درباره جهان عرب جمله معروفی وجود دارد كه وضعیت و موقعیت فرهنگی ملتهای مختلف این بخش از جهان را تا حدی نشان میدهد؛ یا دستكم برداشتی كه از این وضعیت و موقعیت وجود دارد را توصیف میكند. آن جمله این است: مصریها مینویسند، لبنانیها چاپ میكنند و عراقیها میخوانند. با جنگهای داخلی و منطقهای كه در یك دهه اخیر سراسر خاورمیانه و جهان عرب را دربرگرفته، اكنون به جای این توصیف در تقسیمبندی ملتهای عرب، آنچه در ذهن جهان باقی مانده، تقسیمبندی مذهبی و حمایت كدام كشور از كدام گروه مسلح و ضدیت و رویارویی این كشورها با یكدیگر است.
حملات انتحاری و جنگها و ناآرامیهای داخلی، میلیونها آواره در خاورمیانه و كشورهای عربی به جا گذاشتهاست، اما آنچه آینده این منطقه و این كشورها را تهدید میكند فقط جنگها و كشتارهای كنونی، شهرهای ویران و اقتصاد فلج شده نیست. آنچه بیشتر از سلاح شیمیایی داعش، بمباران هر كشور توسط كشور همسایه، از بین رفتن تنوع قومی و دورنمای نامشخص بازسازی شهرهای ویران، برای خاورمیانه خطرناك است، نسلی است كه در اردوگاههای آوارگان متولد میشود، دسترسی به مدرسه و آموزش ندارد و قرار است ملتهای آینده خاورمیانه را تشكیل بدهد. كودكان عراقی، سوریهای، یمنی و لیبیایی كه قرار است در آینده پزشك، پرستار، معلم، پلیس و شهروند جوامع شان باشند این روزها فقط یك مهارت را میآموزند: تلاش برای زنده ماندن در جهنم.
نهادهای بینالمللی كه در سالهای اخیر امدادرسانی به بحرانزدگان جهان از جمله خاورمیانه را به عهده داشتهاند بیش از آنكه به فكر آموزش كودكان باشند باید برای زنده نگه داشتن آنها تلاش میكردند.
آمارهای سازمان ملل نشان میدهد تنها 2درصد از كمكهای انساندوستانه به جنگزدگان و قربانیان بحران، صرف آموزش میشود. این درحالیاست كه تحقیقات یونسكو نشان میدهد با افزایش دوبرابری شمار جوانان تحصیلكرده، خطر درگیری مسلحانه نصف میشود. تحقیق دیگر یونسكو كه روی وضعیت 55 كشور و تاریخ تحولات آنها بین سالهای 1986تا 2003 صورت گرفته نشان میدهد وقتی نابرابری آموزشی دوبرابر میشود، احتمال درگیری و جنگ به بیش از دوبرابر افزایش مییابد. آموزش و تحصیلات باعث افزایش سطح تحمل و مدارا میشود و مهارتهای شهروندی را بالا میبرد.
بعد از صحرای آفریقا، بیشترین تعداد كودكان محروم از تحصیل در غرب و جنوب آسیا و در كشورهای عربی هستند. در این میان عراق، سوریه و یمن بیشترین سهم را در میان كودكان بازمانده از تحصیل دارند. كودكان سوریهای یا در كشورهای همسایه به گدایی مشغولند، یا در اردوگاههای آوارگان به سختی زندگی میكنند. عراق هم وضعیت چندان بهتری ندارد. البته آنها كه در آوارگی به دور از تحصیل زندگی میكنند كسانی هستند كه تازه در این مهلكه بخت با آنها همراه بوده است. هزاران كودك در این كشورها توسط گروههای تروریستی ربوده شده و اكنون برای تشكیل ارتش آینده تروریستها آماده میشوند.
با چنین وضعیتی حتی اگر جنگهای خاورمیانه با راه حلی نظامی یا سیاسی همین امروز هم به پایان برسد و اوضاع سیاسی و حتی اقتصادی این كشورها هم از شرایط جنگی خارج شود، نسل عادی باقی نخواهد ماند تا آینده این كشورها را بسازد. تهدید اصلی خاورمیانه این است.
کارشناس مسائل خاورمیانه