با توجه به تنوع محصولات کشاورزی، دامپروری و شیلات ایران یکی از مهمترین بخشهای جذاب برای صاحبان سرمایه میتواند حضور در صنایع تبدیلی مربوط به این تولیدات بهخصوص در صنعت کنسروسازی باشد. اما مهمترین نکته در این سرمایهگذاری چرخه تامین مواد اولیه و دستیابی به بازارهای هدف قابل اعتماد و تضمین فروش محصولات تولیدی است. بنابراین مطالعه و اطلاع از تجارب مدیران فروش که در این زمینه حضوری قابل ملاحظه داشتهاند میتواند روشنگر راه تازهواردها برای سرمایهگذاری هوشمندانه باشد.
محمدحسین جمالی، مدیر فروش ارگانها و سازمانهای شرکت کنسروسازی پولک، در این زمینه به «فرصت امروز» گفت: مهمترین نکته برای آن دسته از صاحبان سرمایه که قصد ورود به دنیای کنسروسازی دارند، این است که قبل از هرگونه تصمیمگیری خوب به نوع فعالیت و تنوع محصولاتی که تصمیم به تولید آنها دارند با توجه به میزان و تنوع مواد اولیه منطقه مورد نظرشان فکر کرده و اقدام به سرمایهگذاری کنند. چون این گزینهها میتواند تضمینکننده آینده سرمایهگذاری آنها و افزایش قدرت چانهزنی کارخانه در بازارهای هدفشان باشد.
اول بازارسنجی بعد تولید
جمالی با اشاره به سرمایهگذاری حداقل 5میلیاردتومانی برای راهاندازی یک خط تولید سنتی و 20میلیارد تومان برای خط تولید مدرن و مکانیزه گفت: رسیدن به نقطه سربهسر در این صنعت با توجه به میزان سرمایهگذاری اولیه نیازمند برنامهریزی دقیق و همچنین بازارسنجی هوشمندانه است بنابراین مهمترین راهکار برای موفقیت صاحبان سرمایه در کنسروسازی بازارسنجی اولیه و پس از آن تولید است.
به گفته این مدیر فروش در صنعت کنسروسازی اگرچه قابلیت نگهداری محصولات در یک بازه زمانی (مثلا دوساله) مشخص است؛ اما همین موضوع میتواند بهعنوان نقطه ضعفی در بخش فروش محصولات شناخته شود، از این رو تولیدکننده باید ضمن اینکه برای خرید مواد اولیه به موقع با قیمت مناسب برنامه داشته باشد؛ از قبل نیز بازاریابی محصولاتش را کرده باشد.
بهعنوان مثال درباره خیارشور با توجه به اینکه دوره برداشت محصول و دسترسی به مواد اولیه ارزان قیمت (خیار و سبزیهای معطر) کاملا مشخص است، باید برای خرید به موقع و تولید سر وقت به صورتی برنامهریزی شود که بازار فروش قبلا شناخته و مهیا شده باشد. در غیراین صورت نه تنها تولید گران تمام خواهد شد؛ بلکه در چرخه بازاریابی پس از تولید با فرارسیدن تاریخ انقضا به نوعی سرمایهگذاری غیراقتصادی شده و زمینه زیان را برای تولیدکننده فراهم کرده است.
این درحالی است که قانون یاد شده را میتوان در انواع کمپوت میوه، ترشی و دیگر تولیدات نیز مورد توجه قرار داد. وی در ادامه تصریح کرد: سیاست یاد شده در بخش کنسرو لوبیا موردی متفاوت است چون برای تولید برخی از کنسروها مثل کنسر لوبیا با توجه به نوع ماده اولیه تولیدکنندگان میتوانند با خرید و انبار کردن ماده اولیه در ایام متفاوت سال و متناسب با نیاز بازار یا سفارشها به تولید اقدام کنند.
کاهش هزینه حملونقل؛ افزایش حاشیه سود
جمالی با اشاره به جایگاه هزینههای حملونقل در صنعت کنسروسازی تاکید کرد: با توجه به اینکه هزینه حملونقل روزبهروز درحال افزایش است اکنون یکی از مهمترین نکات در زمینه تولید و توزیع محصولات کنسروی بحث دسترسی آسان به مواد اولیه گوشتی یا غیرگوشتی و بازارهای هدف است، بنابراین لازم است سرمایهگذاران قبل از انتخاب منطقه احداث کارخانه به تنوع محصولات کشاورزی یا دامپروری و بازه زمانی برداشت آنها خوب توجهکرده و بازارهای هدفشان را کاملا شناسایی کنند.
وی درباره بحث سیستم توزیع نیز معتقد است تولیدکنندگان سنتی با محدوده تولیدی کوچک یا همان تولیدکنندگان سنتی نیازی به در اختیار داشتن سیستم توزیع انحصاری و متعلق به خود نیستند، بلکه میتوانند با استفاده از خدمات شرکتهای توزیع بهتر و هوشمندانهتر عمل کنند چون با انعقاد قراردادهای پخش با این شرکتها درواقع به نوعی تولیدکننده از قید و بند هزینههای جانبی مثل نگهداری خودروهای توزیع یا راننده خارج شده و تنها با پرداخت رقمی مشخص بهصورت ماهانه میتواند در مدیریت هزینهها برنامهریزی دقیقتری داشته باشد.
برندسازی تضمین سرمایهگذاری
این فعال صنفی با اشاره به اهمیت برندسازی در صنعت کنسروسازی گفت: شاید برندسازی در صنایع مختلف عاملی برای موفقیت اقتصاد شناخته شده باشد اما اهمیت این سیاست در کنسروسازی از منظر دیگری قابل توجه است که تاکنون زیاد به آن توجه نشده است و باید از سوی مدیران فروش و البته تولیدکنندگان برای موفقیت مورد توجه ویژه قرار گیرد.
وی در ادامه افزود: همان طور که میدانیم صنعت کنسروسازی ارتباط مستقیمی با ذائقه بازارهای هدف و همچنین تبلیغات دارد، بنابراین این موارد میتوانند با استفاده از تولید برندهای متفاوت از سوی یک تولیدکننده مورد استفاده هدفمند قرار گیرند. به صورتی که مثلا شرکت پولک برای بازارهای داخلی و خارجی خود به تولید برندهای متفاوتی اقدام کرده است تا با این روش نه تنها به نیازهای بازار هدف پاسخ داده باشد، بلکه سلیقههای متفاوت مردم را با توجه به نام، نوع بستهبندی و همچنین کیفیت به خود مشغول کند، درحالی که محتوا و روند تولید درواقع یکی است.