کمپانی Heinz به وسیله یک پسربچه آمریکایی که تنها دارایی اش یک سوم یک هکتار زمین با یک گاری بود، ایجاد شد. هنری جی. هاینز تا پیش از تاسیس کمپانی، در کارگاه آجرپزی پدرش کار می کرد. زمانی که 10 ساله شد، والدینش به او یک باغ کوچک هدیه دادند. هاینز بعد از مدتی سبزیجات باغش را به فروش رساند و به این ترتیب، قدم های اولیه برای آغاز تولید محصولات غذایی را برداشت.
در آن دوره، شرکت ها مواد غذایی خود را داخل ظروف رنگی بسته بندی می کردند تا از این طریق، کیفیت پایین آنها مشخص نشود، اما هاینز، از قوطی های شیشه ای برای بسته بندی محصولات خود استفاده کرد. اینجا بود که نخستین قدم کمپانی در جهت تامین نیاز مصرف کنندگان و حفظ کیفیت محصولات برداشته شد.
امروزه هاینز یکی از بزرگ ترین کمپانی های جهان است که دفاتر آن در 200 کشور مختلف اداره می شود. این کمپانی حدود 5700 محصول متنوع تولید کرده و بازار بیش از 50 کشور دنیا را به خود اختصاص داده است.
ساختار سازمانی
در یک کسب و کار، منطقی تر این است که روی محصول یا خط تولیدی که در آن بهترین عملکرد را دارید، تمرکز کنید. برای این کار، کلیه سازمان ها به ایجاد یک ساختار سازمانی نیاز دارند.
پروژه هاینز تماما در مورد توانمند کردن سازمان برای سازگاری و تغییر بوده، تا از این طریق، انعطاف پذیری لازم را برای جذب موقعیت هایی که بازدهی بالایی دارند شناسایی کند. به عنوان بخشی از برنامه رشد و سازماندهی جهانی، هاینز پروژه ای را مختص مدیریت بخش اروپایی کسب و کار خود در نظر گرفته است.
در این رویکرد مدیریتی، محصولات و بازار ها بیشترین پتانسیل را برای پیشرفت آینده سازمان و بازگشت سود سرمایه ها فراهم می کنند، در حالی که توسعه محصول، تولیدات، فروش و بازاریابی در جهت بهره برداری از فرصت ها در مقرون به صرفه ترین حالت های ممکن به کمک سازمان می آید. با اجرای این رویکرد تازه، هاینز قادر بود الگوی تغییر ذائقه مصرف کنندگان اروپایی را به سرعت شناسایی کند.
شناسایی فرصت های تازه
رویکرد تازه هاینز در صورتی موفقیت آمیز خواهد بود که بتواند فرصت های تازه را رشد و پرورش دهد. یکی از مثال های خوب در رابطه با توانایی این کمپانی برای شناسایی فرصت های تازه، روشی است که هاینز برای توسعه خود در بازار شرق و مرکز اروپا در پیش گرفته است. این شیوه برای دوره کوتاهی به کار گرفته شد، اما با توجه به رشد اخیر هاینز در این بازار ها، دیدگاه خوش بینانه ای در به کارگیری این شیوه در آینده، پیش بینی شده است.
در حال حاضر هاینز در تجارت غذای کودک جایگاه قابل قبولی در بازار بسیاری از کشور های اروپای شرقی از جمله روسیه، جمهوری چک و مجارستان به خود اختصاص داده است. این کمپانی اخیرا Publitski، یک برند سس لهستانی را خریداری کرده، که هم زمان با برند هاینز در بازار لهستان و سایر کشور های اروپای شرقی فعال است.
به این ترتیب، انتظار می رود که هاینز طی پنج سال آینده با 25درصد رشد روبه رو شود. تولید غذای حیوانات خانگی در اروپای شرقی و روسیه، جزو پروژه های تازه این کمپانی به شمار می رود. در روسیه نسبت به ایالات متحده، افراد بیشتری صاحب حیوانات خانگی هستند، همین مسئله، پتانسیل بالای بازار این کشور را در این زمینه پیش بینی می کند.
هاینز به مدت 18 ماه، کنسرو لوبیای خود را به بازار روسیه معرفی کرد. معرفی این محصول، پشتوانه ای برای توسعه کسب و کار غذای کودک این کمپانی شد. روس ها از خوردن لوبیا لذت می برند اما به مصرف سس کوجه فرنگی داخل آن عادت نداشتند. در نتیجه هاینز به این نتیجه رسید که این موضوع، موقعیت بزرگی را برای آنها فراهم می کند تا به کمک آن، این محصول را در روسیه به محبوبیت برساند. البته معرفی چنین برند مشهوری در یک بازار تازه و در بین افرادی که آشنایی کمی با کنسرو لوبیا داشتند، نیاز به ظرافت خاصی داشت.
نوآوری
آژانس خلاقیت و نوآوری بر این باور است که در دنیای کسب و کار، برند هایی که خلاقیتی ندارند، خطرات بیشتری را پیش روی خود خواهند داشت. امروزه اطلاعات با یک اشاره، از یک سازمان یا یک فرد به سازمان های دیگر منتقل می شود. سرعت سیستم انتقال اطلاعات نشان می دهد که علم، در دوره اوج خود قرار گرفته است. در این دوره، رقبا به صورت روزانه و نه سالانه از اطلاعات و روش های شما کپی برداری می کنند. تنها مزیت رقابتی یک کمپانی، توانایی آن در سازگاری با تغییرات و معرفی آن است.
در گذشته، بزرگ ترین و بهترین سازمان ها آنهایی بودند که به بهترین ماشین آلات و تجهیزات مجهز بودند. اما در این دوره، ایده پردازی و نوآوری، بزرگ ترین سرمایه یک سازمان است. با این وجود، صرفا داشتن یک ایده خوب کافی نیست، این ایده پردازی ها باید مستمر و همیشگی باشد. خلاقیت باید تبدیل به سبک زندگی شود.
تحقیق
سازمان ها به طور معمول و با استفاده از تکنیک های خاصی، عملکرد گذشته، حال و آینده سازمان را بررسی می کنند. به عنوان مثال، تحقیقات سازمان یافته، به منظور شناسایی تقاضای مصرف کنندگان و روش های تولید و هزینه توزیع، به کار برده می شود. یک سازمان با تحلیل و بررسی شکاف ها، تفاوت میان توانایی بالقوه و عملکرد واقعی سازمان را ارزیابی کرده و نیز با بهره گیری از تکنیک هایی مانند بنچ مارکینگ، بهترین و ارزش مندترین درس ها را از خطوط مختلف کسب و کار خود کسب خواهد کرد.
مزیت به کارگیری این رویکرد، مطمئن و قابل پیش بینی بودن آن است. این رویکرد می تواند مزایای بزرگی دربر داشته و با ایجاد طرز فکری تازه، به کمپانی این امکان را بدهد که از رقبای خود پیشی بگیرد.
ترویج و پیشبرد
در مارس سال 2000، هاینز کمپینی را با هزینه 10 میلیون یورو راه اندازی کرد که شامل این موارد بود:
تبلیغات رادیویی و تلویزیونی
استفاده از پوستر ها و مطبوعات
ساخت وب سایت
برپایی کمپین های تبلیغاتی و سمپلینگ
هر یک از این موارد، موضوع و تِم واحدی را در پیش گرفتند: «هر غذایی با سس هاینز، خوش طعم تر می شود». پوستر ها، مطبوعات، مجلات و تبلیغات بدنه اتوبوس ها، با کمپین تلویزیونی هاینز همراه شده بودند.
شرکای جدید
شرکت های موفق همیشه به دنبال شرکای خلاق هستند تا از طریق آنها میزان سوددهی شرکت شان را افزایش دهند. هاینز با پیوستن به شرکت Walkers، تصمیم داشت طعم تازه و بی همتایی را تولید کند که همان سس کچاپ هاینز بود. این نوآوری، دو برند سرشناس را در کنار یکدیگر قرار داد و به هاینز این امکان را داد تا بازار خود را در سطح وسیع تری گسترش دهد.
نتیجه گیری
در زمینه نوآوری و خلاقیت، هاینز نمونه یک سازمانی است که توانسته به شکل پویا و فعال، از رقبای خود پیش افتاده و به موفقیت برسد. سازمان ها برای رشد و باقی ماندن در بازار، باید دائما خطر کرده و ایده های نو ارائه دهند.
آنها موظفند به انتقادات و پیشنهادات مصرف کنندگان و کارمندان خود گوش دهند. این امکان وجود دارد که سازمان ها در آغاز راه، با شکست هایی مواجه شوند، اما با قبول شکست و پیمودن ادامه راه، بدون شک به پیروزی مورد انتظار خواهند رسید و همین پیروزی، تضمین کننده موفقیت های آتی سازمان نیز خواهد بود. هاینز با پاسخگویی به تغییر ذائقه و نیاز مصرف کنندگان و نیز با ارضای نیاز مشتریانش در بازار های خود، از سایر برند ها پیش افتاده است.
ارتباط با نویسنده: elham.mashouf@gmail.com