شنبه, ۱۲ آبان(۸) ۱۴۰۳ / Sat, 2 Nov(11) 2024 /
           
فرصت امروز

جنایت و مکافات

9 سال پیش ( 1394/5/10 )
پدیدآورنده : علی معروفی  

می‌گویند تنبیه باید متناسب با خطا باشد، به عبارتی مجازات باید با جرم بخواند. نمی‌شود که بابت یک گردش به چپ ممنوع مثلا کسی را تبعید کرد! این حرف بسیار درستی است، در همه زمان‌ها و مکان‌ها و به‌ویژه در حوزه سیاست و مدیریت.

یک غروب گرم و خفقان‌آور تابستانی است که در یک رفت و برگشت اطلاعات و طی اشتباه لپی یک نفر و لقلقه لسان یک نفر دیگر، شخص بنده به عنوان مدیر بخش به راز مهم دو نفر از اعضای گروه پی می‌برم. قضیه از این قرار است که این دو نفر از مهارت‌های آموخته خود در شرکت متبوع همه‌مان استفاده کرده و وارد قرارداد با یک شرکت تازه‌کار شده و یک پروژه کوچک آن شرکت ضعیف را در مقابل مقادیری وجه رایج مملکتی به انجام رسانده‌اند. آن هنگام که بنده به این راز آگاه می‌شوم دیگر کار از کار گذشته و این بخش خاص پروژه انجام شده و پول آن نیز رد و بدل شده و چه بسا از هضم رابع هم گذشته است.

پس برای جلوگیری از اصل قضیه، کاری از بنده ساخته نیست. می‌ماند فقط تنبیه و انذار و جلوگیری از تکرار این خبط در آتیه. فلذا هر دو نفر را به اتاقک بی‌رونق خویش فراخوانده و فصل مشبعی در باب اخلاقیات کاری و وجدانیات شرکتی و حرفه‌ای برای‌شان نطق کرده و حسابی بابت این بی‌وفایی و سفله‌گری خفت‌شان می‌دهم. بعد هم در یک اوج دراماتیک و در حالی که هر سه نفر آب به چشم آورده‌ایم از هر دوگان قول وفاداری گرفته و گفت‌وگوی فیمابین را با تهدیدی ضمنی به اخراج و نفی بلد، مستحکم می‌گردانم. راستش این است که اطلاعات فنی و تخصصی خاصی از شرکت خارج نشده، حداکثر با بالا و پایین کردن چند کتاب دانشگاهی کل این اطلاعات برای شرکت ضعیف خاطی قابل استخراج بوده و واقعا نیازی به این رسوایی‌ها نبود. از طرفی این دو نفر عملا از مهارت‌های شخصی خود استفاده کرده و از مدارک ومنابع موجود در شرکت خودمان استفاده نکرده بودند. به خیال خودم ماجرا فیصله پیدا می‌کند.

چند روز بعد در یک جلسه کم‌اهمیت با رییس هستیم. در یکی از فرازهای صحبت اشاره‌ای به ماجرا کرده و به شکلی مدیریتی، جوری که رییس بفهمد چقدر ماهرانه و خوب قضیه را جمع و جور کرده‌ام، سروته امر را به اطلاع ایشان می‌رسانم. در انتظار تشویق و احسنت رییس هستم که چشم‌تان روز بد نبیند. رییس بلوا به‌پا می‌کند. سریعا هر دو نفر تحت‌الحفظ به دفتر او فراخوانده شده و مدارک و شواهد بررسی شده و فی‌الفور دادگاه صحرایی تشکیل می‌شود. نتیجه دادگاه اخراج قاطع یکی از نفرات و کسر حقوق آن دیگری و توبیخ کتبی شخص بنده است!

همین‌طور هاج و واج مانده‌ام که چند روز بعد سخنان رییس اصل ماجرا را روشن می‌کند.

-‌ بچه‌جون، تو مثلا اسم خودتو مدیر گذاشتی؟ تو نمی‌گی نفر بعدی که یکم بندش شل باشه اگه بخواد مدارکی هم از شرکت بیرون ببره با این برخورد تو خیلی راحت و بی‌ترس و دغدغه این کارو می‌کنه؟ این جور خیانت‌ها ممکنه خودش خیلی مضر نباشه ولی بدآموزی قضیه رو می‌فهمی؟ نمی‌فهمی دیگه! می‌گم طفلی بگو نه! می‌گم جاهلی بگو نه... می‌گم...

لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/Wx5ChspR
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
آزمایشگاه تجهیزات اعلام حریق آریاکخرید فالوورقیمت ورق گالوانیزهخرید از چینخرید فالوور فیکدوره رایگان Network+MEXCتبلیغات در گوگلقصه صوتیریل جرثقیلخرید لایک اینستاگرامواردات و صادرات تجارتگرامچاپ فوری کاتالوگ حرفه ای و ارزانکمک به خیریهسریال ازازیللوازم یدکی تویوتاخرید کتاب استخدامیخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختتخت خواب دو نفرهگالری مانتوریفرال مارکتینگ چیست؟محاسبه قیمت طلاماشین ظرفشویی بوشآژانس تبلیغاتیتعمیرگاه فیکس تکنیکتور سنگاپورتولید کننده پالت پلاستیکیهارد باکستالار ختمبهترین آزمون ساز آنلایننرم افزار ارسال صورتحساب الکترونیکیقرص لاغری پلاتینirspeedyیاراپلاس پلتفرم تبلیغات در تلگرام و اینستاگرامگیفت کارت استیم اوکراینمحصول ارگانیکبهترین وکیل شیرازخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلقیمت ملک در قبرس شمالیچوب پلاست
تبلیغات
  • تبلیغات بنری : 09031706847 (واتس آپ)
  • رپرتاژ و بک لینک: 09945612833

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه