شرایط رکودی اقتصاد و کاهش بیش از 50 درصدی قیمت نفت، بهعنوان نخستین منبع درآمدی کشور، عواملی هستند که در کنار هم شرایط فعلی بازار سرمایه را رقم زدهاند. هر چند در معدود صنایع و شرکتهایی این روند و سطوح ارزش قابلتوجیه نیست اما با مشاهده گزارشهای 9 ماهه و واقعیتهای اقتصادی پیرامون میتوان علل عدم اقبال بازار را درک کرد.
دو متغیر مهم مسبب رشد و نزول قیمت سهام عبارت است از سود و نسبت P/E در حال حاضر به واسطه شرایط کلان اقتصادی، اهالی بازار سرمایه نسبت به متغیر اول سود، خوشبین نبوده و تحلیلگران نیز به واسطه رکود حاکم و همچنین به واسطه کاهش شدید قیمت نفت که اثر آن هم در صنایع پتروشیمی و پالایشی و هم در صنایع معدنی و مواد خام مشهود است، برآوردهای خوشایندی از روند سودآوری صنایع در سال پیش رو ندارند. متغیر دوم، P/E نیز به واسطه افزایش دو عامل نرخ بازده بدون ریسک، نرخ سود سپرده بانکی و افزایش سطح عمومی ریسک با کاهش رو به رو شده است.
مجموع این تحولات روند نزولی قیمتها و کاهش ارزش بازار را در پی داشته است. در حال حاضر تنها میتوان به رشد نسبت P/E به واسطه دو رویداد محتمل امیدوار بود. نخست کاهش نرخ سود سپرده بانکی که زمینه و امکان بروز آن جای بحث مفصلی دارد و دیگری انجام توافقات هستهای. اتفاق دوم علاوه بر رشد P/E، شرایط را در میان مدت و بلندمدت برای ورود سرمایههای خارجی و نیز برطرف شدن بخش بزرگی از نیاز به تامین مالی از طریق فاینانس خارجی که بهزعم بسیاری از کارشناسان اقتصادی تنها راه برون رفت از شرایط فعلی اقتصادی است، هموار میسازد.
پیشبینی قیمت نفت
در مورد پیشبینی قیمت، پیچیدگیهای زیادی وجود دارد. حدودا میتوان گفت هیچ موسسهای تا چندین ماه پیش این میزان کاهش قیمت نفت را پیشبینی نکرده بود. در حال حاضر هم فاصله و گسستگی زیادی بین پیشبینیهای موسسات مطالعاتی وجود دارد. برخی ادامه روند نزولی را تا سطوح 35 دلار برآورد میکنند و برخی نیز اهداف قیمتی 90 دلار در سال 2015 را نوید میدهند. لذا برآورد قیمت نفت برای سال آتی امری دشوار است. اما اتفاقی که در حال حاضر رخ داده است، کاهش تراز ارزی کشور است. با کاهش بیش از 50 درصدی قیمت نفت، کشور با کاهش 50 درصدی درآمد ارزی مواجه شده است. از طرفی کشور ما واردکننده محصولات نهایی محسوب میشود. محصولاتی که یا کاهش قیمتی نداشتهاند یا قیمت آنها به میزان کاهش قیمت نفت نبوده یا با وقفه زمانی کاهش مییابند. لذا میتوان نتیجه گرفت که در بازه کوتاهمدت با کاهش شدید تراز ارزی مواجه هستیم.
پیشبینی نرخ دلار
در مورد نرخ دلار باید گفت که با توجه به محاسبات اینجانب براساس سال پایه 1371 و مقایسه تورم انباشته ایران و آمریکا، نرخ تعادلی دلار برای سال 1393، 32510 ریال و برای سال 1394، 37751 ریال برآورد شده است. اما با توجه به مطلبی که درمورد کاهش منابع ارزی بانک مرکزی گفته شد، این احتمال میرود که تا انتهای سال شاهد نرخ دلار در محدوده 37000 ریال باشیم.
اقدامات در شرایط فعلی
در مجموع با توجه به شرایط موجود میتوان گفت که سطح ارزش کل بازار سرمایه و نسبتهای P/E در بسیاری از شرکتها در سطح معقولی قرار گرفتهاند و میتوان به خریدهای گام به گام اقدام کرد. اما در حد ممکن صنایع و شرکتهایی که از لحاظ بنیادی تایید شده باشند. با توجه به اخبار موجود از احتمال کاهش نرخ گاز مصرفی پتروشیمیها و نیز افزایش احتمالی نرخ اوره تحویلی به سازمان خدمات کشاورزی و نیز با توجه به همبستگی کم قیمت اوره با قیمت نفت، یکی از گزینههای مناسب برای سرمایهگذاری را میتوان بخش تولید اوره صنعت پتروشیمی در نظر گرفت.
هرچند رشد نرخ ارز مبادلاتی بخشی از کاهش احتمالی بهای تمام شده اوره ایها را خنثی میکند. از صنایع دیگر میتوان صنایع آلومینیوم را برشمرد که با توجه به شرایط عرضه و تقاضای جهانی موجود روند مثبتی برای آن دیده میشود. روندی که حداقل نسبت به سایر مواد پرمصرف دنیا مثل مس، شاهد اثرپذیری کمتری خواهد بود. صنایع ذوب آلومینیوم اروپا در اثر فشار روزافزون ناشی از افزایش هزینههای تامین انرژی مورد نیاز و همچنین تبعیت از مقررات و قوانین سختگیرانه محیط زیستی، با خطر ادامه حیات خود روبهرو شدهاند. از سال 2007 تاکنون 11 واحد ذوب آلومینیوم از 24 واحد تولیدی فعال در این قاره فعالیت خود را متوقف کردهاند.
توسعه مصارف جدید آلومینیوم و نیز رشد میزان تقاضای آن نیز آینده روشنی را نوید میدهد. صنایع لاستیکسازی نیز به واسطه کاهش قیمت مواد اولیه از گزینههای مطلوب هستند که البته با رشد واردات لاستیکهای چینی نیز مواجه هستند، اما به واسطه تناسب قیمت و کیفیت و نیز رشد محتمل نرخ دلار، توان رقابت با تولیدات داخلی را ندارند. در حال حاضر شرکتهای بسیاری نیز وجود دارند که میزان سود تقسیمی آنها با توجه به قیمتهای کنونی جذاب هستند.
* تحلیلگر کارگزاری بورسیران