چندی است که به دنبال گسترش پدیده حاشیهنشینی در اطراف شهرهای بزرگ، این موضوع به شکل یک معضل در رسانهها مطرح میشود و مسئولان نگرانیهایی را از بابت گسترش حاشیهنشینی عنوان میکنند. واقعیت هم این است که در حال حاضر در اطراف کلانشهری مانند تهران مشکلات بسیار زیادی به دلیل گسترش حاشیهنشینی به وجود آمده است، به گونهای که این موضوع دغدغههای بسیاری را برای مسئولان به وجود آورده است. دغدغه و نگرانی مسئولان در مورد مناطق حاشیه از این جهت است که در این مناطق امکانات و زیرساختها منطبق با استانداردها ارائه نمیشود و ممکن است حاشیهنشینان دهها سال و شاید هم بیشتر با کمبود و فقر سرانههای آموزشی، بهداشتی، رفاهی و امنیتی مواجه باشند. این وضعیت زمانی نگرانکنندهتر میشود که جمعیت مناطق حاشیهنشین رو به افزونی بگذارد.
متاسفانه سیاستهای غلط دولت قبلی هم بهگونهای بود که موجب شد در حاشیه تهران به حاشیهنشینی دامن زده شود. یکی از این سیاستها طرح مسکن مهر بود که موجب ساکن شدن مهاجران از روستاها و شهرهای کوچک در اطراف شهرهای بزرگ شد و این اتفاق در حالی رخ داد که امکانات و زیرساختهای لازم برای واحدهای مسکنمهر در نظر گرفته نشد. نمونه بارز این موضوع مسکن مهر پرند است که مشکلات متعددی به ویژه در زمینه امکانات زیرساختی دارد و ساکنان آن با نگرانیها و چالشهای جدی مواجه هستند و تاکنون شکواییههای متعددی را به مسئولان ارائه کردهاند. در واقع مشکلاتی که هماکنون ساکنان مسکن مهر در اقصینقاط کشور با آن مواجه هستند، به دلیل سیاستهای غلط و غیراصولی دولت گذشته است که در حال حاضر گریبانگیر مردمی شده که در واحدهای مسکن مهر زندگی میکنند. متاسفانه در بسیاری از مساکن مهر ساخته شده با کمبود مراکز آموزشی، بهداشتی، رفاهی و هر آنچه که نیاز هر شهری است مواجه هستیم و مشخص نیست که آیا واقعا امکان جبران این کمبودها وجود دارد یا خیر.
اما از آنجا که جمعیت حاشیهنشینان رو به افزایش است، قاعدتا امکانات هم روزبهروز کمتر میشود که این موضوع میتواند به افزایش بیکاری، افزایش بزهکاری و مسائل دیگری که میتواند تهدیدی برای هر جامعهای باشد، منجر شود. در واقع از همین جهت است که مناطق حاشیهنشین اطراف شهرها به یک نگرانی و دغدغه برای مسئولان و مدیریت شهری تبدیل میشود، زیرا حاشیهنشینان فاقد امکانات لازم هستند و در عین حال امکان فراهم آوردن زیرساختهای لازم در این مناطق هم وجود ندارد.
اما یکی از پیامدهای منفی اقتصادی گسترش حاشیهنشینی این است که معمولا افرادی در این مناطق ساکن میشوند که از طبقات ضعیف و کمدرآمد جامعه هستند و بیکاری به وفور در میان آنان وجود دارد و از همین رو این افراد برای تامین معاش خود به مشاغل کاذب رو میآورند که این موضوع به نوبه خود هزینههای اقتصادی و اجتماعی را به کشور تحمیل میکند. همچنین اتفاقات ناگواری که معمولا در مناطق حاشیهنشین رخ میدهد، موجب هزینهتراشی برای دولت میشوند و بخشی از وقت و امکانات دولت را به هدر میدهد. در این شرایط اگر مسئولان بخواهند امکاناتی از قبیل مراکز نگهداری این افراد و... را به وجود آورند باز هم هزینههای اقتصادی به دولت تحمیل خواهد شد.
اما برای جلوگیری از گسترش حاشیهنشینی و رفع ریشهای این پدیده باید به این موضوع توجه داشته باشیم که یکی از علل اصلی حاشیهنشینی افزایش میزان مهاجرت از روستاها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و کلانشهرهاست که میتواند برهمزننده تعادل فیزیکی شهرها باشد اما در عین حال این پدیده نشاندهنده توسعه ناموزون شهری و منطقهای است. همچنین گسترش حاشیهنشینی نشان میدهد که تا امروز دولتها عملکرد درستی برای اختصاص امکانات لازم به روستاها و شهرهای کوچک نداشتهاند و لذا هجوم افراد به سمت شهرهای بزرگ و کلانشهرها و اضافه شدن به جمعیت حاشیهنشین یک فرصت نیست مگر اینکه جمعیت ساکن در این مناطق را به یک فرصت تبدیل کنیم و یکی از راهها این است که با فراهم آوردن امکانات و زیرساختهای لازم، امکان اشتغالزایی برای حاشیهنشینان را فراهم کنیم تا یکی از مشکلات اصلی این قشر که بیکاری و ناتوانی در تامین معاش است، مرتفع شود.
همچنین باید در شرایط فعلی که با گسترش پدیده حاشیهنشینی مواجه هستیم، اقداماتی را انجام دهیم که اگر باز هم به جمعیت حاشیهنشین افزوده شد، متناسب با آن فرصتسازی شود و از نیروی بالقوه موجود در مناطق حاشیهنشین به عنوان نیروی مولد و موثر در تولید استفاده کرد. قطعا اگر چنین اقداماتی انجام شود هم میتوان تهدید حاشیهنشینی را به یک فرصت تبدیل کرد و هم از مشکلات و معضلات اقتصادی و اجتماعی موجود در این مناطق کاست. در عین حال باید امکانات در روستاها و شهرهای کوچک به گونهای فراهم شود که دیگر کمتر فردی فکر مهاجرت به شهرهای بزرگ را در ذهن بپروراند تا به این ترتیب از افزایش میزان حاشیهنشینان جلوگیری شود.
* عضو کمیسیون اقتصادی مجلس