«کسانی که روزنامههای هفته گذشته را خواندهاند شاید خبر بسیار مهمی را که انتشار یافته بود با کمال سادگی برگزار کرده باشند، خبر این بود که دولت ما به تمام دول بیگانه اخطار کرده است که از این پس در زبانهای اروپایی نام مملکت ما را باید «ایران» بنویسند. در میان اروپاییان این کلمه ایران تنها اصطلاح جغرافیایی شده بود و در کتابهای جغرافیا دشت وسیعی را که شامل ایران و افغانستان و بلوچستان امروز باشد فلات ایران مینامیدند و مملکت ما را به زبان فرانسه «پرس»، به انگلیسی «پرشیا»، به آلمانی «پرزین»، به ایتالیایی «پرسیا» و به روسی «پرسی» میگفتند و در سایر زبانهای اروپایی کلماتی نظیر این چهار کلمه معمول بود.»
شاید وقتی سعید نفیسی، مشاور رضاشاه این یادداشت را در 10 دی 1313 با عنوان «از این پس همه باید کشور ما را به نام ایران بشناسند» برای مدرسهرفتهها و روزنامهخوانهای زمان خود منتشر میکرد، پیشبینی نکرده بود که بعدها نام ایران (Iran) با نام عراق (Iraq) دربیامیزد و سوءتفاهمهایی را برای مردم جهان پدید آورد.
تا اوایل قرن بیستم، مردم جهان کشور ما را با عنوان رسمی پارس یا پرشین میشناختند، اما در دوران سلطنت رضاشاه که بحث رجعت به ایران باستان و تاکید بر ایران پیش از اسلام قوت گرفته بود، حلقهای از روشنفکران باستانگرا مانند سعید نفیسی، محمدعلی فروغی و سیدحسن تقیزاده در حکومت پهلوی اول با حمایت مستقیم رضاشاه گرد هم آمدند که به این منظور اقداماتی را انجام دهند. سعید نفیسی از مشاوران نزدیک رضاشاه به وی پیشنهاد کرد نام کشور رسما به «ایران» تغییر یابد، این پیشنهاد در دی ماه ۱۳۱۳ شمسی رنگ واقعیت به خود گرفت. در روز ۶ دی ۱۳۱۳ شمسی دولت ایران طی اعلامیهای رسمی از کشورهای خارجی خواست در مکاتبات رسمی خود از واژههای پرشیا، پرس و پرسه به جای واژه ایران استفاده نکنند. روز اول فروردین ۱۳۱۴ شمسی طبق بخشنامه وزارت امور خارجه نام پارس یا پرشیا، رسما به ایران تغییر یافت.
در این روز همچنین تاریخ رسمی کشور طبق ماههای شمسی با عنوانهای باستانی آنها تنظیم و به کار بردن ماههای شمسی با نامهای صور فلکی (حمل و ثور و جوزا...) و همچنین ماههای هجری قمری (محرم و صفر و ربیعالاول و...) ممنوع شد. اگرچه گاهشماری خورشیدی جلالی، یعنی آنچه ما امروز از آن استفاده میکنیم، با تصویب مجلس شورای ملی در ۱۱ فروردین ۱۳۰۴، گاهشمار رسمی ایران اعلام شده بود. اکنون اما شباهت نام ایران با عراق در زبانهای اروپایی، تلقی اشتباهی را برای برخی مردم کوچه و بازار سرزمینهای دور و حتی گردشگران آنها پدید آورده است. برخی گروههای گردشگری به خاطر التهابات منطقه و حضور تروریستهای موسوم به «دولت اسلامی عراق و شام» در عراق هنوز از سفر به ایران مطمئن نیستند. آنها دقیقا اطلاعی از جغرافیای منطقه ندارند و نمیدانند کشوری که قرار است به آن سفر کنند با مسئله داعش و ناامنی دستبهگریبان نیست. بسیاری از آنها به دلیل انتشار اطلاعات نادرست تصور میکنند چون ایران با عراق هممرز است، خطر داعش آنها را تهدید میکند!
وزیر گردشگری اردن اعلام کرده است که درآمد گردشگری این کشور بر اثر مناقشات در غرب آسیا بهویژه در عراق و سوریه در چهار ماه نخست سال 2015 با کاهش 15 درصدی به یک میلیارد و 200میلیون دلار رسیده است. این در حالی است که گردشگری دومین منبع ارزی اردن بعد از انتقال پول اردنیهای ساکن خارج است و سهم 14 درصدی در تولید ناخالص داخلی این کشور 6.5 میلیون نفری دارد. اوضاع منطقه غرب آسیا چنان است که در مرحله مقدماتی جام جهانی 2018 روسیه که به طور رفت و برگشت از 21 اسفند 93 تا 18 مهر 96 با حضور 45 تیم برگزار میشود، بازیهای خانگی برخی میزبانها را به خانه همسایه کشانده است. در این رقابتها افغانستان و عراق بازیهای خانگی خود را در ایران برگزار میکنند و سوریه و یمن به خاطر بحرانهای داخلی و خارجی که دارند برای برگزاری بازیهای خانگی خود به ترتیب به عمان و قطر سفر میکنند. در این بین ایران که با احتساب بازیهای خانگی خود میزبان بازیهای سه کشور منطقه است، بیشترین میزبانی را بر عهده دارد.
همین موضوع شاخص قابل توجهی برای تفاوت وضعیت امنیت گردشگران در ایران و سایر کشورهای غرب آسیاست؛ تفاوتی که جز با تبلیغات و توضیح اختلاف محتوایی «Iran» با «Iraq» و سایر کشورهای منطقه، برای گردشگران مسافتهای دور روشن نخواهد شد و میتواند ایران را به جزیره امن گردشگران در قدیمیترین ناحیه سکونت بشر در زمین تبدیل کند.
* کارشناس ارشد حفاظت از آثار تاریخی و فرهنگی