بحث شیوع آنفلوآنزا در کشور موجب شد تا موج جدیدی از نگرانی بین مردم ایجاد شود؛ نگرانی که بهنوعی با سفرههایشان در ارتباط است. اگرچه سازمان دامپزشکی برای مهار و کنترل این بیماری بلافاصله وارد عمل شد و کانون آنفلوآنزا را به هر ترتیبی که بود، منهدم کرد اما در همین ایام هرجا که صحبت از طیور و محصولات مربوط میشود، ناخودآگاه ذهنها به یاد آنفلوآنزا میافتد. به هر ترتیب، مشکل دیگری برای صنعت مرغداری کشور به وجود آمد که بر مصائب پیشین صاحبان این کسبوکار افزود. تا پیش از این، شایعات مربوط به تزریق و مصرف هورمون به مرغ و وجود فلزات سنگین در گوشت سفید کمی بازار این محصول را دچار چالش کرد اما با پیدا شدن سروکله آنفلوآنزا گویا بهانهها تکمیل و تردیدها برای مصرف نکردن گوشت سفید به یقین تبدیل شد.
این درحالی است که تمامی کارشناسان و دامپزشکان بر این نکته تأکید دارند که گوشتهای سفید موجود در بازار، به کلی سالم هستند و هیچ مشکلی برای مصرف ندارند. اذهان عمومی اما به خصوص در حوزه موادغذایی به خبرهای منفی گرایش بیشتری داشته و چنین اخباری که تنها خسارتهای اقتصادی در پی دارد، بذر تردید را در دل مردم کاشته و آنها را از مصرف چنین محصولی منصرف میکند. هماکنون که نام ایران بهعنوان یکی از مناطق آلوده در سایتهای بهداشت جهانی به ثبت رسیده، صادرات مرغ و تخممرغ به کشورهای همسایه نیز با محدودیتهای فراوانی همراه شده است؛ آن هم نه بهخاطر انتقال این بیماری به انسان، بلکه برای جلوگیری از شیوع احتمالی آنفلوآنزا در کشور مقصد و رعایت مسائل قرنطینهای چنین تصمیماتی اتخاذ میشود. اما همین عامل، برای برخی مردم دلیل محکمی میشود تا آلوده بودن گوشت سفید را بهانه کنند و مصرف آن را برای انسان مضر بدانند. درحالیکه با نگاهی علمی به موضوع، چنین برداشتی اشتباه و دور از واقعیت است.
اما چرا خبرهای منفی صنایع غذایی به این سرعت در بین مردم موج ایجاد کرده و بهرغم تکذیب یا رفع تردیدها از طرف کارشناسان، باز هم آثار آن از بین نمیرود؟ این در حالی است که شاید صنایع دیگری مانند اتومبیلسازی با عدم رعایت برخی اصول فنی و استاندارد، بهمراتب خطرناکتر و کشندهتر از بیماری آنفلوآنزا باشد. کما اینکه هر از گاهی خبرهایی از غیراستاندارد بودن برخی تولیدات خودروسازان از گوشه و کنار به گوش میرسد، ولی چرا این خبرها به اندازه شایعات مرغهای هورمونی یا شیوع آنفلوآنزا موجی از نگرانی ایجاد نمیکند؟ مگر همین اتومبیلها عامل اصلی مرگ و میر در اکثر جادهها نبودهاند؟
البته باید اعتراف کرد که چون مواد خوراکی با وعدههای غذایی مردم در ارتباط است و بهنوعی برای جامعه ملموستر به نظر میرسد، آلودگی یا سلامت آنها حساسیت بیشتری پیدا میکند. اما باید قبول کرد که سهم غیراستاندارد بودن اتومبیلها در مرگ و میر مستقیم و غیرمستقیم (مثل آلودگی هوا به واسطه انتشار دود) بسیار بیشتر از مصرف موادغذایی بوده است. شوربختانه با اینکه فاصله دور و دراز استاندارد برخی خودروهای ایرانی با اتومبیلهای جهانی برای اکثر مردم واضح است اما کمتر بهعنوان یک نگرانی جدی بین مردم منتشر شده و باز هم مردم از آنها استفاده میکنند. وضعیت درباره موادغذایی کاملاً معکوس است. خبرهای منفی این حوزه، بلای جان صنعت شده و بهشدت از میزان فروش میکاهد. حال این چه نیرویی است که ذهنیت مردم را نسبت به اجناس موجود در بازار کنترل میکند، معلوم نیست. به هر ترتیب، نگرش مردم هنوز در حوزه موادغذایی از واقعیت فاصله داشته و در این بخش نیاز به آگاهی بخشی و فرهنگسازی بهشدت احساس میشود.