در کشور ما در حوزه اقتصاد نشر چالشها و مشکلات بسیاری وجود دارد و به جرأت میتوانیم بگوییم که تمام یا اکثر مولفان و مترجمان، ناشران و توزیع کنندگان کتاب با این چالشها و مشکلات دست به گریبان هستند. در حالی معضلات چشمگیری در اقتصاد نشر به چشم میخورد که بهعنوان یک كالا قوانین اقتصادی بر کتاب حاكم است، اما در کشور ما میزان گردش مالی کتاب رقم اندکی است. برخی از کارشناسان مشکلات حاکم بر اقتصاد نشر را به دلیل بیتوجهی به مخاطبان، نبود حمایت دولت، اجرا نشدن قانون معافیت مالیاتی ناشران و کتابفروشان و. . . میدانند. به عقیده ناشران کتاب عدم اجرای قانون معافیت مالیاتی ناشران و کتابفروشان باعث شده در حوزه تولید فیزیکی کتاب که مدیریت صنعت نشر است، مشکلاتی وجود داشته باشد و از همین رو اغلب ناشران حرفهای تمایلی به گسترش صنعت نشر نداشته و ندارند.
در عین حال این مسئله سبب شده صنعت نشر بهصورت خرده مالکیتی باشد، تعداد ناشران کوچک افزایش پیدا کند و کمپانیهای نشر ایجاد نشود. ناشران کتاب معتقدند باوجود زحمات بسیاری که صرف تولید یک کالا میشود، در سبد خرید مردم هیچ جایگاهی ندارد و مردم اولویتی برای خرید و خواندن کتاب قائل نیستند. ناشران بر این باورند که به دلیل مشکلات و معضلات موجود، خطر بسیار بزرگی پیشروی اقتصاد نشر است و پایین آمدن تیراژ کتاب به این نگرانیها افزوده است. «فرصت امروز» در گفتوگو با ناشران مشکلات و معضلات اقتصاد نشر و راهکارهای رفع آنها را مورد بررسی قرار داده است.
***
نادر قدیانی:
معافیت مالیاتی ناشران اجرایی شود
به گفته نادر قدیانی، مدیر انتشارات قدیانی باید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهطور جدی پیگیر معافیت مالیاتی ناشران، کتابفروشان و چاپخانهدارانی که صرفا به تولید کتاب میپردازند، باشد.
در حال حاضر اقتصاد نشر با چه مشکلات و تنگناهایی مواجه است؟
به دلیل وجود ضعف، اقتصادی نبودن صنعت کتاب و دغدغهها و نگرانیهای اهالی قلم که شامل نویسندگان، پژوهشگران، مترجمان و ویراستاران است، در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 مسئولان فرهنگی کشور توجهاتی به این موضوعات کردند و از همین رو لایحه معافیت مالیاتی ناشران و کتابفروشان را به مجلس ارائه دادند که از تصویب نمایندگان مجلس گذشت و در خرداد سال 1380 برای اجرا ابلاغ شد. اما عدم اجرای این مصوبه باعث شد در حوزه تولید فیزیکی کتاب که مدیریت صنعت نشر است، مشکلاتی وجود داشته باشد و از همین رو اغلب ناشران حرفهای تمایلی به گسترش صنعت نشر نداشته و ندارند. در عین حال این مسئله سبب شده صنعت نشر بهصورت خردهمالکیتی باشد، تعداد ناشران کوچک افزایش پیدا کند و کمپانیهای نشر ایجاد نشوند.
به هر ترتیب به دلیل مشکلات و معضلات موجود، اقتصاد نشر خطر بسیار بزرگی را پیشرو دارد و با پایین آمدن تیراژ کتابها نگرانیها بیشتر شده است. به همین دلیل از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درخواست داریم که معافیت مالیاتی کتابفروشان، چاپخانهدارانی که صرفا به تولید کتاب میپردازند و ناشران را اجرایی کند.
برخی معتقدند که بخشی از مشکلات موجود در اقتصاد نشر به دلیل بیتوجهی به مخاطب است بهگونهای که این نادیده گرفتن مخاطب موجب پایین بودن چرخش اقتصادی شده است. این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
مخاطبان کتاب همان 5میلیون بازدیدکننده از نمایشگاه بینالمللی کتاب هستند و این موضوع نشان میدهد که مخاطب تا حدودی وظیفه خود را انجام داده و این مدیران و برنامهریزان هستند که نتوانستند از این مخاطب بهرهبرداری کنند؛ به این معنا که نتوانستند کتاب را به آسانی در دسترس مخاطبان بگذارند. خانوادههایی را سراغ دارم که در زمان برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب از شهرستانها به تهران میآیند و کتابهای مورد نیاز خود را خریداری میکنند، زیرا کتابهای موردنظرشان در محل زندگی آنان وجود ندارد و از همین رو پیشنهاد ما این است که در فروشگاههای بزرگ و آبرومند کتاب در اختیار مردم قرار بگیرد. بهعنوان مثال در فروشگاههای زنجیرهای خارجی به بخش کتاب بسیار بها داده میشود و با جذب مخاطب فروش خوبی دارند، اما در مقابل فروشگاههای زنجیرهای داخلی هیچ خدمتی به حوزه کتاب نکردهاند که این موضوع هم بهنوعی نشان از بیتوجهی مسئولان و برنامهریزان دارد.
بهظاهر به دلیل مشکلات موجود، سرمایهگذاری در حوزه نشر وضعیت مناسبی ندارد. به نظر شما چه اتفاقی باید بیفتد که سرمایهگذاری در این حوزه افزایش بیابد؟
یقینا اگر مسئولان سازمان امور مالیاتی بهصورت شفاف قوانین و مقررات مالیاتی را اعلام کنند، تعداد اندکی از ناشران حاضرند سرمایههای بیشتری را وارد حوزه نشر کنند و موسسه خود را گسترش دهند، این در حالی است که به دلیل مشکلات و معضلات موجود و شفاف نبودن سیاستهای مالیاتی دولت در مورد ناشران، آنها انگیزههای خود را برای سرمایهگذاری از دست دادهاند.
***
محمدکاظم سالمی:
جایی برای فروش و عرضه کتاب نداریم
محمدکاظم سالمی، مدیر انتشارات ارمغان سالمی معتقد است که باوجود زحمات بسیاری که صرف تولید یک کتاب میشود، در کشور ما در سبد خرید کالاهای روزمره، کتاب هیچ جایگاهی ندارد و اصلا اولویت مردم نیست.
مشکلاتی که در زمینه اقتصاد کتاب وجود دارد به دلیل عدم استقبال مردم از کتاب است یا به عملکرد مسئولان مربوط میشود؟
کتاب یک فرآیند تولیدی دارد و زحمات بسیاری صرف تولید یک کتاب میشود. در این شرایط اگر با وجود تمام مرارتها و سختیهایی که مولفان، مترجمان و ناشران متحمل میشوند، مردم کتاب نخرند، یک فاجعه فرهنگی به وجود میآید و در واقع در حال حاضر در جامعه ما این فاجعه فرهنگی به وقوع پیوسته است. نویسندگان و ناشران کتاب را چاپ میکنند اما جایی برای فروش و عرضه آن وجود ندارد، زیرا در کشور ما در سبد خرید کالاهای روزمره، کتاب هیچ جایگاهی ندارد. به عبارت دیگر اصلا اولویت مردم، کتاب نیست. مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید بدانند که با شیوه فعلی که در مورد کتاب در پیش گرفتهاند، کتاب بهصورت مطلق تعطیل میشود و باید این بیمار بدحال را نجات دهند. بهطورکلی اقتصاد کتاب وابسته به حلقههای متعددی است که این حلقهها باید در هم تنیده شود و یک زنجیر مقاوم و محکم را به وجود بیاورد.
به نظر شما چه راهکارهایی برای رونق بخشیدن به بازار کتاب و ایجاد مشوق کتاب خریدن و کتاب خواندن در میان مردم وجود دارد؟
برای حل این مسائل یکی از راهکارها این است که از تجربیات کشورهایی که در زمینه کتاب مترقی و دارای سوابق طولانی هستند، بهره بگیریم. در این کشورها روشهای جالب و مبتکرانهای برای رساندن کتاب به دست مردم اندیشیده شده است و ما هم میتوانیم در کشورمان از این روشها استفاده کنیم. یکی از راههای موفقیت در اقتصاد کتاب این است که عشق و علاقه مردم نسبت به کتاب را افزایش دهیم و در مورد کتابهای تازه انتشاریافته به مردم اطلاعرسانی کنیم. در همین راستا باید تدابیری اتخاذ شود تا در رسانهها و صداوسیما در مورد کتابهایی که تازه منتشر شده، اطلاعرسانی انجام شود. بهعنوان مثال در نقاط متعددی از خیابان انقلاب تبلیغات گستردهای برای پایاننامههای آماده انجام میشود اما هیچگاه مشاهده نمیکنیم که در جایی تبلیغات قابلتوجهی در مورد کتابهای تازه منتشر شده صورت بگیرد.
راهکار دیگر این است که کتاب مورد حمایت مالی قرار بگیرد، زیرا بسیاری از نویسندگان به دلیل در اختیار نداشتن نقدینگی، خود را درگیر بدهی میکنند تا بتوانند کتاب منتشر کنند. در این شرایط اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از نویسندگان و ناشران حمایت کند، بسیاری از مشکلات حل میشود اما وزارتخانه مذکور بودجهای را به این کار اختصاص نمیدهد. این در حالی است که حمایت مالی از ناشران و نویسندگان آنچنان سرمایه و بودجه هنگفتی نمیخواهد.
در کنار تمام این موارد، در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب مدیران و کارشناسان مرتبط با کتاب به شکل صحیحی انجام نمیشود و از همین رو این افراد تخصص و مهارت لازم را ندارند و حتی با اصطلاحات کار آشنا نیستند. به همین دلیل یکی دیگر از راهها این است که افراد زبده در مسند کار قرار بگیرند. در این راستا یک راهکار دیگر ایجاد نمایشگاههای دائمی کتاب است. بهعنوان مثال دولت میتواند بخشی از کتابخانه ملی را به نمایشگاه دائمی کتاب تبدیل کند و بازدیدکنندگان مجاز باشند که قبل از خرید کتابها را ورق بزنند و با محتوای کتابها آشنا شوند.
ایجاد یک بنیاد خیریه برای کتاب راهکار دیگری است که میتواند به حل مشکلات اقتصاد نشر کمک کند. من بهعنوان مثال 10 عنوان کتاب دارم اما پول کافی برای چاپ این کتابها ندارم. در اینجا اگر یک بنیاد خیریه وجود داشته باشد که کتابهای ناشران فاقد نقدینگی را منتشر کند، کمک بزرگی به اقتصاد نشر خواهد بود. البته چاپ کتاب توسط چنین بنیادی از این جهت نیست که سودی به جیب نویسنده برود بلکه از این بابت است که کتاب نویسندگان و ناشران فاقد نقدینگی منتشر شود. حتی ممکن است پس از چاپ کتاب، این بنیاد خیریه بتواند از محل فروش کتاب هزینهای را که انجام داده به دست بیاورد. در هر صورت اگر دولت بنیاد خیریه کتاب را تاسیس کند، رونقی در کار کتاب به وجود خواهد آمد. در مجموع اعتقاد من این است که اگر دست به دست هم دهیم، میتوانیم اقتصاد کتاب را رونق دهیم.
ناشران برای تهیه ملزومات کتاب مانند کاغذ با چه مشکلاتی مواجه هستند؟
در سالهای اخیر قیمت ملزومات بهشدت افزایش یافته و از همین رو انتشار کتاب گران تمام میشود. این در حالی است که وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی برای کاغذ سوبسیدی به ناشران نمیدهد و باید کاغذ را از بازار آزاد تهیه کنیم. در این شرایط هیچ یک از فروشندگان کاغذ چک قبول نمیکنند و ناشر باید برای خرید کتاب پول نقد بدهد.
در مرحله چاپ کتاب چه چالشهایی پیشروی ناشران است؟
قاعدتا چاپخانهداران هم بهدنبال سود خود هستند و از همین رو قیمت چاپ را افزایش میدهند. اگر یک چاپخانهدار بخواهد کتابی را به چاپ برساند، تمام هزینهها و مالیاتها را از ناشر دریافت میکند. این موضوع موجب شده که قیمت چاپ در هر سال نسبت به سال قبل فرق کند و افزایش بیابد. این در حالی است که هزینه صحافی کتاب از قیمت چاپ آن هم بیشتر است اما یک ناشر چارهای جز پذیرفتن قیمتی که یک صحاف میدهد، ندارد.