معمولا مشکلات و موانع بسیار زیادی بر سر راه پروژههای بزرگ انرژی نظیر احداث خط لوله انتقال گاز وجود دارد و سرمایهگذاران این پروژهها همواره خطر شکست و ناکامی را درنزدیکی خود حس میکنند. به نظر میرسد پروژههای احداث خط لوله «ترنس آدریاتیک» و «ترکیش استریم» نیز از این قاعده مستثنا نبوده و به نظر میرسد در مسیر تکرار اشتباهات پروژههای مشهور پیش از خود نظیر نابوکو و ساوت استریم حرکت میکنند.
هردو پروژه ترنس آدریاتیک و ترکیش استریم بیش از آنکه پاسخی ارایه کنند سوال برانگیز بوده و بیشتر بهعنوان ابزاری در دست کشورهای مختلف هستند تا یک پروژه واقعی. هنگامی که این مسائل را بهصورت تکههای یک پازل کنار یکدیگر قرار دهیم به این نتیجه میرسیم که شاید روزی مجبور باشیم از عبارت خط لولههای مجازی برای این دو پروژه استفاده کنیم. در این میان کشورهای جنوب شرق اروپا با دید متفاوتی به موضوع مینگرند چرا که آنها به دلیل سیاسی شدن پروژههای ترکیش استریم و ترنس آدریاتیک مایل نیستند بازندههای بزرگ این رقابت سیاسی باشند.
در روز 28 ژوئن سال 2005 میلادی کشورهای اتریش، رومانی، بلغارستان، ترکیه و مجارستان یک قرارداد سرمایهگذاری مشترک را به امضا رسانده و امیدوار بودند که امضای این قرارداد همکاری زمینه را برای پروژههای بزرگ و جاهطلبانه در آینده فراهم کند. پروژه احداث خط لوله نابوکو به نظر میرسید که پاسخی مناسب به نیازهای انرژی اروپا و کاهش وابستگی آن به انرژی روسیه باشد، در همین حین شرکت گازپروم روسیه با امضای یادداشت تفاهمی با شرکت ENI ایتالیا به منظور ساخت خط لوله ساوت استریم به امضا رساند. این خط لوله بنا بود تا گاز روسیه را به کشورهای جنوب اروپا برساند و به عقیده کارشناسان حوزه انرژی ساوت استریم بهنوعی رقیب نابوکو به شمار میرفت که قرار بود گاز موجود در دریای خزر را به اروپا برساند. اما برخلاف انتظار و به شکل کاملا غیرمنتظرهای احداث هر دو خط لوله لغو شد و پروژههای ترکیش استریم و ترنس آدریاتیک جای این دو پروژه را گرفتند.
یک خط لوله مجازی تنها در گفتمان، موافقتنامهها، بیانیههای رسمی و کنفرانسهای مطبوعاتی وجود داشته و بهصورت عملی تحقق پیدا نمیکند. در مقابل این خط لولهها بهعنوان ابزاری در جهت پیشبرد سیاستهای داخلی و خارجی کشورها به شمار میروند، گاهی اوقات خط لولههای مجازی بهعنوان ابزاری در جهت ایجاد انگیزه یا پاداش و گاهی نیز بهعنوان ابزاری در راستای باجخواهی و اخاذی هستند. تا به امروز پروژههای ترنس آدریاتیک و ترکیش استریم قدم در جای پای پروژههای پیشین خود گذاشتهاند. مطرحشدن این دو پروژه همزمان با بالاگرفتن اختلافات روسیه و غرب بر سر مسئله جنگ داخلی در اوکراین سبب شده کارشناسان تردیدها و سوالات بسیاری در رابطه با این پروژهها مطرح کنند.
پروژه ترکیش استریم چه زمانی به پایان میرسد؟
تعریف دقیق خط لوله ترکیش استریم چیست؟ در حال حاضر هیچکس نمیتواند پاسخ دقیقی به این سوال بدهد. در رابطه با این پروژه میدانیم که قرار است گاز روسیه را به ترکیه منتقل کند (این در حالی است که ترکیه هنوز موافقتنامه رسمی با روسیه را به امضا نرسانده است) و از آبهای سرزمینی شبهجزیره کرایمیا عبور کند که در نقشههای ارائه شده از سوی گازپروم این شبهجزیره بهعنوان بخشی از خاک روسیه بهشمار میرود.
براساس گزارشها یونان موافقتنامهای به منظور ایفای نقش در پروژه احداث خط لوله ترکیش استریم به امضا رسانده است. بلغارستان که پیشتر قرار بود خط لوله ساوت استریم از خاک این کشور عبور کند و کمیسیون اروپا مانع از آن شد از خود میپرسد تفاوت ترکیش استریم و ساوت استریم در کجا است؟ و چگونه ممکن است یونان در این پروژه مشارکت داشته باشد؟ تمامی این سوالها و شبهههای موجود پروژه ترکیش استریم را به یک خط لوله مجازی بدل کرده که هفت ماه از عمر آن میگذرد. انتقال گاز روسیه از طریق خط لوله ترکیش استریم به اروپا و همچنین عدم وجود شفافیت در صحنه سیاست داخلی ترکیه سبب شده تا تحقق این پروژه بیش از هر زمان دیگری در هالهای از ابهام قرار داشته باشد.
ترنس آدریاتیک، یک خط لوله یا یک شبکه؟
ابهامات موجود در رابطه با ترکیش استریم، پروژه احداث خط لوله ترنس آدریاتیک را نیز احاطه کرده است. احداث این خط لوله در کجا آغاز خواهد شد و کجا به اتمام میرسد؟ طبق برنامهریزیهای صورت گرفته خط لوله ترنس آدریاتیک قرار است با گذر از آلبانی و یونان گاز دریای خزر را به جنوب ایتالیا منتقل کند. اما در حقیقت آنچه امروزه به آن خط لوله ترنس آدریاتیک گفته میشود قرار است از مرز یونان و ترکیه به جنوب ایتالیا برسد.
نکته حائز اهمیت در این میان آن است که تهدیدهای مشابهی که موجب لغو نابوکو شد، پروژه ترنس آدریاتیک را نیز تهدید میکند. بیتوجهی کشورهایی که در ابتدا اشتیاق بسیار زیادی برای حضور در نابوکو و ساوت استریم داشتند، از جمله این تهدیدات است. همچنین از نقش یونان در هر دو پروژه ترنس آدریاتیک و ترکیش استریم نیز نباید غافل شد، آتن با توجه به وضعیت موجود میتواند نقش تعیینکنندهای در تحقق یا عدم تحقق هر دو پروژه داشته باشد. بحران اقتصادی یونان و وضعیت مبهم این کشور در منطقه یورو، پروژههای ترکیش استریم و ساوت استریم را بهعنوان ابزاری در خدمت سیاست خارجی یونان قرار داده است.
آیا ترکیش استریم و ترنس آدریاتیک به سرنوشت نابوکو و ساوت استریم دچار خواهند شد؟ به نظر نمیرسد خط لولههای مجازی به این زودی قصد داشته باشند که صحنه را ترک کنند، خصوصا اینکه این پروژهها در اروپا به ابزاری سیاسی در رقابت موجود میان اتحادیه اروپا و روسیه بدل شدهاند. در رابطه با این دو خط لوله کلماتی نظیر اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئو اکونومیکی این پروژههاست که از جمله نقاط اشتراک ترکیش استریم و ترنس آدریاتیک با نابوکو و ساوت استریم است. حال باید دید این موضوع سبب مجازی باقی ماندن این پروژهها خواهد شد یا خیر؟
آنچه در پایان میتوان گفت آن است که خط لولههای ترکیش استریم و ساوتاستریم در حال حاضر به ابزاری در سیاست خارجی کشورهای اروپایی تبدیل شدهاند. داستان دو خط لوله انتقال گاز مجازی ایران به پاکستان و آذربایجان به ارمنستان که تا به امروز تحقق نیافته است، دو مثال بسیار خوب در این زمینه به شمار میرود. در حال حاضر به نظر میرسد که پروژههای ترنس آدریاتیک و ترکیش استریم نیز به سرنوشت پروژههای پیشین و معروف خود یعنی نابوکو و ساوت استریم دچار خواهند شد.