آنتن شبکههای تلویزیون این روزها پر شده از سریالهایی قدیمی که با وجود استقبال گسترده مردم در زمان پخششان، دیگر تاریخ مصرف گذشته به نظر میرسند و در این روزها هنوز هم چشم امید مردم به شبهای نوروز است تا بلکه به طنازی سریالهای مناسبتی بخندند و تدارک ویژه تلویزیون را در این ایام به نظاره بنشینند. در این میان و طی سالهای اخیر همواره شاهد خبرسازی تلویزیون و مسئولانش بودهایم که از نداشتن بودجه شکایت دارند و از عدم اختصاص بودجههای دولتی گلهمندند. در این میان هنوز بخش خصوصی راهی به آنتن تلویزیون ایران ندارد. برونسپاری بخشی از آثار یا سفارش ساخت به بخش خصوصی نهتنها بخشی از سرمایه اولیه ساخت برنامهها و سریالها را جبران میکند بلکه همانطور که رسالت صنعت سرگرمی است، مخاطبان بیشتری را به خود جلب کرده و مهمتر از همه اشتغالزایی متنوعی را هم به همراه دارد.
بنا به آمار و ارقام تلویزیون ایران تاکنون بیش از ۱۱۰۰مجموعه تلویزیونی از شبکههای مختلف آن روی آنتن رفته است و با وجود دست به گریبانی با بحرانهای شدید مالی و اقتصادی باز هم به نمایش، توجهی ویژه دارد. در این گزارش به بررسی هزینههای موردنیاز برای ساخت یک سریال و چند و چون سریالسازی در تلویزیون ایران میپردازیم.
از تولید به مصرف
مشکلات اقتصادی سالهای اخیر سازمان صداو سیما و عدم نتیجهگرفتن برای درخواستهای مکرر در افزایش بودجه باعث شده تا تلویزیون در پخش سریالهای جدید خود بسیار به روز عمل کند. سریالهای در حال تولید به محض به پایان رسیدن به آنتن راه مییابند. ساعات کاری پشت صحنه سریالها از استاندارد و زمان مرسوم ۸ الی ۱۲ساعته به ۱۶ تا ۱۸ساعت و زمان معمول ۶ تا ۸دقیقه ضبط در روز به ۱۰ تا ۱۴دقیقه و چه بسا بیشتر در یک جلسه تصویربرداری رسیده است.
همچنین سریالها هنگام پخش همچنان مراحل تصویربرداری خود را طی میکنند. مدت زمان تولید یک سریال با پیشتولیدهای کوتاهمدت گاهی به یک ماه و یک ماهونیم هم تقلیل مییابد. از طرفی بعضی مرحلههای کیفی در روند سریالسازی بهدلیل شتاب رسیدن به آنتن حذف میشود. تاسیس شبکههای جدید از جمله شبکه نمایش که بر پخش فیلم و سریال تاکید دارد، اگرچه به مرور سریالهای قدیمی و بازپخش آنها میپردازد اما دستکم حق انتخاب سایر شبکهها در بازپخش یک سریال را کاهش داده است.
سریالهای تاریخی در گروه الف ویژه که عمدتا به استفاده از دکورهای سنگین، تجهیزات فنی و پروداکشن زمانبر و هزینههای بالا شناخته میشوند تقریبا از تلویزیون رخت بربستهاند. در مقطعی از فعالیت تلویزیون حداقل ۴ یا ۵سریال در این گروه تولید میشد اما اکنون شمار این سریالها به یک یا دو اثر آن هم در بازههای زمانی چند ساله میرسد.
سریالهای تلویزیونی همچنین در گذشته معمولا از قاعده ۱۳ و ۲۶ قسمتی و مضربی از عدد ۱۳ بودن پیروی میکردند که به دلیل پخش هفتگی یا مناسبتی هر شبیشان بود اما این قاعده در حال حاضر برداشته شده است. باوجود تولید مینیسریالها برای شبهای قدر یا هفتههای تقویمی نظیر هفته دفاع مقدس یا نیروی انتظامی، سریالها عمدتا طولانی هستند، زیرا از نظر هزینههای تولید بهصرفهتر است. نیاز تلویزیون به تزریق بودجه باعث شده تا نگاهی غیرحرفهای به مقوله تهیهکنندگی در این رسانه هم رایج شود.
سرمایهگذاران مشتاق به سریالسازی بدون سختگیریهای لازم به مشارکت در این امر مبادرت میورزند و خروجی کارشان به دلیل شناخت ناکافی از این رشته قابل توجه و درخور نیست. اینها شماری از آسیبهای گریبانگیر رسانه ملی در سالهای اخیر است و هرچند که پیش از این همچنین نقصهایی در نمایش تلویزیون دیده میشد اما بحرانهای مالی اخیر شدت این ضعفها را بیشتر و اوضاع را وخیمتر کرده است.
سریالسازی در تلویزیون بدون قاعده مشخص
بهروز خوشرزم، تهیهکننده باسابقه سینما و تلویزیون درباره تعداد معمول و مرسوم سریالهای تولیدی رسانه ملی در بازه زمانی یکساله میگوید: تعداد سریالهای تولیدی صداوسیما در طول یک ساله بستگی به این دارد که چند شبکه تلویزیونی فعال هستند و از میان آنها چه تعدادی اقدام به پخش آثار نمایشی میکنند؟ حتی میتوان این نکته را نیز بررسی کرد که کدامیک از این شبکهها به بازپخش میپردازند و کدامیک از آنها به تولید هم توجه دارند.
وی میافزاید: با این حال پخش یک یا دو سریال از شبکههای سراسری در هر هفته معمول و متداول است که اگر در تعداد شبکههای فعال در امر نمایش ضرب شود تعداد کل سریالهای تولیدی یک سال به طور تقریبی به دست میآید. البته این سریالها معمولا سریالهای روز اجتماعی، خانوادگی و دراماتیک هستند و به اینها باید سریالهای الف ویژه را که ساختشان چند سالی زمان میبرد و عمدتا تاریخی هستند نیز اضافه کرد.
سریالهای ماهوارهای؛ تیشهای به ریشه فرهنگ
تهیهکننده سریال «یلدا» حجم سریالهای در حال تولید تلویزیون در سالهای اخیر را بسیار کم دانسته و عنوان میکند: تلویزیون به ساخت تعداد سریالهای بیشتری نیاز دارد، چراکه اکنون آنتن تلویزیون کاملا خالی است و در این شرایط طبیعتا تلویزیون جایش را به برنامهها و سریالهای ماهوارهای میدهد.برگرداندن مخاطبان از دسترفته هم کاری سخت و زمانبر برای سازمان است و هر چقدر مدیریت سازمان زودتر تصمیم بگیرد که با تولید سریالهای جذاب، مردم را دوباره جذب آنتن شبکههای ایرانی کند، نفع میبرد.
وی با آسیبشناسی سریالهای ماهوارهای ادامه میدهد: نمایش سریالهای ترکیهای تیشه به ریشه فرهنگ کشورمان میزند و تمام اعتقادات و باورهایمان را هدف گرفته است. خوشرزم با اشاره به این ضعف که تلویزیون برنامهریزی و روند مشخصی برای سریالسازی ندارد، میگوید: متاسفانه برنامهریزی درستی برای ساخت تعداد مشخصی سریال در تلویزیون وجود ندارد. تنها میتوان گفت تولید سریالهای مناسبتی برای نوروز، ماه رمضان، محرم و... روند ثابتی پیدا کرده است.
معمولا سه یا چهار شبکه اقدام به تولید و پخش سریال نوروزی میکنند و همین تعداد هم در ماه رمضان با یکدیگر رقابت دارند. شبکههای تازهتاسیس هم که مشخص نیست با چه هدفی راهاندازی شدهاند، به بازپخش و مرور سریالهای قدیمی مناسبتی در مناسبتهای تقویمی و دینی میپردازند. تهیهکننده سریال «گرگها» درباره حداقل هزینههای تولید یک سریال میافزاید: به نظر من امروزه دوران ساخت سریالهای ۱۳ و ۲۶ قسمتی گذشته است و با توجه به پخش هر شبی سریالها باید سراغ تولید آثار نمایشی ۱۰۰ قسمتی و بالاتر رفت.
هزینههای تولید یک سریال نیز با توجه به موضوع قصه، نوع نگارش آن، حجم تولید، بازیگران و... تعیین میشود اما دستکم برای تهیه یک سریال ۱۳قسمتی در ژانر الف حدود یک و نیم تا ۲میلیارد سرمایه لازم است. این رقم با افزایش تعداد قسمتها کاهش مییابد و سریالهای طولانی از نظر هزینه بهصرفهتر هستند.
وی با دستهبندی سریالهای تلویزیون بیان میکند: سریالها عمدتا به ب، الف و الف ویژه تقسیم میشوند. اگرچه امروزه دیگر سریال ب در تلویزیون ساخته نمیشود، مگر اینکه سریال استودیویی باشد. الف ویژه نیز معمولا سریالهای تاریخی را دربرمیگیرد که از دکورهای سنگین و شهرکهای سینمایی و تجهیزات زیادی استفاده میکنند. این سریالها به دلیل بحرانهای مالی تلویزیون کمشمار هستند؛ یا کلید نمیخورند یا نیمهکاره میمانند اما تعداد سریالهای گروه الف در تلویزیون بیشتر است.
تلویزیون تهیهکنندگی را نمیشناسد
خوشرزم در پاسخ به این سوال که سرمایهگذاران چگونه برای سرمایهگذاری در تولید یک سریال با صداوسیما وارد مذاکره میشوند، عنوان میکند: این افراد بعد از آنکه با سازمان صداوسیما قرارداد میبندند سهم مشارکت خود را از ساخت یک سریال مشخص میکنند و نسبت به این سهم سرمایهای را باید به حساب سازمان واریز کنند. در ادامه تلویزیون بسته به برآورد مشخص شده سریالی که قرار است ساخته شود، پول لازم را در اختیار گروه و عوامل قرار خواهد داد. در واقع سریال همان میزان برآورد مورد نظر خود را دریافت میکند و این سازمان است که از مشارکت سود میبرد.
تلویزیون در سالهای اخیر به دلیل مواجهه با مشکلات اقتصادی روی خوش بیشتری به سرمایهگذارانی نشان میدهد که دانش کافی نسبت به حرفه تهیهکنندگی بهعنوان یکی از گرایشهای هنر در فیلمسازی و سریالسازی ندارند. شاید خروجی سریالهای بیکیفیت هم بیتاثیر از این موضوع نیست. خوشرزم عمدهترین دلیل گسترش سرمایهگذاری در حوزه سریالسازی را عدم شناخت دقیق و درست مدیران سازمان از حرفه تهیهکنندگی دانسته و میگوید: شنیدهام مدیری به تهیهکنندهای گفته بوده که وظیفه و حرفه شما را هر کسی میتواند انجام دهد.
بنابراین تفکر غالب در تلویزیون نسبت به تهیهکننده این است که او واسطهای است که خود دستمزدی دارد، پولی هم میگیرد و بین عوامل تقسیم میکند. تلویزیون این روزها فقط و فقط به تولید سریال و جذب سرمایه فکر میکند نه چگونگی تولید. در این میان تهیهکننده را ناظر بر یک پروژه دانسته و تهیهکنندگی را یک هنر نمیداند.
وی در پایان درباره میزان رعایت حقوق مولف پس از تولید و پخش یک سریال بیان میکند: در قرارداد تهیهکننده با تلویزیون آمده است که پس از یک بار پخش سریال از یک شبکه تمام حقوق اثر متعلق به تلویزیون است و میتواند هر جایی و به هر نحوی و هر شکلی سریال را توزیع، بازپخش و استفاده کند.