جناب آقای مهندس، من کارفرما هستم یا شما؟ تصمیمگیرنده نهایی در مورد پروژه منم یا شما؟ اگه این پروژه بد از کار در بیاد، جاییش بلنگه یا خدای ناکرده ، زبانم لال یه لفت ولیسی، یه اینور اونور شدنی، یه پول چایی، یه سبیل با چربی بالایی، چیزی اتفاق بیفته نهایتا شما پاسخگوی سازمان بازرسی و مامورین غلاظ و شداد آن خواهید بود یا من؟ خب طبیعی است که من. پس نتیجتا به علت اینکه بالاترین مسئولیت رو بنده دارم دارای بالاترین حق تصمیمگیری هم خواهم بود، فلذا در این مورد بهخصوص آنچه من میگم درست و آنچه شما میفرمایید اشتباه محض میباشد!
***
اینا که کار فنی بلد نیستن مهندسجان، نه بابا، اینا نشستن تو یه سازمان دولتی کارفرمایی فقط پول خرج کردن، یه عدهام از این مشاور و پیمانکارا فقط برا اینکه زودتر پولشونو زنده کنن و گیر و گورای فنی و مهندسیشونو بپوشونن هی هندونه بوده که کردن زیر بغل اینا، وگرنه تو خودت بگو اینا کدومشون میتونن بخش فنی قضیهرو مثل ما که مشاوریم جمعکنن؟ ها؟
من و توییم که ریز بخشهای صنعتی رو میدونیم مدام با این بخشها درگیریم، دوره میریم، آموزش میبینیم، طراحی میکنیم، هر نرمافزار و نمیدونم عملگر فناورانه و امثالهم که میاد مجبوریم بهعنوان اولین گروه اینجایی، یاد بگیریم و تو کارمون استفاده کنیم.
بعدشم بهت بگمها اگر یه وقت خدای نکرده بعد از اتمام پروژه یه مشکل فنی پیش بیاد، یه چیزی خراب شه فرو بریزه، یه دستگاهی بد کار کنه، یه سیگنالی نرسه، بهعلت نقص فنی دو تا تصادف پیش بیاد، من و توییم که ریشمون گیرهها، خدا نیاره اون روز و که یه نفر رهگذر یک آسیبی چیزی ببینه دیگه حساب اون مشاور با کرامالکاتبینه. پس از من به تو نصیحت، نه اینارو جدی بگیر نه اونارو، بچسب به کار خودت و رده سازمانی خودت، بدون اصول فنی و مهندسی همه این حرفها یعنی باد هوا یعنی کشک یعنی پشم...
***
عرض میکردم خدمتتون، کار دریایی هم گرفتاریهای خاص خودشو داره، خیلیم گرفتاری داره، باید بری آدم کننده گیر بیاری، مصالح و ابزار خاص میخواد که بعضیاش اصلا اینجا نیست. باید بری یه جوری بالاخره گیر بیاری. کارفرما که کار به این حرفها نداره میگه من پول میدم تو باید کار منو راه بندازی، تازه خیلی وقتا همون پولم نمیدن مستحضر هستید که، موقع انجام کار و رتق و فتق بخشهای اجرایی با یه عدهشون طرفی، موقع پول گرفتن میفرستنت تو دومن بخش مالیشون که خدا نصیب گرگ بیابون نکنه. میگه ندارم، چکار میکنی؟
هیچی فقط باید صبور باشی. از اونور مشاور و ناظر و نمیدونم عامل چهارم و بازرسی شخصی ثالث و رابع و خامس و همه اینام ازت طلبکارن، طرف مشاور پای کامپیوتر نشسته یه دستور Rotate وارد میکنه یه برج 27 متری رو 45 درجه میچرخونه بعد نمیگه خب من وسط بر بیابون یا وسط دریا نمیتونم یه دستور بدم برج بچرخه که، بد میگم؟ همهشونم میگن ما از شما مهمتریم.
وضع ما رو مشاهده میکنین تورو به خدا؟ (لبخند) ولی نهایتا اجرای کار مهمه، تو روی کامپیوتر و روی کاغذ و نمیدونم توی ذهنت هر کاری بکن، آخرش منم که باید اجراش کنم، تجهیز کارگاه، خرید، آدم پیدا کردن، ماشینآلات، مصالح، آب و هوای ناجور و هزار بدبختی دیگه. ما نباشیم کلا کرکره پایینه، کلا ملتفت هستین که چی عرض میکنم؟...