شنبه, ۱۲ آبان(۸) ۱۴۰۳ / Sat, 2 Nov(11) 2024 /
           
فرصت امروز

رازدار

9 سال پیش ( 1394/6/14 )
پدیدآورنده : علی معروفی  

یکی از خصوصیات انسان به عنوان موجودی اجتماعی، تبادل آزاد اطلاعات است. یعنی ما ابنا و بنات بشر بسته‌های حاوی اخبار و اطلاعات را از دیگران دریافت کرده و بعد به شکل خودجوش و به صورت رایگان در بسط و گسترش آنها به دورترین نقاط کره خاکی، می‌کوشیم. به طریق اولی همین شیوه حسنه در محیط‌های کاری و شرکتی نیز به شکلی مجدانه توسط مصادر امر، دنبال می‌شود. اما طبق معمول که هر پدیده انسانی به محض ورود به محیط کسب‌وکار ابعاد تازه‌ای پیدا کرده و به شکلی علیحده درمی‌آید، این پدیده گسترش خبر و شایعه‌پراکنی نیز در سطح شغلی و مدیریتی حاوی نکات غامض‌تری می‌شود.

4353524253646353475896

همان اوان جهالت و جوانی و تازه‌مدیری بنده است که یک اتفاق رخ می‌دهد. از این قرار که یکی از نفرات شروع می‌کند به دیر آمدن و زود رفتن. همواره گیج و منگ و خواب‌آلود است، بازدهی کارش به شدت پایین آمده و کلا در جهان دیگری سیر می‌کند. اینجانب طی یک حرکت فوق‌مدیریتی ایشان را به اتاقک درویشی خویش دعوت کرده و وارد گفت‌وگویی هیجانی و سازنده با ایشان می‌شود. پس از دقایقی تکه‌‌پاره کردن تعارفات معموله نطق ایشان باز می‌شود. کاشف به عمل می‌آید که برادر ایشان در یک نزاع خیابانی یک بنده‌خدایی را به شدت مضروب کرده به گونه‌ای که بیم ضربه مغزی و از کارافتادگی اعضای بدن ایشان می‌رود و از پی آن هم دستگیری برادر موصوف و بازداشت و قصه اخذ رضایت از شخص شاکی و الباقی تبعات قضیه پیش آمده است و از آنجا که خانواده ایشان همین دو برادر بیش نیست و پدر ایشان هم چند سال قبل‌تر به رحمت ایزدی رفته است فلذا کلیه دوندگی‌ها و گرفتاری‌های دادگاه و پاسگاه و مریضخانه و پزشکی قانونی به گردن ایشان افتاده و آن شده است که گفته آمد. پس از شنیدن حکایت پردرد ایشان، همدردی مختصری بروز داده و اعلام می‌کنم که حاضر به همه نوع همکاری هستم و سعی می‌کنم در محل کار بار ایشان را سبک‌تر بگیرم. می‌گذرد.

چندی بعد رئیس مرا به دفتر خود احضار کرده و از تصمیم جدید هیات مدیره شرکت مبنی بر تعدیل نیروی انسانی شرکت خبر داده و فهرستی از اشخاص در آستانه تعدیل (یعنی اخراج) را به بنده ارائه می‌دهد. در رأس فهرست نام آن همکار فوق‌الذکر می‌درخشد و دلیل آن هم تاخیر مکرر و ناکارآمدی عنوان شده. به عنوان یک مدیر دلسوز سریعا وارد عمل شده و شروع به دفاع از پرسنل خدوم بخش مربوطه می‌کنم. بحث پیش می‌رود و پیش می‌رود تا آنجا که به دوراهی قابل پیش‌بینی می‌رسم. یا باید کوتاه آمده و اجازه دهم که حکم تعدیل جاری شود و یا باید ماجرای برادر ایشان را رو کنم. به علت جوانی و کم‌تجربگی یا شاید به دلیل دلسوزی بیش از حد برای پرسنل یا شاید به علت اطمینان بیش از حد به رئیس، شرح ماوقع را برای ایشان گفته و با تاکید بر رازداری رئیس خواهان عدم اخراج نام‌برده می‌شوم.

راستش چند مدتی بعد از قضیه از کرده خودم پشیمان می‌شوم و هنوز آن پشیمانی تمام نشده. نفهمیدم، بهتر بود نگویم؟

لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/whmnJ61Y
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
آزمایشگاه تجهیزات اعلام حریق آریاکخرید فالوورقیمت ورق گالوانیزهخرید از چینخرید فالوور فیکدوره رایگان Network+MEXCتبلیغات در گوگلقصه صوتیریل جرثقیلخرید لایک اینستاگرامواردات و صادرات تجارتگرامچاپ فوری کاتالوگ حرفه ای و ارزانکمک به خیریهسریال ازازیللوازم یدکی تویوتاخرید کتاب استخدامیخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختتخت خواب دو نفرهگالری مانتوریفرال مارکتینگ چیست؟محاسبه قیمت طلاماشین ظرفشویی بوشآژانس تبلیغاتیتعمیرگاه فیکس تکنیکتور سنگاپورتولید کننده پالت پلاستیکیهارد باکستالار ختمبهترین آزمون ساز آنلایننرم افزار ارسال صورتحساب الکترونیکیقرص لاغری پلاتینirspeedyیاراپلاس پلتفرم تبلیغات در تلگرام و اینستاگرامگیفت کارت استیم اوکراینمحصول ارگانیکبهترین وکیل شیرازخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلقیمت ملک در قبرس شمالیچوب پلاست
تبلیغات
  • تبلیغات بنری : 09031706847 (واتس آپ)
  • رپرتاژ و بک لینک: 09945612833

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه