امروزه فرش دستباف در ایران و ادبیات ما با عنوان دوسویه هنر- صنعت شناخته میشود. عنوانی که با توجه به گسترش بازارهای فرش دستباف از دورههای گذشته تا کنون، سمت و سوی صنعتی و تجاری آن پررنگ تر شده و کم کم فرش دستباف را به کالایی با جنبههای خاص سود آوری تبدیل کرده است. با این حال اگرچه ارزشهای هنری فرش دستباف در دورههای مختلف نوسان داشته اما همواره حضور همین ارزشها بوده و هست که فرش دستباف ایران را در برابر رقبا و مخاطبان آن در سراسر دنیا یکه تاز کرده و در صورت غلبه نگاه مکانیکی و صنعتی، این کیفیتها و ارزشهای هنری با مخاطرات جدی رو به رو خواهد شد. از این رو لازم است به نقد و ارزشیابی هنری فرش دستباف توجه فزاینده ای شود.
آثار هنری برای ما دارای ارزشاند؛ به این معنا که دست کم مشتاقیم برای آنها هزینه بپردازیم و وقتمان را مصروف دیدن، خواندن یا شنیدن آنها بکنیم. اینها نشان دهنده ارزشی هستند که ما برای آنها قائلیم. باید گفت همه دلایلی که ما ممکن است بر اساس آنها اثری را ارزشمند بدانیم، به ارزش هنری آن ارتباطی ندارد.به عنوان مثال انتخاب فرش دستباف به عنوان یک اثر تجملی و ارزشی که آن فرش خاص با تجملی بودنش برای مخاطب دارد آیا جزو ارزشهای هنری یک تخته فرش است؟
یا اینکه تمایل به زندگی سبز (عدم استفاده از مواد مصنوعی) و ارزشمند بودن فرش دستباف از این منظر به معنی ارزش هنری آن است؟ مشخصا چنین نیست. پس باید بکوشیم از میان ویژگیهای ارزشی که بر یک تخته فرش اطلاق میکنیم، صرفا ویژگیهایی را برگزینیم که آنها را بی چون و چرا برای ارزش گذاری هنری آن به کار میبریم.
یک نکته بسیار مهم و ظریف این است که ما در مواجهه با یک تخته فرش نخست با مدد از قوه ذوق و تشخیص مان به قضاوتی درباره آن فرش میرسیم و سپس اگر لازم شود یا حس کنجکاوی ما برانگیخته شود در پی تایید آن قضاوت بر میآییم. پس احکام یا قضاوتهای زیبایی شناسانه با ارجاع به احکام یا قضاوتهای غیر زیبایی شناسانه تأیید میشوند و احکام کلی نیز به نوبه خود مورد تایید قضاوتهای زیبایی شناسانه قرار میگیرند. در اینجا قضاوتهای زیبایی شناسانه نوعی حکم یا قضاوت ادراکی است.
برای هر مخاطبی لازم است تا خود آنچه یک اثر را هنری میکند ببیند و درک کند و در این شرایط شاید اصلا نیازی به دلیل و منطق هم نیست. زیرا گاهی احساس و تعبیر از «دلیل»، «توجیه» یک نظر یا احساس شخصی استنباط میشود. البته مادامی که این دلیل به صورت یک امر ذهنی برای مخاطب باشد و عینیتی در آن اثر نیابد.
از همین رو اگر در خیل عظیمی از کتابهای درباره فرش، با انواع و اقسام دلایل به تمجید و ستایش فرش شیخ صفی پرداخته شده، اما من نتوانم آن ویژگی و ارزش هنری و زیبایی را در آن ببینم همه آن دلایل به نوعی توجیه بی اثر منتقد و مولف بدل خواهد شد. یعنی منتقد کمکی به درک مشابه من از آن فرش نکرده است که اگر چنین باشد پس همه آنچه منتقد میتواند انجام دهد این است که توجه مخاطب را به دیدن چیزی که دیده است در جهات خاصی معطوف کند.
به عبارت سادهتر منتقد میتواند با استدلال به من بقبولاند که فلان فرش دارای فلان خصیصه یا ویژگی است که آن را یک اثر شاخص هنری یا معمولی میداند. یک مشکل عام که در نقد یک فرش دستباف ممکن است رخ دهد پیروی از یک رویه و قواعدی کلی است بدون این که توصیف منسجمی از ارزش هنری یک فرش به دست دهد. به عنوان مثال توازن نقوش، همنشینی مناسب و متوازن رنگها، چینش حساب شده اجزا در ابعاد، تکرار مناسب گلها و غیره، ممکن است در یک فرش دیده شود.
اما بیان این ویژگیها چه چیزی یا چه ارزشی را در کیفیت هنری آن فرش نشان میدهد؟ نکته چالشی درباره فرش دستباف که در آغاز بحث هم به آن اشاره شد عنوان «هنر- صنعت» برای این پدیده تاریخ کهن ایرانیان است که در بوته نقد هنری مرز و محدوده آن از صنعت به روشنی دریافت میشود. همواره ادعا میشود که هنر را نمیتوان به نحو مکانیکی ایجاد کرد. یعنی قواعد حاضر و آمادهای برای ایجاد یک اثر هنری وجود ندارد.
نکتهای که شاید بسیاری از تولیدکنندگان، طراحان و نقاشان فرش دستباف از آن غافل هستند و بیشتر به دنبال فرمولها و الگوهایی ثابت در طرح، نقش، رنگ، بافت و غیره هستند تا فرشی به اصطلاح هنری تولید کنند؛ و همین کوته نظری و صنعتی دیدن فرش دستباف به این معنی که هنر- صنعت را به عنوان صنعتی و مکانیکی کردن سویه هنری فرش ترجمه میکنند باعث شده کیفیت و ارزش هنری فرش در ایران به رغم تولید مناسب و بازارهای مختلفی که دارد ضعیف و کم رنگتر از گذشته شود.
این مسئله تا آنجا پیش رفته که در نقد و ارزشیابی هنری هم به دنبال اصول کلی و ثابتی هستیم و غالبا فرشهای برتر و دارای ارزش و مشخصات هنری را در مواردی همچون همخوانی با الگوهایی پسندیده و شایسته، بازارها و سلیقه مصرف کننده جست وجو میکنیم و از شایستگیهای هنری آن غافلیم. چیزی که تولید فرش ایران را بیش از هر چیزی ماشینی و دارای تفکری ماشین زده میکند.
کارشناس ارشد مدیریت فرش