معجزه رشد چین ترک برداشته است. بهنظر میرسد دولت این کشور وقتی که صحبت از اقتصاد و بهخصوص بازارهای مالی میشود، خودش هم نمیداند چکار میکند. بهار پیش، دولت از مردم خواست به بورس بروند و سهام بخرند، درست پیش از اینکه بازار اوج بگیرد. در سال گذشته چین 500 میلیارد دلار هزینه کرد تا ارزش پولش را بالا ببرد که البته در نهایت معلوم شد ارزش یوان کاهش پیدا کرده است. حزب کمونیست چین در تلاش برای انجام کارهایی که قبلا دنیا هرگز به چشم ندیده است تصمیمهای عجیبی گرفته است تا نوسانات بازار را قطع کند. این حزب کار را به جایی رساند که در روز هفتم ژانویه با خرید سهام با پولهای دولتی، عملا بورس را برای تمام یک روز متوقف کرد.
با این حال بازارس سهام چین همچنان در حال سقوط است. علاوه بر آن، مدیران عامل و مقامات اجرایی در حال ناپدید شدن هستند و هیچکس به آمارهای دولت اعتماد ندارد. چین مدعی است که همچنان با نرخ 7 درصد در حال رشد است با این حال منابع مستقل میگویند که رشد چین نصف این رقم است. (آمار منتشر شده سهشنبه مشخص کرد که رشد چین 6.9 درصد بوده است)به نظر میرسد معجزه اقتصادی به یک دیوار بزرگ جهل برخورد کرده است.
دنیا سرانجام متوجه چین شد
اما نکته مهم این است: چرا دنیا این قدر دیر متوجه شد که اوضاع از کنترل چین خارج شده است؟ ریچارد سیلا، مورخ تجاری و پروفسور مدرسه تجاری استرن در دانشگاه نیویورک میگوید: «نکته شگفتانگیز این است که دنیا زودتر متوجه این موضوع نشد.»هیچ کتابچه راهنمایی وجود ندارد که به ما بگوید چین چه شرایطی را تجربه میکند. این کشور فعلا در مرحله آزمایشی است و احتمالا در سال 2016 (و فراتر از آن) اشتباههای زیادی مرتکب خواهد شد. سیلا میگوید: «هیچ اقتصادی در تاریخ نتوانسته تنها در سه دهه رشد کند و بدون سکندری خوردن تغییر ماهیت بدهد.»
آمریکا هم در راه تبدیل شدن از یک اقتصاد در حال شکوفایی به یک اقتصاد «بزرگسال» افتهای زیادی داشته است. در واقع آمریکا هم شرایطی را که همین حالا چین تجربه میکند قبلا تجربه کرده است. سیلا میگوید که در دوره هرج و مرج اقتصادی 1907، رئیس بورس نیویورک قصد داشت بورس را تعطیل کند.تنها دلیلی که این کار را نکرد، این بود که جان پیرپونت موگان (یا همان جیپی مورگان معروف) درست روبهروی بورس در آن سمت خیابان بود و به او گفت که این ایده واقعا وحشتناک است و فقط هرج و مرج بیشتری تولید میکند.
نقش بسیار بزرگ دولت
چین با سرعت بسیار بالایی در حال مدرنیزاسیون است و در مقیاسی بیسابقه این کار را میکند. در چنین روشی، هر دولت دیگری هم سرگیجه خواهد گرفت. اما حزب کمونیست چین بیشتر از اقتصاد قدرت دارد.واقعیت این است که بیشتر تصمیمهای بزرگ در بورس چین توسط کمیسیون تنظیم مقررات اوراق بهادار گرفته نمیشود. این تصمیمها در دفتر نخستوزیر گرفته میشود. این روند در اقتصاد هم صادق است.
ژیوو ژن، استاد امور مالی در دانگشاه ییل میگوید: «تصمیمها در سطح معاون نخستوزیر گرفته میشود و در موارد بسیاری تا سطح نخستوزیر هم بالا میرود. مثل این است که اوباما تلفن دست بگیرد و به این و آن بگوید که جزییات قوانین بورس نیویورک باید چطور باشد.»دخالت سنگین دولت البته محاسن و معایبی دارد. در گذشته، دولت چین این توانایی را داشت که سریعا پا پیش بگذارد و از فروپاشی شرکتها جلوگیری کند یا اینکه پول بیشتری خرج کند تا اقتصاد را به حرکت دربیاورد. آن موقعها دنیا عادت داشت تا غافلگیریهای مثبتی از چین ببیند.
نمره پایین سیستم مالی چین
اما حالا، یعنی وقتی که چین در حال عبور از یک اقتصاد تولیدکننده و صادراتمحور به یک اقتصاد طبقه متوسط و مصرفگراست، آن دفترچه راهنما دیگر کار نمیکند. سیلا میگوید: «چینیها تولیدکنندههایی با کلاس جهانی بودند، اما سیستم مالی آنها چیزی بیشتر از سی یا سیپلاس (اشاره به سیستم نمرهدهی در مراکز تحصیلی آمریکا. سی تقریبا معادل نمره 10 از بیست است) نیست.»
دولت چین همچنین در حال پذیرفتن این واقعیت است که نزدیک به 50 درصد شرکتهایی که سهام آنها در بورسهای چین عرضه میشود خصوصی هستند. این آمار را ویند فایننشیال که به آن بلومبرگ چین گفته میشود منتشر کرده است. در سالهای اخیر، آمار شرکتهای غیردولتی به طرز غافلگیرکنندهای در حال رشد بوده است.
در حالی که چین تلاش میکند این دنیای جدید را بشناسد، نباید در صورت زشتتر شدن(چهرهاقتصادیاش)، دیگران را غافلگیر کند. همین امسال، دولت چین مجبور شد یک «نامه تقصیر من» بود، منتشر کند. دولت قانونی را تصویب کرد تا در صورتی که ارزش بازار به زیر 7 درصد برسد، دادوستد را قطع کند. تنها چند دقیقه بعد از اینکه دادوستد در روز هفتم ژانویه شروع شد، این قانون اجرایی شد و بازارها را برای ادامه روز تعطیل کرد. بنابراین تنها چهار روز بعد از اینکه این قانون اجرایی شد، وقتی که چین متوجه شد این قانون نوسانات را به جای کم کردن بیشتر کرده، آن را کنار گذاشت.
چه باید کرد؟
اسکات کلمونس، استراتژیست ارشد سرمایهگذاری در براون برادرز هریمن میگوید: «این پروسه، پروسه آزمون و خطاست. بهعنوان یک سرمایهگذار بلندمدت، این پروسه چیزی است که من از آن استقبال میکنم.» او به این نکته اشاره میکند که چین متوجه شد قانون اشتباه را تصویب کرده و سریعا آن را کنار گذاشت که این نشانه مثبتی است.
چیزی که حالا برای چین کلیدی است، این است که مشخص کند چطور باید با دنیا ارتباط برقرار کند. تردید بیشتر از هر چیزی بازارها را میترساند. چین بزرگترین شریک تجاری بسیاری از اقتصادهای جهانی است. با کند شدن اقتصاد این کشور، اقتصاد در همه جای دنیا شکاف بر میدارد. اما هیچکس نمیداند که دقیقا چقدر تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. آیا چین آشکارتر با دنیا مکالمه خواهد کرد؟ فعلا که این کار را نکرده.
***
8280دلار سرانه تولید ناخالص داخلی چین در سال گذشته میلادی
6.9درصد نرخ رشد اقتصادی چین در سال گذشته میلادی