اگرچه آمارهای منتشر شده درخصوص میزان مصرف موادمخدر توسط دستگاههای دولتی ثابت است اما با بررسیهای میدانی میتوان مشاهده کرد وضعیت نسبت به گذشته وخیمتر است و روزانه شاهد این هستیم که این پدیده اقشار بیشتری را درگیر میکند و به لحاظ کمی عوارض بیشتری را دربرمیگیرد. در واقع نظر بیشتر آسیبشناسان اجتماعی این است که امروزه با یک روند رو به رشد در مورد مصرف موادمخدر مواجه هستیم. در گذشته بیشتر مردم به موادمخدر سنتی گرایش داشتند ولی اکنون موادمخدر صنعتی جای آن را گرفته که صدمه بیشتری به افراد وارد میکند.
در جوامعی نظیر ایران نمیتوان آمار دقیق معتادان را بررسی کرد، زیرا پدیده اعتیاد یک پدیده ناپسند است و بد شناخته میشوند و در نتیجه افراد از اعتراف به اعتیاد خود امتناع میورزند. همانطور که میبینیم وقتی با یک فرد معتاد درباره این موضوع صحبت میکنیم انکار میکند و میگوید معتاد نیست. بارزترین عوامل گسترش اعتیاد خط ترانزیت است یعنی رفت و آمد بین مکان تولید و مکان توزیع آن و با وجود اینکه در زمینه جلوگیری این ترانزیت سالهاست که کار میشود ولی هنوز هم ادامه دارد و نیروی انتظامی باید در این زمینه اقدامی کند. علاوهبر دسترسی آسان به موادمخدر مسئله اصلی در این خصوص این است که چرا افراد به سراغ آن میروند؟
در باره چرایی موضوع عوامل مختلفی دخیل است. فردی که برای خودش پایگاه و شخصیت اجتماعی دارد کمتر به سراغ موادمخدر میرود، ولی عدهای هستند که باوجود این موضوع باز به سراغ آن میروند. با توجه به بررسیهایی که صورت گرفته پارامترهای مختلفی از قبیل شخصیت اجتماعی، خانوادگی، سطح تحصیلات فرد، دوستان، منطقه سکونت، ناکامیهای شخصی و اجتماعی فرد، بیکاری و مشکلات اجتماعی و... سبب میشود افراد به موادمخدر گرایش پیدا کنند. در کنار آن ابعاد روانشناختی نیز در گرایشات افراد دخیل است. از طرف دیگر افراد ممکن است به خاطر انگیزههای دیگر مثل لاغری به موادمخدر صنعتی روی بیاورند.
افراد در یک جامعه توسعهیافته کمتر درگیر اینگونه مسائل میشوند برعکس در یک جامعه توسعهنیافته به خاطر ساختارهای غلط اجتماعی و اقتصادی گرایش به سمتوسوی موادمخدر بیشتر است. متاسفانه با وجود اینکه سالهاست دستگاههای انتظامی روی این مسئله کنترل دارند با اینحال ما به کشور تولیدکننده موادمخدر صنعتی تبدیل شدهایم، زیرا تقاضا زیاد است و تا زمانی که تقاضا باشد تولید خواهد شد.
تحقیقات نشان میدهد آموزش غیرمستقیم در گرایشهای اخلاقی افراد تاثیر بسزایی دارد. مثلا کسانی که تحصیلات بالا دارند گرایش کمتری به مواد دارند، زیرا فرد احساس تشخص میکند و احساس میکند جامعه برای او ارزش قائل است و در نتیجه دست به رفتارهای ناهنجار نمیزند، چون کمبودی حس نمیکند. دولت نیز از چندوجه نقش مهمی را ایفا میکند، برای مثال گروهی که معتاد بودند و به هر طریق ترک داده شدند طعمههای سریع گرایش به مواد هستند و نقش نهادهای حامی نظیر بهزیستی این است که بهگونهای شرایط فرد را فراهم کنند که او مجددا به اعتیاد سوق پیدا نکند.
گروهی هم ممکن است شغل خود را از دست بدهند یا با بیتفاوتی از سوی خانواده روبهرو شوند یا به عبارتی طرد شوند. دولت و نهادهای ذیربط طوری برنامهریزی کنند که اینگونه افراد دچار انزوای اجتماعی نشوند، در غیراینصورت باز هم به سمت رفتارهای پر خطر کشیده میشوند.
* جامعه شناس