سه شنبه, ۲ مرداد(۵) ۱۴۰۳ / Tue, 23 Jul(7) 2024 /
           
فرصت امروز

با پیشرفت روزافزون تكنولوژی و عظیم تر شدن صنایع به ویژه از دهه 1960 میلادی به این سو، مخاطرات واحدهای صنعتی نیز رشد كرده اند. به حادثه و یا زنجیره ای از حوادث جدی و حاد كه روی سلامت افراد، حیثیت و اعتبار سازمان تاثیر بگذارد و تهدیدی جدی برای توانایی سازمان محسوب می شود، بحران صنعتی گویند. بحران های صنعتی را می توان به انواع مختلفی تقسیم بندی كرد كه عبارتند از:

- بحران طبیعی: بر اثر حوادث طبیعی ایجاد می شود. مانند : توفان، زمین لرزه، سونامی و ...

- بحران تكنولوژی: بر اثر شكست در تكنولوژی مانند خرابی ماشین، ایراد در نرم افزار  و... ایجاد می شود.

- بحران تقابل: رویارویی پرسنل با مدیران از جمله اعتصاب، تحسن و ...

- بحران سوءمدیریت ناصحیح: وقتی كه مدیریت، رشد كوتاه مدت را حمایت كرده و موضوعات عمیق تر را نادیده می گیرد.

- ورشكستگی: وقتی كه كمبود منابع مالی بوده و صنعت قادر به پرداخت طلب اعتباردهندگان و سایر گروه ها نیست.

در صورت بروز بحران در یك صنعت، عواقب اجتناب ناپذیر مختلفی برحسب سطح و شدت بحران بر صنعت وارد خواهد شد كه از مهم ترین این عواقب می توان از خسارت مالی، خسارت جانی، آسیب و صدمه به افراد و اموال، توقف تولید، بیكار شدن پرسنل بهره  بردار صنعت آسیب دیده، تخریب محیط زیست پیرامون و  کاهش اعتبار آن واحد صنعتی نام برد.

حال این كه در بسیاری از جوامع ركود اقتصادی و كاهش تقاضا، بحران در صنایع متفاوتی را به همراه داشته است چرا كه ركود در تقاضا  تدریجاً موجب كاهش و كمبود منابع مالی شده و در نهایت ورشكستی صنعت و كلیه بازیگران آن صنعت را رقم خواهد زد.

ركود اقتصادی ایالات متحده آمریكا در سال های 2009-2008 باعث بحران مالی و صنعت بانكداری آمریكا شده و در مدت بسیار كوتاهی پس از آن صنعت خودروسازی آن كشور به عنوان یكی از  وابسته ترین صنایع به صنعت بانكداری، وارد بحران شد كه حتی سه غول بزرگ خودروسازی این كشور را وارد بحران مالی و بعضاً ورشكستگی کرد.

در سال های اخیر نیز  در كشورمان، شاهد ركود جدی در تقاضا بوده ایم، به طوری كه گریبان بسیاری از صنایع از جمله صنعت خودروسازی را گرفته و به نحوی تمامی بازیگران حاضر در زنجیره تامین این صنعت را با مشكلات مالی جدی مواجه کرده است.   

 معرفی 4 شاخص مهم در تحلیل ركود صنعت

تشخیص حضور بحران یا ركود در صنعت همواره به صورت مبهم بوده است. در ادبیات موضوع، پژوهش های اندكی در زمینه شناسایی شاخص های معین و شفاف برای نشان دادن وجود بحران در یك صنعت صورت گرفته و نقاط عطف ورود و خروج از بحران به صورت سیستماتیك وجود نداشته و تحلیل نشده اند.

در موسسه ادوایزر پرسپكتیو  این اعتقاد عمومی وجود دارد كه چهار شاخص اصلی(4 big indicators) برای شناسایی نقاط عطف بحران در صنعت می تواند استفاده شود. این شاخص ها عبارتند از:

1- میزان پرسنل شاغل در صنعت

2- میزان فروش واقعی

3- میزان تولید در صنعت      

4- درآمد واقعی پرسنل

موسسه ادوایزر پرسپكتیو شاخص های معرفی شده برای گروه صنعت آمریكا از سال 2007 تا زمان حال را محاسبه کرده است. همچنین، شاخص جامع تركیبی را كه از میانگین حسابی چهار شاخص معرفی شده، به دست می آید معرفی کرده و این شاخص را برای شناسایی سیر نزولی و یا صعودی یك صنعت استفاده می کند.

فضای خاكستری دوران ركود اقتصادی آمریكا را نشان می دهد كه از اواخر سال 2007 آغاز و  تا نیمه های سال 2009 ادامه داشته است. نكته جالب اینجاست كه رفتار این شاخص تركیبی كاملا نمایانگر ورود و خروج به دوران ركود است و شیب نزولی و صعودی آن منطبق بر شروع و اختتام ركود مشهور ایالات متحده آمریكا است. البته، شیب نزولی در ابتدا ملایم بوده و تقریبا از اواخر سال 2008،  سیر نزولی با شیب تندی صورت گرفته است. (نمودار 1)

در نمودار2 عملكرد چهار شاخص اصلی كه توسط این موسسه برای گروه صنعت كشور آمریكا صورت گرفته، آورده شده است كه رفتار هر شاخص را به صورت انفرادی نشان می دهد.

همان طوری كه در نمودارهای زیر مشخص است به غیر از شاخص تولید كه گویا سرعت پاسخگویی بالایی به شرایط ركود دارد، سایر شاخص ها دارای یك تاخیر زمانی در واكنش به تغییر شرایط محیط و ركود اقتصادی هستند.

 برای رسم تمامی این نمودارها از تكنیك درصدی از بالاترین عدد شاخص در طول دوره زمانی  استفاده شده است. به طوری كه بالاترین عدد شاخص، در مقطع زمانی مربوطه صفر در نظر گرفته شده و سایر مقاطع بر حسب فاصله از بهترین شاخص، درصد منفی می گیرند. مزیت این رویكرد، نمایش شفاف تر روند كاهشی شاخص ها و همچنین بی مقیاس كردن آنها و ایجاد امكان  مقایسه شاخص ها و عمق كاهش آنها در دوره زمانی مورد بررسی است.

به منظور تصدیق كارایی شاخص تركیبی جامع، در نمودار3 رفتار این شاخص از  سال 1959 تا 2015 نشان داده شده است. با توجه به نمودار  كاملا آشكار است كه در تمامی بحران های موجود در صنعت آمریكا (دوره های خاكستری رنگ) این شاخص رفتاری منطقی از خود نشان داده شده است.

همچنین از میزان افت این شاخص نیز شدت بحران نشان داده می شود به طوری كه بحران اخیر كشور آمریكا در سال 2008 شدیدترین بحران در صنعت آمریكا در طی نیم قرن گذشته بوده است.
 
شناسایی و تحلیل آستانه بحران

بر اساس مرور ادبیات صورت گرفته در مورد مطالعه بحران های صنعتی و با اقتباس از مطالعات موسسه ادوایزر پرسپكتیو، در این مقاله مدل مفهومی تحت عنوان «اركان بحران»  توسعه یافته است. این مدل صنعت را از منظر سلامت مالی، تاثیر بر منابع انسانی (شاغل در صنعت) و ارزیابی بازار عرضه و تقاضا مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد. (شکل یک)

اركان تحلیل بحران در صنعت

هر كدام از سه ركن و شاخص های مربوطه را در جدول زیر آورده شده است. در انجام مطالعه از ركن های تاثیر بر منابع انسانی و ارزیابی بازار برای شناسایی نقاط عطف دوره بحران صنعت و از ركن سلامت مالی برای تصدیق نتایج حاصل از تحلیل بحران استفاده شده است. (جدول یک)
 
تحلیل و  مقایسه صنعت خودروسازی ایران و آمریكا در دوران بحران

بر اساس مدل ارائه شده، صنعت خودروسازی ایران و آمریكا مورد بررسی قرار گرفت. یكی از اهداف اصلی این مطالعه، بررسی رفتار هر یك از این چهار شاخص مهم در دوران بحران در دو كشور مورد بررسی است، بنابراین دوره مورد بررسی در آمریكا مربوط به سال های  2013-2003 است كه بحران اقتصادی سال 2008 و 2009 را تجربه كرده است و سال های 1394-1385 و سه ماهه ابتدایی سال 95، دوره زمانی مورد بررسی صنعت خودروسازی در ایران انتخاب شده است.   

میزان تاثیر بر نیروی انسانی

در رابطه با ركن میزان تاثیر بر نیروی انسانی، پس از جمع آوری داده ها در هر دو كشور، بر اساس نمودار كاملا بارز است كه صنعت آمریكا از سال 2003 ، با ورود رقبای خارجی آسیایی و اروپایی، اقدام به چابك سازی خویش کرده وتعداد پرسنل را كاهش داده اند ولی با ورود به دوران بحران، شیب كاهش به صورت ناگهانی زیاد شده به طوری كه درسال 2009 نسبت به سال 2003، قریب به 44درصد تعدیل نیروی انسانی در خودروسازان آمریكایی (سه غول خودروساز آمریكایی: جنرال موتورز، فورد و كرایسلر) صورت گرفته است.

از سوی دیگر در صنعت خودروسازی ایران، با وجود بحران شدیدتر و افت تولید بیشتر نسبت به خودروسازان آمریكایی میزان تعدیل پرسنل در بدترین شرایط یعنی سال 1392، تنها به 7.5درصد رسیده است كه شاید دلیل آن تعهد بالای سازمان به پرسنل و یا برخی ملاحظات اجتماعی در ساختار كلان كشوری باشد. (نمودار 4)

درآمد واقعی نیروی كاری

شاخص دوم، درآمد واقعی نیروی كاری شاغل در صنعت خودروسازی است كه پس از حذف تاثیر تورم سالیانه به دست آمده است.  رفتار این شاخص در صنعت آمریكا یك روند كاهشی نسبتا ملایم در دریافتی پرسنل در سال 2003 است كه دلیل آن رقابتی شدن بازار آمریكا و متوسط حقوق پایین¬تر رقبای خارجی در صنعت خودروسازی آمریكا بوده است.

با ورود به دوران ركود این شیب كمی تندتر شد به طوری كه در سال 2009 كاهش 16درصدی در دریافتی نیروی كار حاصل شد. ولی با توجه به اینكه بهره¬وری پایین خودروسازان آمریكایی از بزرگترین مشكلات بوده است، گویا یكی از راه¬های درمان، كاهش دریافتی نیروی كار بوده تا به رقبای خود در صنعت آمریكا نزدیك شوند. به طوری كه پس دوران ركود اقتصادی پس از اندكی افزایش در سال 2010 مجدداً روند كاهشی داشته و در سال 2013 كاهش 22درصدی داشته است.

از سوی دیگر، در صنعت خودروسازی ایران بیشترین میزان درآمد نیروی كاری در سال 1386 بوده و  پس از آن در سال¬های 90، 91 و 92 می¬توان¬ گفت درآمد نیروی كار به میزان 36درصد سقوط داشته است ولی پس از سال 1393 سیر صعودی پیدا كرده است.  

میزان تولید در صنعت خودرو

در ركن ارزیابی بازار، میزان تولید در صنعت از اهم شاخص¬هاست. میزان پاسخگویی این شاخص بسیار بالا بوده و در صورت ورود یك صنعت در سراشیبی افت و بحران، اولین شاخصی كه فرود خواهد داشت، شاخص تولید است. در بررسی این شاخص¬ در صنعت خودروی آمریكا و ایران، افت تولید در دوكشور نسبتاً برابر بوده و به صورت دقیق¬تر افت تولید ایران در سال 1392، تنها به میزان 0.06درصد بیشتر از افت تولید صنعت خودرو در سال 2009  است.

نكته قابل تامل این است كه در صنعت خودروسازی آمریكا، نرخ تولید و نرخ به كارگیری نیروی كاری كاملا به صورت مستقیم با هم ارتباط داشته و میزان افت و صعود متناسبی دارند. اما در صنعت خودروسازی ایران با وجود كاهش تولید بیش از آمریكا، تنها 7.5درصد نیرو تقلیل یافته است.

میزان فروش واقعی در صنعت خودرو

میزان فروش واقعی از دیگر شاخص¬های مدل ارزیابی است كه پس از حذف تورم سالیانه به دست می¬آید. این شاخص از سویی به میزان تقاضای موجود در بازار  اشاره داشته و از سوی دیگر درآمد واقعی صنعت مورد بررسی در سال¬های متفاوت را نشان می¬دهد. همانند شاخص میزان تولید، افت میزان فروش در صنعت خودروسازی ایران بیشتر از صنعت خودروسازی آمریكا است.

از برآیند دو ركن تحلیل بازار و میزان تاثیر بر منابع انسانی می¬توان استنتاج كرد با وجود افت نسبتاً شدیدتر شاخص¬ها در صنعت خودروسازی ایران نسبت به آمریكا تعداد شاغلان از افت بسیار كمتری برخوردار هستند. همین امر موجب شده است كه با ورود به بحران و ثابت ماندن تعداد پرسنل، درآمد واقعی نیروی انسانی بسیار كاهش یابد.

در  انتها نیز برای هر كشور در یك نمودار، چهار شاخص مهم تحلیل بحران در صنعت آورده شده است تا روند هر یك و انجام مقایسه آن به راحتی درك شود.

شناسایی نقطه ورود به بحران در صنعت خودروسازی

برای شناسایی نقاط عطف ورود به بحران در صنعت خودروسازی آمریكا و ایران، شاخص جامع تركیبی (معرفی شده توسط موسسه ادوایزر پرسپكتیو) برای هر یك از صنایع خودروسازی محاسبه شد؛ این شاخص نشان¬ دهنده آغاز دوران ركود، زمان بحرانی شدن آن و عمق بحران در صنعت است. پس از محاسبه شاخص جامع تركیبی برای دوره مطالعه هر صنعت با استفاده از روش رگرسیون غیرخطی، معادله منحنی (تابع غیرخطی) منطبق بر داده¬ها تخمین شده است.

همان طوری كه در شكل زیر نشان داده شده است، این منحنی¬ها دارای نقاط عطف هستند و نقاط عطف نقاطی است كه جهت تقعر تابع عوض شده و به عبارت دیگر شیب سقوط  به صورت ناگهانی تندتر شده است. بنابراین می¬توان نقاط عطف را به عنوان نقاط شروع بحران در نظر گرفت، چرا كه شاخص¬های صنعت پایداری خود را از دست داده و در شیب سقوط تندتری قرار می¬گیرند. در نمودارهای زیر توابع برازش شده هر یك از صنایع خودروسازی ایران و آمریكا  و نقاط عطف به دست آمده در هر صنعت نشان داده شده است.

همان طوری كه در شكل نشان داده شده است پس از برازش تابع غیرخطی و محاسبه نقطه عطف، می¬توان گفت صنعت خودروسازی آمریكا در ماه فوریه سال 2008 وارد دوران بحران خود شده و شاخص¬های صنعت به طور ناگهانی شیب سقوط تندی را پیش گرفته¬اند.

در مورد صنعت خودروسازی ایران نیز در دوران مطالعه، شاخص جامع تركیبی توسط تابع غیرخطی درجه چهار برازش شده است و سپس نقاط عطف در صنعت شناسایی شده¬اند.

طبق نمودار بالا نقطه آغاز ركود و شیب منفی در این شاخص، سه ماهه چهارم سال 1389 بوده و نقطه آغاز بحران و شدت گرفتن سقوط شاخص تركیبی، سه ماهه ابتدایی سال 1392 است. در این مقطع زمانی میزان افت شاخص تركیبی 29درصد بوده است.

حال برای تصدیق و تایید نقطه بحرانی شناسایی شده در صنعت خودروسازی ایران از ركن سلامت مالی  استفاده می كنیم. یكی از شاخص¬ها، حقوق صاحبان سهام است كه از تفاضل كل دارایی ها و كل بدهی¬های شركت¬های حاضر در صنعت به دست می¬آید. در شكل زیر نمودار این شاخص و نقطه ورود به بحران نشان داده شده است كه در لحظه بحران متوسط صنعت حقوق صاحبان سهام حدودا 967میلیارد تومان است.

شاخص دوم سلامت مالی، شاخص زیان انباشته به سرمایه در صنعت خودروسازی ایران است. همان طوری كه در نمودار زیر نشان داده شده است. پس نقطه ورود به ركود روند صعودی میزان زیان انباشته نسبت به سرمایه در گردش شكل گرفته است. تا اواسط سال 90 سود انباشته در صنعت وجود داشته ولی پس از زیان انباشته مثبت شده است. به طوری كه در مقطع زمانی ورود به بحران این نسبت 80درصد بوده است.

نتیجه گیری

طبق نمودار زیر با بهنگام سازی شاخص جامع تركیبی كاملاً روند رو به رشد صنعت خودروسازی مشهود است و بهبود 33درصدی را در صنعت خودروسازی ایران در سه ماهه ابتدایی سال 1395 نسبت به سال 1392 نشان می¬دهد. هر چند كه تا بهترین زمان خود یعنی سال 1389 همچنان قریب به 18درصد افت وجود داشته است.

سخن آخر

هدف اصلی از این مقاله ارائه چارچوبی برای تحلیل بحران در صنعت و نحوه شناسایی نقاط عطف در شرایط بحرانی است. اما این امر كه چه می¬شود یك صنعت و بنگاه¬های كسب و كار حاضر در او وارد بحران می¬شوند، خود دنیای متفاوت و پرچالشی است.

عمدتاً در مقالات و تحلیل¬های صورت گرفته، علاوه بر ركود تقاضا عوامل اصلی ورود صنعت خودروسازی آمریكا به بحران را دلایلی چون بهره¬وری پایین، كیفیت پایین محصولات، محصولات ناسازگار در بازار فعلی، كمبود نوآوری در محصولات، تمركز مدیریت ارشد بر اهداف كوتاه¬مدت و هزینه بالای منابع انسانی مطرح كرده¬اند كه می¬توان گفت  در سال¬های 2008 و 2009 تمامی این عوامل در سه غول خودروساز آمریكا نسبت به رقبای خارجی ضعیف¬تر بوده و باعث شده است در بازار ركودی آمریكا رقبای خارجی به طور فرصت¬طلبانه از بازار آمریكا استفاده کنند.

دولت آمریكا در سال¬های بحران، به عنوان ناجی صنعت خودروسازی آمریكا عمل کرده و به صورت مشروط و پس از تایید برنامه¬های اصلاحی و مهندسی مجدد شركت¬های خودروساز، اقدام به پرداخت مالی کرده است.

از دلایل این كه صنعت خودرو در اولویت دولت آمریكا قرار گرفت می¬توان به مواردی چون امكان پذیری و قابلیت زیاد در مدیریت صنعت خودرو اشاره داشت چرا كه تعداد خودروسازان پیشتاز اندك بوده و ابعاد بزرگی دارند و همچنین ساختار زنجیره تامین آنها شفاف است. دیگر این كه حساسیت زیاد سیاسی در صنعت خودرو وجود دارد كه عمدتاً به دلیل تعداد زیاد اشتغال و قابلیت بالای دیداری در این صنعت است.

مركز مطالعات و برنامه‌ريزی استراتژيك گروه سايپا

لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/YWfDV9hH
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
آزمایشگاه تجهیزات اعلام حریق آریاکخرید فالوورقیمت ورق گالوانیزهخرید از چیندوره مذاکره استاد احمد محمدیخرید فالوور فیکدوره رایگان Network+MEXCتبلیغات در گوگلآموزش آرایشگریقصه صوتیریل جرثقیلخرید لایک اینستاگرامواردات و صادرات تجارتگرامخرید آیفون 15 پرو مکستجارتخانه آراد برندینگواردات از چینتعمیر گیربکس اتوماتیکخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلخرید قسطیاپن ورک پرمیت کاناداتعمیر گیربکس اتوماتیک در مازندرانورمی کمپوستچاپ فوری کاتالوگ حرفه ای و ارزانقیمت تیرآهن امروزمیز تلویزیونتعمیر گیربکس اتوماتیکتخت خواب دو نفرهخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختدندانپزشکی سعادت آبادتور استانبولنرم‌افزار حسابداری رایگانتور استانبولتور اماراتکولر گازی جنرال گلدکولر گازی ایوولیچک صیادیخرید نهال گردوکمک به خیریهماشین ظرفشویی بوشخدمات خم و برش و لیزر فلزاتتعمیرگاه فیکس تکنیکصندلی پلاستیکیرمان عاشقانهگیفت کارت استیم اوکراینسریال ازازیلتور سنگاپورلوازم یدکی تویوتاقرص لاغری پلاتیندانلود رایگان از شاتراستوک
تبلیغات
  • واتساپ : 09031706847
  • ایمیل : ghadimi@gmail.com

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه