این روزها بسیار از چگونگی مدیریت مشاغل مختلف و همچنین نقشه راه كسب سود برایتان گفتیم. اكنون قصد داریم با افرادی كه در حوزههای مختلف مدیریت کردهاند و سالها خاك شغلشان را خوردهاند و درحالحاضر میتوانند بهعنوان كارشناس صاحبنظر باشند، صحبت كنیم و تجربیات آنها را برای شما شرح دهیم.
گفتوگوی امروز ما با احمد وفادار، رییس اسبق اتحادیه طلا و جواهر تهران است. نام وفادار را بیشتر افرادی كه در صنعت طلافروشی و طلاسازی فعالیت دارند شنیدهاند و وی را یكی از معتمدان بازار این حوزه میدانند. این مدیر موفق در گفتوگویی کوتاه از دورانی میگوید كه صنعت طلا از امكانات كمی برخوردار بود. حرفهای این فعال صنعت طلا را در ادامه میخوانید.
***
چند سال است كه در صنعت طلا فعالیت دارید؟
بیش از 40 سال بهصورت حرفهای. این شغل از پدرم به من به ارث رسیده است و تاكنون در آن مشغول هستم.
از شـغل خـود راضـی هستید؟
قبل از اینكه بخواهم پاسخ این پرسش را بدهم باید بگویم هیچكس از شغل خود راضی نیست اما این در حالی است كه رضایت واقعی همیشه وجود دارد و این نارضایتی به دلیل وضعیت پیشرفت کسبوکار است. من هم الحمدلله راضی هستم.
اگر پدر شما كشاورز بود ممكن بود شما هم كشاورز شوید؟
نمیدانم شاید.
فرض كنید الان به گذشته بازگشتهاید و میتوانید سرنوشت خود را تغییر دهید. اگر در كار طلا نمیآمدید علاقه داشتید در كدام شغل فعالیت كنید؟
سوالتان خیلی جالب است. نخستین بار است كه یك خبرنگار این سوال را از من میپرسد. من به خلبانی خیلی علاقه داشتم و از كودكی دوست داشتم خلبان شوم اما شرایط ما را به سمت و سوی این صنعت سوق داد. البته از شغل خود راضی هستم اما صحبت از علایق كردید. من هم مانند برخی افراد علاقه زیادی به خلبانی داشتم.
هنوز هم علاقه دارید؟
[با خنده] بله!
از فعالیتتان در صنعت طلا بگویید؛ اینكه در گذشته فعالیت با الان چقدر تفاوت داشت.
من به دلیل اینكه پدرم در این شغل فعالیت داشت به این شغل علاقه زیادی پیدا كردم و با وجود همه سختیهای آن در این صنعت باقی ماندم. از كودكی پدرم راه و رسم زندگی و همچنین كسب سود را به من میآموخت. یــك ضربالمثـل را هم همیشه میگفت كه آدم خوشحساب شریك مال مردم است. آن زمان خیلی متوجه حرفش نبودم اما هرچه گذشت به مفهوم این جمله بیشتر پی بردم. طلا فروشی در گذشته از امكانات كمتری برخوردار بود؛ با این حال جذب مشتری آسانتر بود اما امروزه امكانات بیشتر شده و جذب مشتری به دلیل رقبای فراوان سختتر به نظر میرسد. با این حال این صنعت بزرگ افراد زیادی را مشغول به كار كرده است.
اگر كسی بخواهد از شما بهعنوان یك مشاور كمك بگیرد كه وارد این شغل بشود چه پاسخی به وی میدهید؟
آواز دهل شنیدن از دور خوش است. فعالیت در صنعت طلا باوجود زرق و برقی كه دارد خطراتی زیادی را هم به همراه دارد. از طلاساز گرفته تا طلافروش همه با تهدید روبهرو هستند. این شغل از دور بسیار شغل پردرآمدی به نظر میرسد، اما غافل از اینكه زحمات این شغل در سایه است و تنها افرادی كه در آن مشغول به كار هستند متوجه آن میشوند.
خــب! بـه نظـر شما میتوان یك طلافروش معروف شد؟ برای اینكه بتوانیم كسب و كارمان را گسترش دهیم چه اقداماتی باید انجام دهیم؟
در ایـــن خـصــوص باید بگویم كه تلاش فراوان در این شغل باید سرلوحه كار قرار بگیرد. افراد برای اینكه مستقل فعالیت كنند باید مدت زمان زیادی را در این شغل بهصورت مداوم صرف کنند تا بتوانند جواز كسب دریافت كنند. همانطور كه میدانید ما حوزههای مختلفی در صنعت طلا داریم و هر كدام مستلزم مدیریتی خاص است. ما پله آخر یعنی فروشگاه عرضهكننده طلا را درنظر میگیریم. طلافروش كارش از همه سختتر است. به این دلیل كه هم باید بتواند طلاساز را برای خود نگه دارد و هم بتواند مشتریهایش را افزایش دهد.
برای اینكه این كار را به خوبی انجام دهد باید چند نكته را موردنظر داشته باشد: 1- با ظاهری آراسته در مغازه را باز كند. 2- چهره مشتریان و همچنین خریداران ثابت خود را به یاد داشته باشد. 3- از صحبتهای بیهوده و بیان خاطرات شخصی پرهیز كند تا تمام ذهن معطوف كار شود. 4- در مغازه همیشه شكلات یا شیرینیهای كوچك داشته باشد تا به همه مشتریان بعد از خرید بااین عنوان كه «كامتان را شیرین كند، مباركتان باشد» تعارف کنید. این كار روی ذهن مشتری بسیار تاثیر دارد. 5- محصولات با قیمت عادلانه و بهروز به فروش برسد. به نظر من چنین اقداماتی میتواند روی گسترش كسبوكار تاثیر بگذارد.
اكنون که دیگر در سمت اتحادیهای خود نیستید، در كجا مشغول به كار هستید؟
من هم در مغازه طلافروشی خود نظارت دارم و هم در یك موسسه خیریه فعالیت میكنم. در این موسسه خیریه عضو هیاتمدیره هستم و بسیار از فعالیت در آن خشنود و خوشحالم. به این دلیل كه این كار برای رضای خدا انجام میشود.