در دهههای گذشته مردم بیشتر از دستمالهای پارچهای استفاده میکردند و دستمال کاغذی چندان مورد استفاده نبود. همه ما بچههای دهه شصتی در کنار لیوان آبخوری در کیفهایمان، دستمال پارچهای داشتیم، اما حالا دستمالهای کاغذی جای دستمالهای پارچهای را گرفته است. در هر خانه روی میز، آشپزخانه و سرویس بهداشتی، جعبهها و رولهای دستمال کاغذی جا خوش کردهاند. استفاده از این دستمالها به شدت در زندگی ما جا باز کرده و به مقولهای ملزوم تبدیل شده است. استفادهای که گاه به زیاده روی میانجامد و سبب میشود هر روز درختان بسیاری بر زمین بیفتند تا این نیاز ما را برطرف کنند. از مقوله محیطزیست که بگذریم، این مصرف لجام گسیخته گاه به آنجا میانجامد که هزینه مصرفی این کالا بهشدت در سبد خانوار یا محیط کسبوکار ما بالا میرود و برای صرفهجویی دست به خرید دستمالهایی با کیفیت پایین و نداشتن استاندارد لازم میزنیم. اتفاقی که گاه تاثیری بر هزینه نمیگذارد و هزینههای جانبیای مانند آلرژی را به همراه میآورد.
تا مدتها در ایران دستمالهای کاغذی برند شناختهشدهای نداشتند، اما کمکم با تغییرات گرافیکی و اهمیت شکل ظاهری کالا برای مصرفکننده داخلی، شرکتهای محدودی نامشان شناخته شد و برخی از آنها با طراحیهای خاص در کنار کیفیت مناسب توانستند در این عرصه نامی برای خود دست و پا کنند و شناخته شوند، اما مدتی است که در همهجای شهر بر سر چهارراهها، فروش غالب دستفروشان را دستمالهای کاغذی نامرغوب و بیکیفیت تشکیل داده است. به داخل بسیاری از ماشینها که نگاه بیندازی، روی داشبوردشان این دستمالهای کاغذی خودنمایی میکند. حالا کمتر از آن برند نام آشنا در ماشینها نشانی میبینید. اتفاقی که سبب شد برند مربوط برای دور نماندن از این بازار، کالایش را با قیمتی همتراز قیمت این دستمالهای کاغذی به دستفروشان بسپارد.
البته خرید دستمال کاغذی از دستفروشان چندان ناشی از قیمت مناسب آن نسبت به فروشگاه نیست و گاه رقمی که دستفروش مطالبه میکنند، بالاتر از رقم این کالا در فروشگاههاست، اما «پائولو کوئیلو» جمله جالبی دارد که شاید دلیل خرید بسیاری است. او میگوید: «دادن سکهای به فقیری در خیابان بسیار ساده است، اغلب بسیار سادهتر از ندادن صدقه است. به این ترتیب، از احساس گناه دیدن منظره بیرحم بدبختی راحت شدهاید.»
دستمال جیبی 2 تا 3 هزار تومان
از دستفروش کنار خیابان جمهوری که اطراف او را علاوه بر خردهریزهای دیگر، دو باکس دستمال جیبی هم گرفته است، درباره میزان رضایتش از فروش دستمال کاغذی میپرسم. میگوید: روزی فوقش یک باکس میفروشم. یعنی 24بسته؛ 24 عدد، نه باکس! هر دستمال 200 تومان. میگویم: چقدر برایت سود دارد؟ و در پاسخ میشنوم: هر دستمال50 تومان. او جنسش را از بازار تهیه میکند. درباره دستمالهای فروشی داخل مترو از او میپرسم. میگوید: من از آنها نمیآورم و وقتی علتش را میپرسم، میگوید: چون من زندگی مردم را در نظر میگیرم، یکی میخواهد عرقش را پاک کند، یکی بینیاش را...صرف ندارد پول زیادی برایش پرداخت کند. میپرسم برایت مهم است دستمالی که میآوری استاندارد باشد؟ میگوید بله. مال ما استاندارد است.
این در حالی است که دستفروشی خردسال تعدادی از همان نوع دستمالها را در خیابان ولیعصر 2 تا 3هزار تومان میفروشد. او میگوید: «از میدان شوش، باکس 24تایی را 4هزار تومان میخرم. میپرسم چقدر در روز فروش داری؟ میگوید: «هر روز یک بسته 24تایی میفروشم. دانهای 700 تومان.» زن جوان، کودکی را به پشتش بسته و به شیشه ماشین میزند. از او درباره میزان فروشش میپرسم، گویی میخواهد بگوید که کاروبارش سکه است، میگوید: امروز 40تا فروختهام. 10 تا که بفروشم، چهارتایش سود است. این درحالی است که هر بسته دستمال او 2 هزار تومان به فروش میرسد. هرچند در ابتدا 4 هزار تومان از من مطالبه کرده است، 2 هزار تومانی را به او میدهم، دستمال بد رنگی را به من میدهد. میگویم حداقل آن سبز رنگه را بده، میگوید: «دلش نمیآید خرج کند، خوشگلتره را هم انتخاب میکند!»
مشتری دستمالجعبهای در سوپرمارکتها بیشتر است
بیشتر فروشندههایی که در سوپرمارکت کار میکنند، میگویند دستمال جعبهای در مقایسه با لولهای، فلهای و انواع دیگر فروش بیشتر و به طور کل در نسبت با بقیه ارقام و اجناس مغازه سود بیشتری به دنبال دارد. فروشنده نوجوان سوپرمارکتی درخیابان مطهری ابتدا از پرسش من احساس خطر میکند و پاسخ نمیدهد، اما پس از اینکه اعتمادش جلب میشود، در برابر این پرسش که آیا استاندارد بودن دستمال برای فروشنده اولویت انتخابیاش محسوب میشود، میگوید: استاندارد و غیراستاندارد مهم نیست! فقط سود برای مغازهدار مهم است و سپس اضافه میکند: کیفیت و سود! فروشنده یکی از مغازههای خیابان آزادی هم میگوید: دستمال جعبهای و توالت فروش خوبی دارد و از درآمدش راضی هستم. او وقتی با پرسش استاندارد مواجه میشود، این سوال را توهین تلقی میکند و میگوید: اگر استاندارد نباشد، اصلا نمیفروشم.
اما فروشنده یکی از بقالیهای خیابان انقلاب که از فروش دستمال کاغذیهایش راضی نیست، میگوید: برای اینکه مردم راحتتر و بیشتر خرید کنند، تخفیف گذاشتهام و 20 درصد ارزانتر میفروشم، اما نمیخرند. عمده میخرم تک میفروشم. دستمال لولهای دوقلو 3200 تومانی را 2500 میفروشم. از فروش روزانهاش میپرسم. میگوید روزانه 200هزار تومان فروش داریم، یعنی 25 هزار تومن سود: 10-12 درصد سود. او جنسش را از بازار تهیه میکند و استاندارد برایش مهم است. از او میپرسم آیا این برای خریداران هم مهم است؟ میگوید بله و البته قیمت هم برایشان مهم است که ارزانتر میدهیم، اما استقبال نمیکنند.
به خاطر فال حافظ از دستفروش خرید میکنیم
دو نفر از خریداران درخیابان فاطمی که در هفته سه بسته دستمال جعبهای، دو تا لولهای کوچک و یک لولهای بزرگ مصرف دارند، معتقدند استاندارد، کیفیت و نرم بودن و بیپرز بودن دستمال مهم است و دستمالهای فلهای به خاطر نداشتن خط جداسازی و پایین بودن کیفیت قابل استفاده نیست. این در حالی است که سه خریدار (جوان) دیگر علاوه بر نرمی، کیفیت و استاندارد بر ظاهر جعبه دستمال کاغذی نیز تاکید دارند و آن را یکی از اولویتهای مهمشان برای خرید میدانند. وقتی درباره دستمالهای جیبی نسبتا گرانقیمتی که همراه با فال حافظ از سوی دستفروشان سیار عرضه میشود و ممکن است استاندارد نباشد از آنها میپرسم، میگویند: هم از روی دلسوزی و هم به خاطر فالش زیاد میخریم.
دستمال کاغذی در اغذیهفروشیها هدر میرود
اما وقتی پای درددل صاحب یکی از ساندویچفروشیهای خیابان آزادی درباره مقدار مصرف دســتمال کاغذی مراجعهکنندگانش مینشینیم، میگوید: مردم دستمال مصرف نمیکنند، هدر میدهند، مچاله میکنند، زیر موبایلشان میگذارند...!
او در هفته 14هزار تومان بابت 15 بسته دستمال کیلویی هزینه میکند، به کیفیت دستمال زیاد اهمیت نمیدهد و معتقد است برای مشتریان گذری نباید زیاد خرج کرد و لزوما نباید برند خوبی خرید و اضافه میکند: اکثر رستورانها از دستمالهای فلهای استفاده میکنند که حدودا کیلویی 7هزار تومان است.
فروشندهای دیگر در خیابان وصال که فروشگاهش بزرگتر است، میگوید: ما جعبهای میخریم. هفتهای یک کارتن 36تایی دستمال مصرف میشود. قیمت خرید هر دستمال برایمان 1200-1250 تمام میشود، 14 میز داریم که روی هر میز یک جعبه دستمال میخواهد روزی سه جعبه و روزهای شلوغ پنج بسته دستمال تمام میشود. وقتی به غیراز زیاد بودن تعداد مشتری، علت سرعت تمام شدن دستمالها را میپرسم، به کوچک بودن اندازه و لایههای نازک و شکننده دستمالها اشاره میکند. او میگوید: در بعضی هفتهها جعبههای 50تایی میخریم تا جوابگوی مشتریانمان باشد. از زبان اغذیهفروشیهای منطقه آریاشهر قیمتهای متفاوتی به گوش میرسد. یکی از فروشندهها که معمولا سرش شلوغ است و در مغازهای دوطبقه کار میکند در ماه 10-5 کارتن 50تایی مصرف دستمال دارد. برای او کیفیت و قیمت با هم مهم است.
درهمین منطقه، فروشندهای که اسنک و ذرت مکزیکی میفروشد و جلوی مغازه کوچکش نیمکتی برای نشستن خریداران گذریاش گذاشته، وقتی از دلیل انتخابش برای خرید دستمال کاغذی سوال میکنم، میگوید: دستمالی که تیغ و تایش خوب باشد. او روزی دو تا بسته دستمال روی پیشخوانش میگذارد، اما یک ساندویچفروشی معروف که مدعی است مشتریها در استفاده از دستمال کاغذی اسراف میکنند و در عین حال میگوید هدف ما خدمت به مشتری است، اذعان میکند روزی دوکیلو دستمال فلهای مصرف دارد. او دستمال خارجی میخرد و کیفیت برایش مهم است.
او میافزاید: وقتی دستتان را میشویید دستمال به آن نمیچسبد. فروشنده اغذیههای خانگی پنج بسته و فروشنده ذرت مکزیکی سه بسته در روز دستمال مصرف دارند. این در حالی است که اغذیهفروشی دیگر که لوگوی روی دستمال و کیفیت آن توامان برایش مهم است، مدعی است ماهی 100 کیلو دستمال کاغذی مصرف دارد که کیلویی 8-7 هزار تومان است.