماند که دولتمردان در جامعه برای انجام کارهای صحیح پاداشی تعیین کنند و از این طریق افراد را به داشتن یک زندگی سالم و همچنین رقابت سالم تشویق کنند و اینگونه به جامعه ایدهآل و مطلوب دست یابند.
* کارشناس اقتصادی