همه میدانیم که حال نشر خوب نیست. همه دوای آن را میدانیم، اما به نظر میرسد حکیم درد، چندان علاقه به مداوای آن ندارد. از پرداخت مالیات گرفته تا تعدیل نیرو، قیمت کاغذ و هزینه چاپ همهوهمه موجب میشود که حال نشر خوب نباشد. وقتی حال نشر خوب نباشد، حال فرهنگ کشور هم خوب نخواهد بود و سرانه مطالعه پایین میآید.
البته اگر همه این موارد حل شود یک عامل بسیار مهم موجب کاهش رونق نشر میشود. فضای مجازی آمده تا رقیب جدی برای نشر باشد. اکنون همه آنچه را بخواهند مطالعه کنند در اینترنت جستوجو میکنند. اما نکته این است که آنچه در فضای مجازی انتشار مییابد، آن چیزی نیست که در کتاب باشد. همین دلیل است که کارشناسان معتقدند اطلاعات فضای مجازی سطحی است و هشدار میدهند که دانش مردم با گرایش به سمت فضای مجازی سطحی شده است، اما سوال اساسی این است که چه باید کرد؟ هم دولت، هم ناشران و هم مخاطبان سه ضلع این چه باید کرد، هستند.
اگر یکی کمک کند و دیگری همت نکند، باز حال نشر خوب نمیشود. پس دولت باید کاری کند هزینههای نشر کاهش یابد، ناشر باید کاری کند که تولید نشر افزایش یابد و مخاطب نیز باید بداند که کتاب بیشتر بخواند.
حال اگر معتقدیم امروز صنعت نشر بهعنوان محور توسعه و پایه و اساس تحول اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مطرح بود، باید بهعنوان یکی از محورهای مهم توسعه مطرح شود زیرا بسیاری از کارهای سنگین فرهنگی و اجتماعی بر دوش این صنعت و دریچهای برای نشان دادن هویت ملی، فرهنگی و دینی ماست، بنابراین باید کاری کرد که ناشر رغبتی برای چاپ اثر یک مولف داشته باشد.
باید کاری کرد که ناشر مجبور به کتابسازی نشود، باید کاری کرد که ناشر یک کتاب را در همان نسخه اول با تیراژ چهار هزار منتشر کند نه اینکه تیراژ را در طول سال تقسیم کند. باید کاری کرد که از پرداخت مالیات معاف شود، باید کاری کرد که تعدیل نیرو نداشته باشد. باید کاری کرد که حالش خوب شود.
مدیرمسئول نشر آوای خرد:
نمیتوان برای نشر آیندهای متصور شد
طی سالهای اخیر نشر با فرازو نشیبهایی در حوزه قیمتی مواجه بوده است. این در حالی است که گرایش به مطالعه در فضای مجازی بیشتر شده و کمتر برای خرید کتاب هزینه میشود. این موارد در کنار محتوای کتاب و ظاهر آن نیز موثر است. از طرفی تعداد تیراژ برای یک کتاب دارای حداقل و حداکثری است که عدول از آن هم هزینه بر و هم ضررده است. تقی مشهدی تفرشی، مدیرمسئول نشر آوای خرد بر این عقیده است که نمیتوان آینده روشنی برای نشر متصور شد.
ارزیابی شما از وضعیت اقتصاد نشر کشور چیست؟
تصورم بر این است که وضعیت نشر به سمت ضرردهی پیش میرود. کاغذ گران شده و دستمزدها افزایش یافته است. اگر شما 50 صندلی را از تهران به بندرعباس ببرید، بهصورت نقدی پول آن را دریافت میکنید، اما اگر متنی را ترجمه یا مطلبی را چاپ کنید، بهراحتی نمیتوانید پول آن را به دست بیاورید. بعد از چاپ نیز این مسئله هست که آیا کتاب به فروش میرسد یا نه. این موضوع و مسائل دیگر موجب شده تا چشماندازی برای حوزه نشر تصور نشود. بنده بهعنوان مسئول یک نشر، دو سال است که کار چاپ را مسکوت گذاشتهام.
با توجه به سابقه فعالیت شما، رویکرد دولت در راستای حمایتهای مالی به حوزه نشر چگونه است؟
حمایتهای دولتی چنان چشمگیر نبوده و تصور روشنی از آن نمیرود. شاید برای دیگران بهگونهای دیگر باشد. به هر حال میدانید که دولت هم با چالشهای اقتصادی زیادی مواجه است. البته وزارت ارشاد کمتر به حوزه نشر لطف داشته است.
*تا چه اندازه مسائل خود کتاب از نظر محتوا و دیگر مسائل دخیل بوده است؟
کتابی که منتشر میشود باید جاذبههای ظاهری داشته باشد. شاید مسئله متن نیز مورد توجه قرار گیرد. ولی ظاهر یک کتاب باید مخاطبپسند باشد و جاذبه ایجاد کند. این صرف ظاهر است. گفته میشود ارائه یک کار خوب میتواند تصویری در ذهن مخاطب از ناشر ایجاد کند. به هر شکل این جاذبههای ظاهری مهم است؛ چه در زمینه کتاب، جلد یا دیگر موارد.
تا چه حد فضایی که ایجاد شده در جامعه به خواندن مطالب در قالب وبسایتها بر حوزه نشر اثرگذار بوده است؟
در حال حاضر جوانان بیشتر به سمت اینترنت و فضای مجازی و خواندن مطالبی از این طریق روی آوردهاند و کمتر به سراغ کتاب چاپی میروند. گرایش بیشتر به سمت اینترنت است. از این رو نوشتار و مکتوبات از رونق سابق افتاده است. الان اکثر نوشتههای روی اینترنت در دسترس بوده و کمتر برای خرید کتاب هزینه میشود.
این نیز یکی از زمینههایی است که نمیتوان چشمانداز مثبتی برای کتاب متصور شد. مگر اینکه کتاب دانشگاهی بوده و استاد، دانشجو را به خرید آن ملزم کرده باشد. وگرنه به صرف مطالعه خوب نیست. اکنون چاپ کتاب زیر سه هزار تیراژ ضرر و بالا تراز آن هزینهبر است.