تبلیغات کالاهای آسیبرسان به سلامت جامعه و ممنوعیت این تبلیغات، آن قدر مهم و حیاتی بوده و هست که یکی از مواد برنامه پنجم توسعه کشور به آن اختصاص داده شده است. در ماده 37 برنامه پنجم توسعه کشور و در بند «الفوج» این قانون درمورد تهیه لیست کالاهای آسیبرسان و ممنوعیت تبلیغات این کالاها و همچنین مجازات آن توضیحاتی داده شده است. در ماده 37 این برنامه آمده: برای پیشگیری و مقابله با بیماریها و عوامل خطرساز سلامتی که بیشترین هزینه اقتصادی و اجتماعی را دارند اقدامات زیر انجام میشود:
بند الف: فهرست اقدامات و کالاهای آسیبرسان به سلامت و داروهای با احتمال سوءمصرف توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و درصد عوارض برای این کالاها در ابتدای هر سال توسط کارگروهی با مسئولیت وزارت بهداشت و با عضویت وزارتخانههای امور اقتصادی و دارایی، بازرگانی، رفاه و تامین اجتماعی و صنایع و معادن و معاونتها تعیین و ابلاغ میشود.
بند ج: تبلیغ خدمات و کالاهای تهدیدکننده سلامت که مصادیق آن سالانه توسط کارگروه موضوع بند الف این ماده تعیین و اعلام میشود از سوی کلیه رسانهها ممنوع است. همچنین در تبصرهای که ذیل این دو بند آمده، نوشته شده است: عدم رعایت مفاد بند ج این ماده مستوجب جزای نقدی از 10 میلیون ریال تا یک میلیارد ریال با حکم مراجع ذیصلاح قضایی خواهد بود. در صورت تکرار برای هر بار حداقل 20 درصد به جریمه قبلی اضافه میشود.
براساس همین موضوع، مسئولان سلامت کشور و در راس آنها وزارت بهداشت به تهیه لیستی از کالاهای آسیبرسان به سلامت جامعه مبادرت کردند تا بعد از ابلاغ، از تبلیغات آنها نیز جلوگیری شود.کالاهای آسیبرسان از نگاه وزارت بهداشت، کالاهایی نیستند که ممنوعیت مصرف داشته باشند بلکه وزارت بهداشت به این قبیل کالاها، نگاه تغذیهای دارد. یعنی کالایی که در مصرف آن نباید افراط شود. مثلا کلهپاچه به سلامت آسیب میرساند اما این به معنای آن نیست که خوردن کلهپاچه از فردا ممنوع میشود. کالاهایی که شوری و چربی بیش از حد دارند و کالاهایی که اسیدچرب ترانس و شکر بیش از حد دارند، کالاهای آسیبرسان به سلامت هستند.
پول میدهند، تبلیغ میکنند؛ پول بدهید، تبلیغ نکنیم!
از آنجایی که همیشه و همه جا، قدرت پول بیشتر از هر چیزدیگری است، این بار هم زور وزارت بهداشت به صدا و سیما نمیرسد چرا که باز هم پای پول درمیان است. کارشناسان سلامت معتقدند وزارت بهداشت هر قدر هم تلاش کند، باز تلاشهای مادیاش به گرد پای سرمایهگذاران تبلیغاتی نخواهد رسید. معاون وزیر بهداشت هم از همین قضیه شکایت کرده و در پاسخ به سوال «خبرگزاری دانشجو» گفته بود: بارها به صداوسیما تذکر دادهایم که موادغذایی ناسالم و سرطانزا نباید در تلویزیون تبلیغ شوند اما پاسخی که به ما دادهاند این است که آنها پول میدهند، تبلیغ میکنند؛ شما هم پول بدهید تا چیزی که شما میخواهید تبلیغ کنیم! این در حالیاست که طبق قانون، برای این تبلیغات مجازات در نظر گرفته شده است. مجازاتی که تاکنون اعمال نشده است.
یک بام و دو هوای صدا و سیما در امر سلامت
قانون برنامه پنجم توسعه لازم الاجراست و هر که از قانون تخطی کند، خلاف کرده. اما اینکه چرا بعد از گذشت این همه وقت، هنوز شاهد تبلیغ مواد خطرناک هستیم، بحث مهمی است که حتی برای پیگیری آن میتوان سراغ دستگاه قضا رفت. اگر دغدغه مسئولان کشور که در امر سلامت فعالیت میکنند، سالم بودن و سالم ماندن جامعه و تربیت نسلی است که هم از نظر روحی المانهای سلامتی را دارند و هم از نظر جسمی، باید به این مهم توجه بیشتری نشان دهند. در دسترس نبودن مواد خوراکی و کالاهای آسیبرسان به سلامت و عدم تبلیغ آن در تلویزیون که یکی از پر مراجعهترین منابع اطلاعاتی است، نهتنها میتواند سلامت جامعه را حفظ کند، بلکه از تحمیل هزینههای درمانی به دولت هم جلوگیری خواهد کرد.
حال سوال اینجاست صدا و سیمایی که خود را رسانه ملی میداند و هزینههای بسیاری برای تولید و پخش برنامههای مرتبط با سلامت دارد و حتی یک شبکه به امر سلامت اختصاص داده، نمیتواند از خیر پولی که برای تبلیغات میگیرد بگذرد؟ آیا وقت آن نرسیده که شعار قشنگ «پیشگیری بهتر از درمان است» را عملی کنیم؟ آیا بهترین ابزار برای این پیشگیری فرهنگسازی و عدم اقبال مردم به سمت کالاهای آسیبرسان و خوراکیهای ممنوعه نیست؟
میشود موادغذایی با ظاهر زیبا و فریبنده تبلیغ شوند و در دسترس باشند و از آن طرف به مخاطب بگوییم چیزهایی را که ما تبلیغش را میکنیم نخر و نخور؟! به نظر میرسد این یک بام و دو هوای صداوسیما در امر تبلیغات موادغذایی خطرناک و کالاهای آسیبرسان، باید با یک برنامهریزی درست و دیدن افقهای دوردست و تدبیر، بدون توجه به منافع مادی به بهترین شکل مرتفع شود تا صدا و سیما در شیوع بیماریهای احتمالی آینده و سونامی سرطانی که در راه است، حداقل یکی از متهمان ردیف اول نباشد!