برای اغلب والدین بسیار مهم است که فرزندان خود را به سیستم های آموزشی مطمئن بسپارند. وسواس در انتخاب مدارس، بررسی چگونگی شرایط تدریس و ساعات آموزشی پربازده از مهم ترین دغدغه های والدین محسوب می شوند.
در این میان بین ساعات تدریس و کیفیت آموزش ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد. اغلب کارشناسان حوزه آموزش معتقدند با کاهش ساعات بیکاری دانش آموزان می توان کیفیت نظام آموزشی را ارتقا بخشید. بر این اساس برنامه ریزی صحیح برای حذف این مشکل اهمیتی بسیار دارد.
از یک سو والدین از سیستم آموزشی انتظار دارند نسبت به هزینه هایی که دریافت می کند خدماتی موثر و پربازده ارائه دهد و از سوی دیگر دانش آموزان از ساعات متمادی آموزش و یادگیری دلزده شده و انتظار دارند ساعات استراحت طولانی تری داشته باشند.
این تضاد اغلب نتیجه ای جز هدررفت هزینه و انرژی دو طرف ندارد. متاسفانه بسیاری از سیستم های آموزشی، بین ساعات استراحت و ساعات بطالت دانش آموزان مرز مشخصی تعیین نمی کنند و در نتیجه این ساعات در دور باطل اتلاف وقت افتاده و عملا هدر می روند.
مشکل از کجا آغاز می شود؟
نمی توان برای مشکلات آموزشی نقطه شروع یا مقصر خاصی معین کرد. عمده پژوهش های حوزه تکنولوژی از سال های آغازین دهه 60 شروع شد. نتایج این پژوهش ها طی دهه های 60، 70 و 80 میلادی عمدتا به معلم ها و روش های تدریس آنان مرتبط بود. بعدها و در طول دهه 90، دامنه مشکلات تغییر جهت داده و به سمت نظام آموزشی چرخید. تحقیقات مشهور کارتنر و همکارانش جزو مهم ترین پژوهش هایی بود که در اواخر دهه 90 میلادی ارائه شد و اساس بسیاری از پژوهش های بعدی را تشکیل داد.
نتایج این مطالعات نشان داد که شیوه های آموزشی کسالت بار، کمبود تنوع آموزشی و سطح پایین بودن اطلاعات ارائه شده به دانش آموزان، هر یک به طور بالقوه به عنوان عوامل اتلاف وقت و هدررفت انرژی دانش آموزان در نظر گرفته می شود. درواقع با پیشرفت تکنولوژی های آموزشی و توسعه فضاهای تدریس، بخش بزرگی از بار مسئولیت از شانه مدرسین برداشته شده و به مجموعه تحصیلی مرتبط است.
افزون بر اینها این مشکل در درازمدت تاثیری منفی بر شغل یابی خواهد داشت. درواقع دانش آموزانی که در دوران تحصیل مدارج علمی را با پایه ای ضعیف طی می کنند بعدها در اشتغال نیز موفق نخواهند بود و سرمایه های ملی ویژه تحصیل را هدر می دهند.
افزایش استانداردها و کاهش هزینه ها
یکی از معضلات شایع در فضاهای آموزشی، نبود استانداردهاست. درواقع با در نظر گرفتن استانداردهای شناخته شده و کلیدی در فضای آموزشی می توان به کاهش اتلاف وقت امیدوار بود. نیویورک تایمز در گزارشی مفصل به بررسی نقش استانداردها در کاهش هزینه ها و اتلاف وقت پرداخته است.
در بخش از این گزارش به این موضوع اشاره شده که سیستم های آموزشی سنتی که بر افزایش ساعات تدریس و نظام خشک آموزشی تاکید دارند، ساعات بهره وری دانش آموزان را تقلیل می دهند. از سوی دیگر سیستم های آموزشی که بیش از حد نیاز به ساعات استراحت دانش آموزان تکیه و بین ساعات آموزشی فواصل طولانی ایجاد می کنند به بی انگیزگی و احساس کسالت افراد می افزایند.
یکی از شیوه های مفید برای کاهش احساس بی انگیزگی و افزایش خلاقیت و پشتکار دانش آموزان، استفاده از زمان های بیکاری برای انجام بازی های گروهی و آموزشی خلاقانه است. محتوای بازی های آموزشی در برگیرنده نکات مثبت مختلفی خواهد بود. از بازی های ریاضی و فیزیک محور تا بازی هایی که کودکان را با علوم و زیست شناسی آشنا می کنند.
روش دیگر اعطای اختیار به دانش آموزان برای اجرای فعالیت های دلخواه در ساعات بیکاری است. مزیت این روش نسبت به روش پیشین افزایش احساس اعتماد دانش آموزان نسبت به فضای آموزشی و در نتیجه افزایش بهره وری نظام آموزشی است.
مسائل ریشه ای در کشورهای آفریقایی
بسیاری از کشورهای آفریقایی با مشکلاتی زیرساختی در حوزه آموزش رو به رو هستند. درواقع این کشورها، پیش از حل مشکلات در خصوص ساعات بیکاری دانش آموزان باید روی افزایش کیفیت زیرساخت ها تمرکز کنند.
رهبران برخی کشورهای آفریقایی همچون زیمبابوه و آنگولا در طرح های توسعه آموزش و دانش در منطقه مشارکت دارند، اما به نظر می رسد بین جلسات برنامه ریزی و اجرای طرح های توسعه اختلاف سطح بسیاری وجود دارد. با وجود آنکه زامبیا با مشکلات مختلفی در نظام آموزشی خود روبه رو است، زیمبابوه از جمله کشورهایی است که طرح های تحولی مناسبی برای تغییر شرایط آموزشی ایجاد کرده است.
اغلب مدارس زیمبابوه موظف به زمان بندی دقیق و تعیین شاخصه هایی برای افزایش سطح کیفی آموزشی خود هستند. افزون بر اینها، استفاده از طرح های معلم محور روش موثر دیگری است که کیفیت آموزشی را ارتقا می بخشد.
در این طرح ها مدرسان با سنجش وضعیت دانش آموزان برنامه های ترکیبی آموزشی تدوین و تلاش می کنند دانش آموزان را با فضای تدریس همراه سازند. با کمک چنین طرحی نه تنها اتلاف وقت به حداقل می رسد بلکه دانش آموزان نسبت به فضای آموزشی اشتیاق بیشتری پیدا خواهند کرد.