این روزها نهمین جشنواره موسیقی نواحی در کرمان در حال برگزاری است. سکوت این دوره جشنواره بعد از وقفهای کوتاه شکسته شد. اتفاق خوشایندی است که سرانجام این دوره از جشنواره موسیقی نواحی برگزار شد، خصوصاً اینکه برگزاری جشنواره موسیقی نواحی همواره با مشکلاتی روبهرو بوده است؛ مشکلاتی که عموما با مسائل مالی و اقتصادی همراه است
عجیب نیست که برگزاری این جشنواره هرچند کم و نامرتب برای اهالی موسیقی فرخنده است، چرا که حداقل در یک بازه زمانی مشخص این موسیقی مورد توجه قرار میگیرد اما در بین این اخبار همیشه خبرهای تلخی وجود دارد؛ خبرهایی که در لابهلای خبرهای مثلاً خوب روابط عمومی جشنواره موسیقی نواحی که از استقبال گرم هنرمندان و فضای شلوغ و استقبال مردم خبر میدهد، گم میشود. خبرهای فراموش شده معمولاً از جنس گلایه هنرمندان است. گلایه هنرمندان موسیقی نواحی روی محور فراموشی، مشکلات درمان، بحران معیشت و زندگی است. کمک هزینه اندک وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم کفاف مخارج زندگی آنها را نمیدهد. آنها بیمه ندارند بنابراین آیندهای هم ندارند.
این موضوع بخش مادی داستان هنرمندان موسیقی نواحی است، درد درجای دیگری است، در جایی که گرد پیری روی آنها نشسته است. درد، درد فراموشی است. هرچند دو نهاد صندوق حمایت از هنرمندان و مؤسسه هنرمندان پیشکسوت قرار است بار این موضوع را بردوش بکشند و حامی هنرمندان خصوصاً هنرمندان پیشکسوت باشند اما به نظر میرسد این دو نهاد به هزار دلیل این وظیفه مهم را فراموش کردهاند سوال اینجاست که این دو نهاد باید معاش هنرمندان را تأمین کنند یا راه را برای زندگی هنرمندان خصوصاً هنرمندان پیشکسوت هموار کنند؟
اگر به بحث موسیقی نواحی برگردیم نخستین نکتهای که متوجه میشویم فراموششدن این گونه موسیقی است. جوانان خصوصاً جوانان شهرستانی چندان به اینگونه موسیقی علاقه ندارند و اگر هم دارند جایی برای آموزش سراغ ندارند. سالها پیش یکی از جوانانی که در جشنواره موسیقی نواحی شرکت کرده بود از هنرمندان تهرانی و اهالی رسانه سراغ کلاسهای خوانندگی پاپ را میگرفت تا به گفته خودش بتواند پولدار شود. سال 1390 هم موسی بلوچ دونی (دونلی) نواز شناخته شده اهل بلوچستان به دلیل اینکه شغل ثابت نداشته به مسافرکشی رو آورد و در همین مسیر کشته شد. خبرهای تلخ از این دست زیاد است.
اگر مؤسسه هنرمندان پیشکسوت بهجای برگزاری جشن تولد برای هنرمندان پیشکسوت که اغلب با هزینه زیاد برای هنرمندان تهرانی برپا میشود، سراغ هنرمندان موسیقی نواحی میرفت و با صرف هزینهای اندک کلاسهای آموزشی برای آنها برپا میکرد تا آنها تدریس کنند، دراینصورت دیگر نه آنها نگران معیشت خود بودند و نه نگران فراموشی.
انتشار آلبوم موسیقی نواحی و حتی آلبومهای آموزشی و هنری اساتید هنری بخش دیگری از این حمایتهاست. حمایتی که برای بخش دولتی بسیار آسان است، هم هنر موسیقی نواحی حفظ و هم درآمد هنرمندان پیشکسوت تأمین میشود.
درست که هزار قانون از جمله سن، تحصیلات، نشان درجه هنری و... هست که امکان عضوگیری هنرمندان پیشکسوت را برای نهادهای دولتی سخت کرده است اما برگزاری این کلاسها و انتشار آلبوم موسیقی چندان کار دشواری نیست. خصوصاً که هم شأن آنها حفظ و هم موسیقی نواحی حفظ میشود و از همه مهمتر دیگر نیازی به کمک بودجه دولتی نخواهد بود.