فعالان صنعت نساجی میگویند که دولت برای این صنعت استراتژی مشخصی تدوین نکردهاست. آنها از تدوین برنامهای در دولت دهم خبر میدهند که با روی کار آمدن دولت یازدهم به دست فراموشی سپرده شدهاست. علیرضا حائری، عضو هیاتمدیره جامعه متخصصین نساجی ایران در گفتوگو با «فرصتامروز» میگوید: سه بار برای صنعت نساجی با صرف هزینههای زیاد استراتژی تدوین شدهاست. بار نخست در دوران مدیرکلی اسلام پناه و بار دوم در دوره قادریان، متولیان بخش دولتی اعلام کردند که در حال تدوین استراتژی برای صنعت نساجی هستند. وی اضافه میکند: البته تا جایی که به خاطر دارم استراتژیهای تدوین شده در این دو دوره، هیچگاه به سند نهایی تبدیل نشد.
عضو هیاتمدیره جامعه متخصصین نساجی ایران با اشاره به اینکه در دولت احمدینژاد و دوره مدیرکلی خانم نصراللهی برای صنعت نساجی یک سند تعریف شد، بیان میکند: بخشخصوصی در جلسات مختلف تدوین این سند، در وزارت صنعت حضور یافت. در نهایت پیشنویس این سند نیز در اختیار بخشخصوصی برای اعلام نظر قرار گرفت. وی ادامه میدهد: با روی کار آمدن دولت یازدهم اعلام شد که سند تدوین شده نقصهای اساسی داشته و باید بار دیگر برای صنعت نساجی سند تدوین شود.حائری نبود استراتژی مشخص را مختص تمام صنایع کشور دانسته و بر این باور است که در صنعتی مثل خودروسازی، آمال و آرزوها به سند فعالیت این صنعت تبدیل شدهاست.
وی با اشاره به اقدامات دولت ترکیه و تدوین سند برای سال 2025 بهعنوان صدمین سال ایجاد ترکیه نوین، عنوان میکند: دولت ترکیه تمام صنایع خود را تحلیل و بررسی کرده و در این سند برای فعالیتهای آنها هدفگذاری کردهاست. برای صنعت نساجی نیز در این افق، 80 میلیارد دلار صادرات پیشبینی شدهاست. عضو هیاتمدیره جامعه متخصصین نساجی ایران با مقایسه فضای سیاسی ایران و ترکیه بیان میکند: در ترکیه رؤسای جمهور برمبنای فعالیت احزاب روی کار میآیند. به همین دلیل سند توسعه تدوین شده در این کشور به تصویب تمامی احزاب رسیده تا آنها ملزم به اجرای برنامهها باشند. اما در ایران این افراد هستند که در انتخابات شرکت میکنند و با تغییر دولتها، سیاستهای اقتصادی نیز بهطورکلی تغییر میکند. وی اضافه میکند: متاسفانه سالهاست این دور باطل را داریم. هر دولتی با هزینههای میلیاردی به تدوین سند اقدام میکند. در نهایت سند نوشته میشود اما دولت بعدی و وزیر بعدی میگوید که این سند به درد نمیخورد و خودم باید سند بنویسم. هیچکدام از این اسناد هم عملیاتی نمیشود.
حائری تاکید میکند: در ایران نیازی نیست سندهای بلندمدت بنویسم. بلکه بهتر است مشابه سایر کشورها که علاوه بر برنامههای بلندمدت، سندهای یکساله دارند، برنامههای سالانه توسط دولت اعلام شود. وی بر این باور است که برنامهریزی از آنجا که معیاری برای سنجش عملکرد مسئولان در اختیار رسانهها یا سایر نهادهای بازرسی قرار میدهد، مورد علاقه سیاستمداران ایرانی نیست. زیرا هیچ انسان عاقلی خود را در معرض نقد و سنجش قرار نمیدهد.
حضور پررنگ بخشخصوصی در یک سال اخیر
حســن نیــلفــروشزاده، عضو هیاتمدیره انجمن صنایع نساجی در گفتوگو با «فرصتامروز» نظراتی مشابه حائری دارد. وی معتقد است که با تغییر دولتها سیاستهای اقتصادی کشور بهطور کامل تغییر میکند، درحالیکه مسیر حرکتی در دنیا با توجه به داشتههای هر کشوری طراحی میشود. دولتها بررسی میکنند که در چه زمینهای باید کار بیشتری انجام دهند و در کدام قسمت نباید فعالیت جدیدی را آغاز کنند. نیل فروشزاده ادامه میدهد: مشکل این است که هر دولت سلیقهای برخورد میکند. درحالیکه کار صنعتی ربطی به دولتها ندارد. باید آدمهای حرفهای و متخصص در این مسائل تصمیمسازی کنند و برنامهریزیها ارتباطی با دولتها نداشته باشد. تغییر رویکردها با تعویض دولتها بزرگترین نقطه ضعف ایران است، زیرا از روی حب و بغض سیاسی کارهای قبلی را کنار میگذاریم و به آنها توجهی نمیکنیم. وی میگوید: تنها در یک سال اخیر بوی حضور بخشخصوصی در تصمیمسازیهای دولت به مشام میرسد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی حضور بخشخصوصی در زمینههای مختلف کمرنگ شده بود، درحالیکه قبل از انقلاب این بخش در عرصههای مختلف حضور فعال داشت.
دولت از بخشخصوصی نظر نمیخواهد
برخلاف نظر نیلفروشزاده که از حضور فعال بخشخصوصی در تصمیمسازیها طی یکسال اخیر خبر میدهد، سیدعلی نقی خاموشی یکی از فعالان صنعت نساجی تاکید میکند که دولت هیچگاه سراغ بخشخصوصی نیامدهاست. وی در پاسخ به «فرصتامروز» درباره اینکه آیا دولت برای صنعت نساجی استراتژی مشخصی دارد، پاسخ میدهد: خیر. دولت هیچ برنامهای برای این صنعت ندارد. خاموشی در پاسخ به اینکه آیا بخشخصوصی تصمیم ندارد برای فعالیتهای خود برنامهریزی داشته باشد، میگوید: بخشخصوصی باید برنامههای خود را به دولت اعلام کند. اما تاکنون دولت از من بهعنوان یکی از فعالان بخشخصوصی هیچ سراغی نگرفتهاست. صنعت نساجی یکی از صنایع مادر دنیاست و تمام دولتها برنامههای مشخصی برای این صنعت دارند. اما این صنعت در ایران بدون استراتژی مشخص، در فضایی مبهم و تاریک گام بر میدارد. حسن نیل فروشزاده میگوید که به دلیل وجود ماده اولیه مناسب در ایران، اگر برنامه مناسبی برای صنعت نساجی تدوین شود، این صنعت شکوفا خواهد شد.
وی معتقد است که گاز پایه فعالیت پتروشیمیهاست و این صنعت میتواند ماده اولیه نساجی را به خوبی تامین کرده و محصول با قیمت مناسب در اختیار مصرفکنندگان قرار دهد یا حتی بازارهای صادراتی را از آن خود کند. نیلفروشزاده بیان میکند: اگرچه تا دیروز هزینههای حملونقل در ایران چندان زیاد نبود اما این رویه در فضای کنونی تغییر کرده و صنایع نساجی باید در نزدیکی کارخانجات تولید مواد اولیه مستقر شوند. وی اضافه میکند: بخشی از مواد اولیه طبیعی نظیر پنبه در استانهای شمالی تولید میشود و مواد مصنوعی در استانهایی مثل قم، اصفهان و مرکزی تولید میشوند. در نتیجه باید کارخانجات نساجی نیز در این مناطق متمرکز شوند. عضو هیاتمدیره انجمن صنایع نساجی میگوید: نرخ تامین پول در ایران بسیار بالاتر از رقبا است که در تصمیم سرمایهگذاران برای ورود به این صنعت تاثیرگذار است. اگرچه هزینههای سوخت در ایران کمتر از کشورهای همسایه است اما به دلیل بالاتر بودن سایر هزینهها و کم بودن کار در ایران، این مزیت نیز اثر خود را از دست میدهد.