فضای فیلم غمآلود و سرد است. فیلم خانوادهای را به تصویر میکشد که یک روز پر استرس و پرهیجان را سپری میکنند. این درست همان فضایی است که در پوستر تبلیغاتی فیلم برف هم به تصویر کشیده شده است. طراح این پوستر تمام تلاش خود را کرده که حس و حال فیلم را به خوبی در طرح به نمایش بگذارد. طرح پوستر این فیلم دربخش اقلام تبلیغی جشنواره بینالمللی فیلم شهر کاندیدا شده بود. این اتفاق باعث شد که بسیاری از فعالان حوزه تبلیغات، پوستر فیلم را در برخی شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارند و در این راستا تعداد زیادی از مخاطبان آن را مشاهده کردند و بازخوردهای مختلفی از خود نشان دادند. همین بازخوردها و کاندیدا شدن این طرح باعث شد که «فرصت امروز» سعی کند این پوستر تبلیغاتی را با نگاهی دقیقتر مورد بررسی قرار دهد. علیرضا نصرتی، طراح این پوستر و محسن جاوید مدرس گرافیک و کارشناس تبلیغات در این گفتوگو ما را همراهی میکنند.
به تصویرکشیدن صادقانه فضای فیلم برای مخاطبان
علیرضا نصرتی، طراح پوستر تبلیغاتی فیلم سینمای برف درباره این طرح میگوید: این فیلم شعار خاصی نداشت اما تأکید مهدی رحمانی، کارگردان فیلم بر انتقال صادقانه فضای فیلم به مخاطبان بود. ایشان دوست نداشتند، برای جلب مخاطب، فضای فیلم جعل شود و حس و حال دروغین عامهپسند، بر پوستر تبلیغاتی حاکم باشد. به همین مناسبت تمام تلاشم ایجاد فضای ایرانی و ساده برای انتقال پیام فیلم به مخاطبان بود. بر این اساس در یکی از پوسترها با استفاده از عناصر آشنای ایرانی مثل رنگ لاجوردی، حوض آب و خط نستعلیق، فضای پوستر را ایرانی کردم.
علاوه براین به نظرم نگاه کاراکتر اصلی در این طرح که به سمت بالا دوخته شده و دیوار بلند حوض خالی از آب و تصاویر محو اعضای خانواده؛ به خوبی حس و حال حاکم بر فیلم را به نمایش گذاشته است اما پوستر دیگر این فیلم در ادامه ایده تیتراژ فیلم طراحی شده است. در تیتراژ فیلم که بهوسیله امیر مهران طراحی شده اسامی دستاندرکاران فیلم به شکل برف میبارد و در پایین کادر روی هم تلمبار میشود. در این پوستر مادر خانواده با چهرهای نگران قرار گرفته که با چادر گلدارش همه ما را به یاد مادرانمان میاندازد که همیشه سنگینی بحرانهای خانوادگی را بر شانه خویش تحمل میکنند و ذره ذره مثل برف آب میشوند. تبدیل شدن گلهای چادر مادر به دانههای برف هم استعارهای برای همین معناست و هم به نام فیلم اشاره میکند.
به تصویر کشیدن یک خانواده ایرانی در طرح تبلیغاتی
نصرتی درباره مراحل ایدهپردازی پوستر فیلم برف میگوید: گروه سازندگان این فیلم خیلی زود به فکر طراحی پوستر افتادند، چند جلسه با هم برگزار کردیم و این گروه نظراتشان را درباره پوستر فیلم و انتظاراتی که از پوستر داشتند به من منتقل کردند. از نظر آنها فیلم برف، قصه تلخی داشت و دوست داشتند این تلخی تا حدودی در پوستر فیلم نشان داده شود. فیلم برف، یک روز از خانواده ایرانی را به تصویر میکشد که درگیر بحران بزرگی شده است، بحرانی که باید در پوستر به تصویر کشیده میشد. در نتیجه برای طراحی عکسهای فیلم، در اختیار من قرار گرفت و با استفاده از عکسهایی که به نظرم با فضای فیلم متناسب بود، چندین اتود زدم و بعد از صحبت و همفکری با کارگردان طی چند مرحله تغییراتی انجام گرفت و در نهایت دو عدد از آنها انتخاب شد.
سیطره دفاتر پخش روی طراحهای تبلیغاتی فیلمها
نصرتی در پاسخ به این سوال که آیا پوسترهای تبلیغاتی فیلمها میتوانند به فروش آنها کمک کنند، میگوید: جواب این سوال بستگی به بررسی مولفههای بسیاری دارد. هیچ پوستری قادر نیست بهتنهایی سالنهای سینمای ایران را پر از تماشاچی کند. قهر کردن مخاطبان با سینما دلایل بسیاری مانند اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارد که یک طراح گرافیک بهتنهایی قادر به حل آنها نیست. اصولاً وظیفه و رسالت طراح گرافیک چیز دیگری است. بهتر است جواب شما را اینگونه بدهم که با یک پوستر تنها نمیتوان به فروش فیلم کمک کرد ولی با یک کمپین تبلیغاتی خوب شامل پوستر، شعار، بیلبورد، تیزر،آنونس، تبلیغات چاپی و تبلیغات محیطی و یک استراتژی تبلیغاتی خلاقانه میتوان قسمتی از مخاطبان خاص را بهعنوان گروه هدف، نشانه گرفت و به سینما کشاند. در واقع تبلیغات خوب میتواند مثل بازی تأثیرگذار یک بازیگر حرفهای و میزانسنهای شاهکار یک کارگردان، تماشاگران را تحت تأثیر قرار داده و آنها را با سینما آشتی دهد البته به شرط آنکه سینماگران و تهیهکنندگان همانطور که برای بازیگری و فیلمبرداری و فیلمنامه ردیف بودجه تعیین میکنند، برای تبلیغات هم از همان ابتدا هزینهای در نظر بگیرند.
طراح پوستر فیلم برف میگوید: نکته دیگر اینکه باید طراحی اقلام تبلیغی از زیر سیطره دفاتر پخش بیرون بیاید. پوسترهای طراحی شده در این دفاتر اگر قرار بود مشکل سینمای ایران را حل کند، در این 30 سال حل کرده بود. نگاه بعضی افراد دفاتر پخش به طراحی پوستر که سالانه 20 تا 30 پوستر طراحی میکنند، از دهه 60 تا امروز تغییر چندانی نکرده است. چنین دفاتری بهتر است درها را باز کنند و اجازه دهند، آدمهای جدید و خلاقی در زمینه طراحی پوسترهای تبلیغاتی به سینمای ایران وارد شوند تا ایدههایی نو و متفاوت و امروزی به سینمای ایران تزریق شود.
طرحی به دور از کلیشههای معمول
محسن جاوید، مدرس گرافیک و کارشناس تبلیغات درباره پوستر فیلم برف میگوید: به شخصه از نوع طراحی این پوستر خوشم آمد و نوع پردازش طرح را که به دور از کلیشههای خستهکننده معمول است، رضایتبخش دیدم. بهکارگیری طیف رنگهای سرد هم با عنوان کار تناسب دارد و هم با فضای سرد روابط کاراکترهای فیلم. علاوه براین به کارگیری زمینهای مغشوش با لکههای آبی، سفید، خاکستری و سیاه، ذهن را کاملاً به سمت فصل سرد زمستان میکشاند. همچنین جدایی سطح سفیدرنگ زمین از دیوار آبی منقوش در جای مناسبی قرار گرفته است دقیقاً کمی پایینتر از خط طلایی کادر تصویر سرباز نشسته بر زمین روی نقطه طلایی پایین و راست تصویر؛ چشم را در نخستین نگاه به خود جلب میکند. علاوه براین نگاهِ رو به بالای سرباز خسته در طرح، چشم بیننده را به بالای پوستر هدایت میکند. مخاطب در نگاه بعدی، تصاویر محو شده در میان انبوه درختان سر به فلک کشیدهای را میبیند که نقشآفرینان فیلم را به تصویر کشیده است. این مدل به کار بردن تصویر هنرپیشگان ایده جالبی است که از کلیشههای پوسترهای سینمایی به دور است و از نقاط قوت طراحی این پوستر محسوب میشود؛ ضمن اینکه این تصاویر نیز بر خط طلایی بالای صفحه چیده شدهاند و درآخر فضای سفید پایین صفحه بهترین محل برای نوشتهها و اطلاعات پوستر بوده که طراح از این نکته نیز هوشمندانه استفاده کرده است.
پوسترها مهمترین عامل تبلیغاتی
جاوید درباره تأثیر پوسترهای تبلیغاتی روی فروش فیلمها میگوید: از قدیم پوستر فیلمها مهمترین عامل تبلیغاتی در این زمینه بودهاند که بهنوعی وجه هنری و شناسنامه تصویری آن اثر سینمایی نیز محسوب میشود. بنابراین هر قدر پوستر بتواند گویاتر جذابیتها و پیامهای اصلی فیلم را به بیننده منتقل کند، انگیزه دیدن فیلم را در مخاطب تقویت میکند. شاید بارها این اتفاق برای همه افتاده باشد که با دیدن یک پوستر بسیار زیبا و پرکشش به دیدن یک فیلم ترغیب شده باشند و بعد از دیدن فیلم با خود بگویند آنقدرها هم که پوستر جذاب بود، فیلم جالب نبود یا شاید مخاطبان با دیدن یک پوستر ضعیف از دیدن فیلمی منصرف شوند و بعدها از دوستان و آشنایان تعریفهای بسیار زیادی را از آن فیلم بشنوند و با خود بگویید از بس پوستر آن بد طراحی شده بود، حس دیدن فیلم را از بین برد؛ این پدیدهای است که ایران و غیر ایران ندارد.
پوسترهای رهاشده در شهر
جاوید میگوید: بهطورکلی سازندگان فیلمهای سینمایی در تمامی دنیا نقش پوسترها را در فروش مستقیم خود و جذب مخاطب در زمان اکران بسیار پر اهمیت میدانند. اکثر آنها پوسترهای تبلیغاتی را به شکل بیلبوردها در ابعاد بزرگ اکران میکنند و نقش تبلیغات محیطی را به عهده همین پوسترها میگذارند. در اغلب کشورهای جهان به دلیل اهمیتی که به هنر سینما و تئاتر میدهند، مکانهای مشخصی را در سطح شهر برای نمایش پوسترهای هنرهای نمایشی به دور از بحث درآمدزایی آنها اختصاص میدهند اما متأسفانه در ایران شهرداریها از سانت، سانت فضای شهر جهت درآمدزایی استفاده میکنند و تا مکانی مییابند بهعنوان رسانه تبلیغاتی درنظر میگیرند و آن را مانند قُلکی برای درآمدزایی خود محسوب میکنند. وقتی تعریف به این شکل است دیگر جایی برای پوسترهای سینمایی در سطح شهر باقی نمیماند و فقط چنین پوسترهایی در سینماها و محل اکران فیلمها یا نمایش تئاترها به چشم میخورند. جای تأسف است که مسئولان این حوزه به این امر توجه ندارند که دیده نشدن پوسترها باعث فقر بصری بینندگان در مواجهه با آثار گرافیکی میشود و از طرف دیگر شرایط رکود هنرهای نمایشی را فراهم میکند. ای کاش پیکان درآمدزایی شهرداریها به سمت غولهای واردات نشانه میرفت و لااقل اکران پوسترهای مربوط به هنرهای نمایشی و دیگر رشتههای هنری در کشورمان رایگان میشد.