اوایل تیرماه، «مرکز مطالعات بهرهوری و منابع انسانی سازمان مدیریت صنعتی» تهران میزبان 90 نفر از مدیران شرکتهای تولیدی، صنعتی، خدماتی و اصناف بزرگ بود؛ مدیرانی که از اقصی نقاط کشور در این برنامه شرکت کرده بودند تا وضعیت برندسازی در کشور را تحلیل کنند. گزیده صحبتهای سخنرانان این همایش را در ادامه بخوانید.
تمرکز بر فروش؛ دلیل عقب ماندگی برندهای داخلی
دکتر پرهام عظیمی، مدیر شرکت آراد خودرو، نماینده فولکس واگن معضلات و مشکلاتی را که بر سر راه برندسازی وجود دارد، اینچنین بیان کرد: «مهمترین موضوع درباره معضلات برندهای ایرانی، مبحث تمرکز مدیران روی نسبتها و عملکرد مالی و فروش است. اگر تنها شاخصه موفقیت را در بحثهای مالی بدانیم و به وفاداری مشتریان توجه و نگاه ویژهای معطوف نکنیم، برند کارکرد کوتاهمدتی خواهد داشت. یکی از علتهایی که شرکتها و برندهای ایرانی نمیتوانند دوام زیادی داشته باشند، دقیقا همین موضوع است.»
البته دکتر عظیمی در بین صحبتهای خود برای برطرف کردن مشکلات برندسازی راهکارهایی را نیز ارائه کرد و برداشت خود را از این مبحث فرهنگ و معضل کیفیت فرهنگی دانست و گفت: «در بین ایرانیان باید دوبارهسازی فرهنگ کیفیت، از پایه شکل بگیرد. ما به طور سنتی به محل کار خود دیر میرویم، اهل کار کردن نیستیم، کم کار میکنیم و بیشتر بهدنبال تفریح هستیم، حتی در صورتی که اهل کار کردن باشیم کار با کیفیتی ارائه نمیدهیم و ظرافت در کار ما کم است. این موارد مقولاتی نیستند که بتوان با آموزش دادن به مدیران برطرف کرد و این مشکلات باید بهصورت ریشهای و پایهای حل شوند.»
رکود اقتصادی؛ بهترین زمان برای برندسازی
در بین سخنرانان مهندس علی خویه که نویسنده و مترجم چندین کتاب در حوزه تبلیغات و مدرس بینالمللی برندینگ در چندین کشور اروپایی است، درباره برند ایرانی چنین گفت: «در کشور ما متاسفانه برند در حد یک اسم مانده و کسی نیامده تا آن را اجرایی و عملیاتی کند. اکثر شرکتها در این رابطه خوب کار نمیکنند و دانش آنان نیز بهینه نشده است. حتی در دانشگاههای ما هنوز درسی با عنوان برندسازی صحیح و اصولی تدریس نمیشود. اگر شرکتها و سازمانها بهصورت اجرایی و ریشهای به این قضیه اهمیت بدهند چنین مشکلاتی نخواهیم داشت. با این کار ما میتوانیم روی مبحث برندسازی، در بازارهای خارجی و مرزهای فرا ملی، خوب فکر کرده و همچنین خوب عمل کنیم.»
وی همچنین اشارهای به رکودهای اقتصادی در کشورهای مختلف داشت و این دوران را بهترین زمان برای برندسازی دانست و دلایل خود را این گونه بیان کرد: «اگر بخواهیم دقیقتر به موضوع برندسازی توجه کنیم، باید بدانیم که بهترین برندها با وقوع موقعیتی چالش برانگیز بهوجود میآیند و بهترین زمان، دوران رکود اقتصادی است. در این جاست که برند میتواند با مزیتهایی که ایجاد کرده خود را بالا کشیده و مطرح کند.
متفکران میگویند برای مطرح کردن برند خود و انجام برندینگ علمی و عملی، دوران بحران و رکود اقتصادی بهترین زمان ممکن است. پس چنین دورانی میتواند تبدیل به فرصتی شود که به رقیبان و مشتریان خود بگوییم که ما آنقدر روی برند خود ریشهای، عمیق، عملیاتی و اجرایی کار کردهایم که باز هم میتوانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم و خود را مطرح کنیم. اکثر برندهای مشهور امروزی در دوران بحران و رکود خودشان را بهتر از بقیه نشان دادهاند، اما متاسفانه این توانایی در بین برندهای ایرانی کمتر دیده میشود و با ظهور شرایط بحرانی برندهای ما تعطیل خواهند شد!»
حضور ضعیف برندهای ایرانی در کمپینهای تبلیغاتی
در پایان دکتر شهریار شفیعی، دکترای مدیریت بازاریابی و برند، همچنین عضو کمیسیون تخصصی برند ایرانی و عضو هیات علمی سازمان مدیریت صنعتی که نویسنده و مدرس بینالمللی تبلیغات و برندینگ نیز هست، درباره تکنیکهایی خلاقانه در زمینه برندسازی ایرانی چنین گفت: «ایران در زمینه کمپینهای تبلیغاتی حضور ضعیفی دارد، برای همین هر کاری در این زمینه صورت گیرد، خلاقیت محسوب میشود! در واقع حوزههای پارتیزانی یا همان پارتسان که ریشه آن از کلمه پارتهای ایران گرفته شده، حوزه مناسبی در راستای تبلیغات است.
در حال حاضر پراکندگی حوزه تبلیغات بهگونهای شده که مدیای قالبی وجود ندارد و باید با خوشهای از رسانهها وارد بازار شد. به این نوع تبلیغات خوشهای در رسانهها مدیا پلنینگ نیز میگویند. این مبحث تفاوتی اساسی با گذشته آن پیدا کرده و در حال حاضر باید روی حوزه فنی و تکنیکی تمرکز بیشتری داشت تا به نتیجه بهتری رسید.
نخستین چالشی که در اینجا مطرح است، چالش دانشی است. صاحبان حرف، اربابان صنعت، اصحاب تجارت در ایران به حوزههای دانشی برند آشنا نیستند. آنها برند را به یکی از زیر بخشهای خودش، مانند فروش، تبلیغات و منابع انسانی فرود و کاهش میدهند در صورتی که برندینگ مقولهای چند وجهی و پیچیده است و باید برای آن برنامهریزی خاصی داشت.»
برندسازی، فرهنگ میخواهد
فریدون سعد آبادی، مدیر عامل صندوق رفاه اعضای هیات علمی و یکی دیگر از شرکتکنندگان کنفرانس برند ایرانی، بزرگترین معضل برندسازی در ایران را فرهنگ برندسازی دانست و گفت: «امروزه عدم وجود فرهنگ در زمینه برندسازی و نبود مقدمه و پیش ذهنیتی که مدیران شرکتها باید در این باره داشته باشند، به بزرگترین معضل ما تبدیل شده است.
ثبت کردن برند کار چندان مهمی نیست و به راحتی قابل انجام است، ما باید درک درستی از اهمیت و موضوعیت برند در ایران داشته باشیم.
از نظر فرهنگی در بین ما برند هنوز جایگاه و مفهوم خود را پیدا نکرده است. مسلما زمانی که با مشکلی از جنس فرهنگی روبهرو هستیم توسعه فرهنگی، آموزش و تبلیغ موضوع از اهمیت زیادی برخوردار میشود. به نظر من این موضوع باید بیشتر در مراکز دانشگاهی برای دانشجویان رشتههای مرتبط مانند بازاریابی و امثال آن توضیح داده شود و نگاهی تخصصیتر به موضوع داشته باشیم. همچنین مقوله برندسازی را موضوع پایاننامههای دانشجویان قرار دهیم. کشور ما در زمینه برندسازی نقطه ضعفهای زیادی دارد و از این طریق میتوان تا حدودی به رفع آنها پرداخت.»
همایشهای تئوریک کافی نیست
مهندس علی خویه، نویسنده و مترجم حوزه تبلیغات و مدرس بینالمللی برندینگ در این همایش گفت: وقتی در کارگاه عملیاتی از صاحبان برندهای موفق دعوت به عمل آوریم، آنها درباره نحوه برندسازی خودشان توضیح میدهند و از فراز و نشیبهایی که بر سر راهشان وجود داشته بیشتر میگویند. همین مسئله موجب میشود با شناسایی مسیری که آنها طی کردهاند، ما نیز از اشتباهات و موفقیتهای آنها درس بگیریم و راههای درست و اصولیتری را برای خود انتخاب کنیم.
خوب است بدانید که اکثر برندهای موفق دانش و اطلاعات برندینگ را در سازمانهایشان بهینه میکنند. آنها به هر فردی که در شرکت استخدام میشود، آموزش میدهند که برند چیست، چه کاری را باید انجام بدهد، روسای شرکت برای برندینگ چه نقشهای دارند و برای آنها چه چیزهایی حائز اهمیت است. حتی میتوان به جرات گفت که فرد خدماتی یا آبدارچی آن شرکت نیز دقیقا میداند برندی که در آن کار میکند چه هست و چه کاری انجام میدهد! متاسفانه ما در ایران بهصورت ریشهای عمل نکرده و به عمق دادهها توجه نمیکنیم و در نهایت همه چیز را سطحی میپنداریم.