خرید تضمینی درد است نه درمان. تجربه تلخ خرید تضمینی مرغ در سال گذشته از سوی وزارت جهاد کشاورزی که مرغدار و تولیدکننده را به نابودی کشاند، نشان میدهد که خرید تضمینی بدون تعیین بازار مصرف، یعنی نابودی تولید. با این توصیف، خرید تضمینی کشمش که قرار است توسط وزارت جهاد کشاورزی انجام شود را نه تنها به سود باغداران نمیدانم، بلکه در درازمدت باغداران نیز مانند مرغداران زیان میکنند. بنابراین پیشنهاد میکنم هر محصولی را که دولت برای خرید تضمینی آن اقدام میکند، تولیدکننده اگر محصول خود را معدوم کند بهتر از آن است که در قالب خرید تضمینی به دولت بفروشد. در این صورت شاید کشاورز تنها در یک سال زراعی زیان کند، اما در سالهای بعد با سرریز و انباشت محصول در بازار و در پی آن کاهش شدید قیمت مواجه نخواهد شد و عرضه و تقاضا نیز کنترل میشود. توصیه میکنم کاری که دولت باید انجام دهد را تولیدکننده انجام دهد تا سود و ادامه تولیدش تضمین شود.
وزارت کشاورزی از اهرم خرید تضمینی کالا و محصولات کشاورزی بهعنوان یک مسکن مقطعی درد مینگرد. این در حالی است که دولت باید پیش از هر اقدامی به فکر ایجاد و یافتن بازارهای جدید باشد و سپس به کشاورز دانش کشاورزی و استفاده از آخرین تکنولوژیها را بدهد و کشاورز نیز بدون دغدغه تولید کند. در کشورهای دیگر بنگاهها، اتحادیهها و تعاونیهای کشاورزی بسیار قوی و قدرتمند هستند و در این زمینه عملکرد مناسبی دارند، اما در کشور ما شوربختانه بنگاهها و اتحادیههای تعاونی کشاورزی بسیار کوچک و کمتوان هستند و قدرت بازاریابیهای بینالمللی را ندارند. بنابراین دولت باید در این زمینه اقدام و بازارهای هدف را شناسایی کند. نگاهها و رویههای نادرست گذشته باید تغییر کند و دیدگاهها را باید عوض کرد. تاکنون به بیراهه رفتهایم و دیگر نباید این راه رفته غلط را ادامه داد.
شاید اغراق نباشد اگر بگوییم تنها کشوری هستیم که هر گاه تولید محصولات مان زیاد میشود برای ما نگرانی ایجاد میکند و به بیان دیگر مازاد تولید همواره برای ما دردسر ساز شده است، چون برنامهریزی در تولید و مدیریت بازار نداریم. این وظیفه دولت است و در محصولات کشاورزی وزارت کشاورزی وظیفه تنظیم بازار را بر عهده دارد، اما عملکرد و سخنان مسئولان این وزارتخانه با این اهداف و وظایف مغایرت دارد.
برای نمونه امسال با اینکه افزایش تولید کشمش را در کشور شاهد بودهایم، اما بازار صادرات این محصول را به دلیل مدیریتهای نادرست و غلط از دست داده و به رقبایی چون ترکیه باختهایم. این در حالی است که ما در زمینه تولید کشمش، صنایع تبدیلی مناسبی ایجاد کردهایم، اما امسال بازار صادرات نداریم. باید بدانیم که در عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات بسر میبریم و با کوچکترین غفلتی در بازارهای جهانی، رقبا جای ما را میگیرند. کاری که ترکیه اکنون با ما در صادرات کشمش کرد و بازار اتحادیه اروپا را از ما ربود. وقتی کیفیت محصول یکی باشد، اما قیمت آن ارزانتر، بیتردید خریدار به آن سو میرود. محصول کشمش ما به دلیل قیمت تمام شده بالا توان رقابت ندارد و این موضوع در سایر محصولاتی که مازاد تولید داریم صادق است. اگر قرار باشد دولت محصولی را بخرد و سال دیگر در زمان برداشت، همان محصول را به قیمت نصف وارد بازار کند این فاجعه است و کشاورز به جای اینکه در سال آینده نابود شود بهتر است تنها در یک سال ضرر بدهد و محصول خود را معدوم کند. وزارتخانه اگر محصولی را خرید تضمینی میکند باید بداند آن را کجا و چه زمانی به بازار بدهد در غیراین صورت خرید تضمینی نتیجهای جز ضربهزدن به تولید و تولیدکننده در بر ندارد.
بنابراین تا زمانی که بازار هدف برای محصولاتمان تعریف و تعیین نشود وضع به همینگونه خواهد بود و خرید تضمینی نیز یک راهکار غلط است که هر سال دولت آ ن را در برخی محصولات تکرار میکند. این راهکار زمانی جواب میدهد که بازار هدف به درستی تعریف و تعیین شود. البته در تعریف بازار هدف برای محصولات کشاورزی نیز در بسیاری موارد به بیراهه رفتهایم. برای نمونه؛ آیا بازار هدف خرمای ما امارات و فرانسه هستند که با خرید ارزان محصول خرمای ایران آن را به بهترین شکل بستهبندی و صادر میکنند؟ بازار هدف محصول زعفران ما کدام کشور تعریف شده است؟ بازار هدف کشمش و غیره چطور؟ مجلس باید در این زمینه حساسیت نشان دهد و بهعنوان نمایندگان مردم از وزیر مربوط توضیح بخواهد و پرسش کند.