جان اسکالی (John Sculley) کارآفرین و سرمایهگذار آمریکایی در کسبوکارهای مربوط به تکنولوژی است. اسکالی از سال 1970 تا 1977 نایبرئیس و از سال 1977 تا 1983 رئیس پپسیکولا بود و پس از آن بهعنوان مدیرعامل اپل مشغول به کار شد و در سال 1993 این کمپانی را ترک کرد. در می1987، اسکالی با درآمد سالانه 2/2میلیون دلار مدیری بود که بالاترین حقوق را در سیلیکونولی دریافت میکرد. فروش در اپل در دوره مدیریت اسکالی از 800میلیون دلار به 8میلیارد دلار رسید، با این وجود خیلیها موفقیت او را به این حقیقت نسبت میدهند که اسکالی به اپل ملحق شد، درست زمانی که دیدگاههای استیو جابز و خلاقیتهای استیو وزنیاک بسیار چشمگیر شده بود.
با این وجود زمانی که اسکالی اپل را ترک کرد، این کمپانی 2میلیارد دلار نقدینگی و 200میلیون دلار بدهی داشت. درواقع جان اسکالی در جهان بهعنوان متخصص بازاریابی شناخته میشود، بهخصوص از زمانی که در پپسی توانست سهمی از بازار را از رقیب درجه یکش یعنی کوکاکولا بگیرد. او همان استراتژیهای بازاریابی را که در پپسی به کار میبرد، در دهههای 1980 و 1990 در اپل نیز به کار گرفت و هنوز هم به سخنرانی و نوشتن درباره استراتژیهای بازاریابی میپردازد. در حال حاضر اسکالی در تعدادی کسبوکار هایتک مانند XL Marketing، nextSource، OpenPeak، Mobeam و... سرمایهگذاری و مشارکت دارد.
در هر سن و هر منصبی، یادگیری را متوقف نکنید
اسکالی معتقد است که اهمیتی ندارد که چند سال دارید یا در چه سطحی از کسبوکارتان هستید، فقط یادگیری را متوقف نکنید: «من 76 سال دارم و یادگیری را متوقف نکردهام. پاسخ واقعی این است که باید کنجکاو بمانید. باید بهروز بمانید. دوستان زیادی دارم که بعضی از آنها از من جوانترند؛ دوستانی که تصمیم میگیرند بازنشسته شوند، اما پس از مدتی قصد بازگشت به کار را دارند و میخواهند که در هیاتمدیره باشند یا بهعنوان مشاور مشغول فعالیت شوند. اگر از دنیای کسبوکار به مدت شش یا هفت سال دور بمانید، در این مدت دنیای تجارت بسیار تغییر خواهد کرد و بازگشت برایتان بسیار سخت خواهد بود، اما اگر کنجکاو بمانید، آماده ایدههای جدید باشید، به یادگیری ادامه دهید، به طور مداوم در اینترنت جستوجو کنید و مشارکت داشته باشید، دیگر سن یک فاکتور محدودکننده برایتان نخواهد بود.»
نمیتوانید همه کارها را خودتان به بهترین نحو انجام دهید
اسکالی میگوید: «ای کاش این نکته را زودتر یاد میگرفتم. وقتی که جوان هستید، فکر میکنید که هر کاری را خودتان بهتر از بقیه انجام میدهید یا نمیتوانید قبول کنید که کسی بهتر از شما برای انجام یکسری از کارهایی که باعث موفقیت شرکتتان خواهد شد، وجود داشته باشد. اگر هر کدام از ما به یک اندازه در انجام هر کاری خوب باشیم، بنابراین شما هم باید کاری کنید تا مدیر موفقی باشید.» موفقترین مدیران کسانی هستند که تواناییهایشان و قدرت کسانی را که اطرافشان هستند درک میکنند تا بتوانند وظایف را به دیگران محول کنند.
ریسک کنید و یاد بگیرید چگونه با تغییرات وفق پیدا کنید
اسکالی میگوید: «باید فرهنگی درباره افرادی که ریسکهای زیادی میکنند، وجود داشته باشد. افراد باید بدانند که چگونه سریع یاد بگیرند و وقتی شکست خوردند همیشه باید به سمت جلو حرکت کنند. آنها باید بدانند که مرتکب شدن اشتباهات اشکالی ندارد و باید از آنها درس بگیرند. اگر این فرهنگ ساده را تغییر ندهیم، کسی ریسک نمیکند و سعی در آزمایش ایدههای جدید نخواهد کرد و بدون همه اینها، کسی تبدیل به مدیری بزرگ نخواهد شد؛ مدیری که قادر است با تغییرات جهان خودش را تغییر دهد و بهروز کند. امروزه تغییر کردن یک قانون اصلی در کسبوکار است.
مدیران بزرگ برای حل مشکلات بزرگ مشتریانشان تلاش میکنند
اسکالی معتقد است: «پروسه برنامهریزی کسبوکار بهصورت سنتی از جایی که هستید و کاری که به انجام میرسانید، آغاز میشود و پس از آن طرحها و نقشههایی که براساس فرضیههایتان میسازید و تصمیم میگیرید که سال بعد باید کجا باشید. البته این کاری نیست که مدیران بزرگ برای اداره کمپانیهایشان انجام میدهند. مدیران بزرگ، همیشه با مشکلات بزرگ مشتریان که باید حل شود کارشان را آغاز میکنند و قصد دارند دنبال بهترین راه برای حل این مشکل نسبت به راههای موجود قبلی باشند. برای آنها برنامه مربوط به مشتریان بسیار بااهمیتتر از برنامه کسبوکار است. مدیران بزرگ به این نکته پی بردهاند که همه کسبوکارها به وجود میآیند تا مشتریان را راضی کنند.