پوسترهای تبلیغاتی بیست و یکمین نمایشگاه مطبوعات با سروصدای زیادی اکران شدند. این پوسترها با اینکه هنوز روی رسانههای محیطی اکران نشده بودند، در بسیاری از شبکههای اجتماعی دست به دست شده و مخاطبان زیادی نسبت به آنها عکسالعمل نشان دادند. برای نمایشگاه مطبوعات سه پوستر تبلیغاتی طراحی شده که یکی پس از دیگری در رسانههای محیطی اکران شدند. پوسترهایی که به نظر هر کدام برای گروه مخاطبان خاصی طراحی شده بودند. «فرصت امروز» به منظور بررسی دقیقتر هر سه پوستر سراغ کارشناسان این حوزه رفته است. علیرضا نصرتی، طراح ارشد گرافیک و محسن جاوید، مدرس و طراح گرافیک در این باره به سوالات مختلفی پاسخ میدهند.
هویت بصری مشترک میان پوسترهای طراحی شده
علیرضا نصرتی درباره علل طراحی سه پوستر تبلیغاتی برای نمایشگاه مطبوعات میگوید: طراحی سه پوستر تبلیغاتی برای نمایشگاه اتفاق تازهای نیست. یک رویداد بزرگ در حد و اندازههای نمایشگاه مطبوعات میتواند چند پوستر داشته باشد اما نکته مهم این است که مجموعه این پوسترها حتی اگر برای مخاطبان و اهداف متفاوتی طراحی شدهاند، باید یک هویت بصری مشترک داشته باشند، این هویت بصری مشترک باعث میشود که پوسترها بهتر دیده شوند و تبلیغ روی مخاطبان تأثیرگذارتر باشد.
نصرتی میگوید: سه پوستر طراحی شده برای نمایشگاه مطبوعات از نظر بصری، هیچ وجه مشترکی ندارند و در اینجا سوالی ایجاد میشود، اگر هویت بصری یک رویداد در پوسترها، آگهیها و بیلبوردهای آن معرفی نشود و در ذهن مخاطب جای نگیرند، پس کجا باید این اتفاق بیفتد؟
پوسترها مستقل و جدا از هم به نظر میرسند
برای پوسترهای نمایشگاه گروه مخاطبان مختلفی درنظر گرفته شده، نصرتی دراین باره میگوید: باز هم میگویم ما میتوانیم برای گروههای سنی مختلف پوسترهای متفاوتی طراحی کنیم، این شیوه شاید مرسوم نباشد اما اشتباه هم نیست، اشتباه آنجاست که به دلیل فقدان یک هویت بصری مشترک، هر کدام از این پوسترها مستقل و جدا از هم به نظر برسند. مخاطب اگر نوشتههای این سه پوستر را در نظر نگیرد، هیچ نقطه مشترکی، نه از نظر معنایی و ایده و نه از نظر بصری بین آنها نمیتواند، بیابد. این در حالی است که همه آنها مربوط به نمایشگاه مطبوعات سال ۱۳۹۴هجری شمسی است!
نصرتی میگوید: در استادیوم 100 هزار نفری آزادی طبیعیایست که اگر ۱۰۰ نفر با هویت بصری مشترک و منظم گوشهای بنشینند، در میان صدهزار نفر متفاوت و ناهماهنگ که با لباسهای نامربوط، جیغ و داد میکنند، بیشتر به چشم میآیند. مگر وظیفه پوستر و بیلبورد چیزی غیراز این است؟ مگر نمایشگاه مطبوعات تبلیغ نمیکند که بیشتر دیده شود و مخاطبان بیشتری را جلب کند؟ این را هم بگویم که منظورم از هویت بصری مشترک فقط شکل و شمایل و آب و رنگ نیست، چیزی است فراتر از اینها، ایجاد هویت بصری قبل از طراحی پوسترها باید شروع شود.
بررسی سه پوستر تبلیغاتی نمایشگاه مطبوعات
نصرتی در پاسخ به این سوال که کدام یک از پوسترها مناسب نصب در رسانههای محیطی هستند، میگوید: من پوستر انار را ترجیح میدهم، هم اجرای مناسبی دارد و هم ایده آن برای رویدادی مثل جشنواره مطبوعات مناسب است، انار هم نشاندهنده پاییز است که زمان برگزاری این جشنواره است و هم جایگاه خوبی در فرهنگ ما ایرانیان دارد. انار از گذشتههای دور، در پاییز و زمستان به جمعهای خانوادگی ما گرما و لذت و شادی میبخشد، پس میتواند نمادی از گردهمایی و تجمع و شادمانی باشد، علاوه براین رنگ و ترکیببندی و مونتاژ پوستر نیز خیلی خوب از کار در آمده حتی نقوش تکراری اسلیمی که در زیر انار قرار گرفته نیز خوب جاافتاده و قسمتی از اتمسفر کار شده است، کلا اجرای این پوستر خیلی چشم نواز است، فقط من با لی اوت آن موافق نیستم. به نظرم پوستر انار بهراحتی میتواند به یک بیلبورد زیبا تبدیل شود، همچنین میتواند بهعنوان یک آگهی چاپی مورد استفاده قرار گیرد.
پوستری با طراحی خوب ولی نامناسب برای استفاده در بیلبورد
نصرتی درباره پوسترهای دیگر نمایشگاه مطبوعات میگوید: علاوه بر پوستر انار؛ پوستر دیگری که یک خانواده را سوار بر قالیچه پرنده نشان میدهد، اجرای خوب و حرفهای دارد و برای مخاطب کودک و نوجوان طراحی شده است. به همین دلیل تکنیک، فضا سازی، نوع اغراقها و عنصر خیالی که در آن بهکار رفته ذهن مخاطب را به سمت مطبوعات کودک و نوجوان میبرد، پس با اینکه این طرح حرفهای است اما استفاده از آن بهعنوان بیلبورد خیلی مناسب نیست، فضای این طرح آنقدر کودکانه است که نمایشگاه مطبوعات را که هدف اصلی این پوستر است به حاشیه میبرد. بیلبورد باید معرف کلیت یک نمایشگاه باشد، نه نماینده قسمت کوچکی از آن.
نصرتی در مورد پوستر سوم این نمایشگاه میگوید: پوستری که در آن یک خانواده را پشت در که به مانند یک صفحه روزنامه باز شده، نشان میدهد، برخلاف دو پوستر دیگر اجرای خوبی ندارد، این پوستر ظاهراً برای تشویق خانوادهها به حضور در نمایشگاه، طراحی شده است اما حس و حال آن بیشتر کمیک و طنز است. در این پوستر اعضای یک خانواده به شکل فانتزی در پشت در روی یکدیگر تلمبار شدهاند، چهرههایشان غیرجدی است، به مخاطبان زل زدهاند و انگار دارند با مخاطبان قایمباشک بازی میکنند، این پوستر مناسب بیلبورد نیست، زیرا شبیه پوسترهای نمایشهای خندهدار رو حوضی طراحی شده است. نکته دیگر اینکه قرار دادن یک خانواده در دل یک روزنامه، برای اینکه به خانوادهها بگوییم به جشنواره مطبوعات بیایید، ایده خیلی ساده و پیش پاافتادهای است که به ذهن هر کسی میرسد.
مشکل این پوسترها، بیربط بودن آنها با شعار نمایشگاه است
نصرتی درباره شعار نمایشگاه میگوید: شاید بزرگترین مشکل این پوسترها، بیربط بودن آنها با شعار نمایشگاه باشد. شعار «نقد منصفانه، پاسخ مسئولانه» چه ربطی به این پوسترها دارد؟ اگر قرار است شعار در پوستر و بیلبورد نمایشگاه نمود پیدا نکند پس کجا باید دیده شود؟ اگر قرار نیست برمبنای شعار نمایشگاه، اقلام تبلیغی، ایدهپردازی و اجرا شوند، اصلاً چرا شعار انتخاب میکنیم؟ دقت کنید که در پوستر کودک و نوجوان، شعار کاملا حذف شده و در دو پوستر دیگر هم در حاشیه قرار گرفته است. وقتی مسئولان چنین رویداد بزرگی برای آن شعار تعیین میکنند، یعنی دارند برای گرافیک و تبلیغات آن، استراتژی و نقشه راه میچینند، پس طراح باید در پوسترهای تبلیغاتی این شعار را به شکل خلاقانهای به نمایش بگذارد نه آنکه فقط در حد یک جمله خبری بیاهمیت با آن برخورد کند.
در پایان این را هم بگویم که طراحی سه پوستر برای نمایشگاه بااهمیتی چون نمایشگاه مطبوعات کار خیلی سادهای نیست، میتوانم حدس بزنم که طراح محترم چه تلاشی کرده چون مدیران محترم ارشاد نسبت به این پوسترها و مخصوصا نوشتهها و تیترهای روزنامههای بهکار رفته در پوستر حساسیت بسیار زیادی به خرج میدهند و این کار طراح را خیلی سخت میکند.
هدف ایجاد یک گالری تصویری از تبلیغات نیست؛ هدف انتقال پیام به مخاطب است
محسن جاوید، درباره اینکه آیا شیوه مناسبی است که برای یک رویداد چند پوستر طراحی شود یا نه، میگوید: این شیوه آنچنان مرسوم نیست. شیوه مرسوم این است که برای یک رویداد، حتی با وجوه مختلف و متنوع یک پوستر که طرح آن گویای زوایای مختلف آن رویداد باشد، طراحی و ارائه شود. مقوله شناخت طرح و ایجاد تمرکز بر یک طرح از طرف مخاطبان امر بسیار مهمی است که معمولاً عمر کوتاه تبلیغات یک واقعه زماندار اجازه این را به ما نمیدهد که با چند طرح متفاوت بتوانیم به نتیجه مطلوب برسیم.
در نظر بگیرید، زمان تبلیغات یک نمایشگاه حدودا دو هفته تا 20 روز قبل از تاریخ افتتاح آغاز میشود. حال در طول این زمان بسیاری از مخاطبان عمومی نمایشگاه ممکن است کمتر از 3 بار با تبلیغات آن برخورد کنند. در این شرایط بهتر است مخاطب یک طرح واحد را چند بار ببیند تا در ذهنش حک شود یا هر بار طرح متفاوتی ببیند و طراح این ریسک را بپذیرد که شاید مخاطب اصلاً متوجه نشود موضوع همه این طرحها یکی است و اشاره همه آنها به یک نمایشگاه واحد است؟! در این شرایط طراح و سفارشدهنده پوسترهای تبلیغاتی فرصت تکرار و حک ذهنی شدن مورد تبلیغ خود را از دست داده و فقط طرحهای متنوعی را به مخاطب نشان دادهاند. در نتیجه هدف ایجاد یک گالری تصویری از تبلیغات نیست؛ هدف انتقال پیام به مخاطب است.
ارتباطی که میان سه پوستر تبلیغاتی باید وجود داشته باشند
برای پوسترهای تبلیغاتی نمایشگاه مطبوعات گروه مخاطبان مختلفی در نظر گرفته شده، جاوید در اینباره میگوید: اینکه سفارشدهنده در طراحی خود به همه گروه مخاطبان تبلیغ توجه داشته، کار بسیار خوبی است اما این شیوه نباید تا جایی که سیر طراحی پوسترها شیرازه خود را از دست بدهند، پیش برود. تکتک این سه پوستر چه پوستر خانواده و مطبوعات، چه پوستر انار و چه پوستر تصویرسازی شده بهصورت انفرادی اجرای خوب و قابل قبولی داشتهاند اما شخصاً سه پوستر برای تبلیغ یک نمایشگاه را نمیپسندم.
جاوید میگوید: حال فرض بگیریم که اصلا این شیوه را پذیرفتیم، آیا نباید میان این سه پوستر ارتباطی برقرار شود. البته باز یک نقطه مشترک بین طرح خانواده و انار وجود دارد و این نقطه مشترک طرح متن روزنامه است؛ اما طرح تصویرسازی هیچ ارتباطی با این دو طرح ندارد. اصطلاحا طرحها یکی به شرق، یکی به غرب رفتهاند که در کل این شیوه تبلیغی روش مناسبی نیست.
جاوید درباره طراحی سه پوستر میگوید: پوستر خانواده و مطبوعات را بیشتر میپسندم چون گویاتر از پوستر انار است. پوستر انار بار معنایی بالاتری دارد که شاید برای همه قابل درک نباشد؛ اما تصور میکنم عموم جامعه با پوستر خانواده راحتتر بتوانند ارتباط برقرار کنند.
جاوید درباره اینکه کدام پوستر مناسب نصب در رسانههای محیطی است، میگوید: توجه داشته باشید زمانی که حرف از رسانههای محیطی مانند بیلبورد یا انواع تابلوهای شهری مطرح میشود، پای بحثِ دیدِ سریع به میان میآید و طرح باید بتواند به سرعت پیام خود را در یک نگاه کوتاه به بیننده منتقل کند. فکر میکنم از این منظر بیشتر باید روی تایپوگرافی هر سه پوستر کار میشد. به نظر میرسد در طرح خانواده، عنوان نمایشگاه و شعار آن به دلیل استفاده از همان فونت روزنامهای در میان انبوه متنهای روزنامه گم شده است. طراح با استفاده از تکنیکهایی (مثلاً استفاده از رنگ) عنوان و شعار را بهگونهای میتوانست متمایز کند که در نمایشهای بیلبوردی با نگاه اول قابل تمایز و دید باشد تا لازم نباشد مخاطب در میان آن همه متن دنبال عنوان بگردد یا اینکه شعار را اصلا نبیند. زیرا شعار به شکل «عنوان صفحه روزنامه» در بالا و ریز آمده و اصلا معلوم نیست که این عبارت شعار نمایشگاه است.
در پایان باید بگویم طرح انار اجرای بسیار خوبی دارد اما شعار آن در میان طرح گم شده است. در طرح تصویرسازی هم که اصلا اثری از شعار نیست. به نظرم بهتر بود برای پوستر تصویرسازی یک تایپوگرافی منسجم با بهکارگیری جایگاه مناسبی برای شعار تدارک دیده میشد.