درست همزمان با اعلام توافق هستهای، خبرگزاری سی ان ان گزارشی با عنوان «چرا تعطیلات آخر هفته شما باید در ایران باشد» را در سرخط خبرهای خود قرار داد و ضمن اشاره به توجه دولت ایران به اهمیت صنعت گردشگری و شلوغتر شدن فرودگاهها، اماکن تاریخی و شمار گردشگران خارجی در ایران نسبت به سالهای قبل بیان داشت: «ایران کشوری است که جاذبههای طبیعی، مذهبی و فرهنگی زیادی برای ارائه به گردشگران جهان دارد. توافق هستهای که انجام شد میتواند درهای ایران را به روی گردشگران زیادتری از اطراف جهان باز کند.
بعد از آن این روزنامه گاردین بود که گزارشی با عنوان «رشد چشمگیر گردشگری ایران بعد از توافق هستهای» در سایت خود قرار داد و ذکر کرد: «ایران کشوری که گنجینههای ارزشمند فرهنگی بسیار زیادی را در خود جای داده و از چشم گردشگران غربی دور مانده، اکنون پس از توافق هستهای انتظار دارد که تعداد گردشگران آن از رشد چشمگیر و مثبتی برخوردار باشد.»
در ایران هم خانواده بزرگ گردشگری بیش از سایر بخشها از توافق هستهای استقبال کرد. در رأس آنها مسعود سلطانیفر، رییس سازمان میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران بود که در یادداشتی به روزهای فراروی گردشگری بعد از توافق هستهای پرداخت و این نکته را تصریح کرد که «طی سالهای گذشته تبلیغات منفی علیه ایران و وجود تحریمهای بینالمللی ضربههای سنگینی را به صنعت گردشگری وارد کرد. بنابراین با رفع تحریمها و تغییر ذهنیت دنیا نسبت به ایران، آینده درخشانی در انتظار گردشگری کشور خواهد بود.
بدون شک دستاوردهای رفع تحریمها در حوزه گردشگری متنوع خواهد بود که افزایش گردشگران خارجی، ورود سرمایهگذاران خارجی به کشور برای مشارکت در پروژههای گردشگری، توسعه اشتغال پایدار در این بخش، کاهش وابستگی به نفت و امکان استفاده از کارتهای اعتباری خارجی در کشور از جمله آنهاست.» همگی این مطالب مدعای یک نکته است و آن اینکه فصل جدیدی در صنعت گردشگری ایران در حال ورق خوردن است که میتواند به سکوی پرشی برای توسعه واقعی گردشگری در همه ابعاد تبدیل شود. اما پرسش این است؛ آیا جامعه، صنعت و زیرساختهای گردشگری ایران خود را برای دوران رونق پساتحریم آماده کرده است؟ آیا سناریوهای کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت در حوزه مدیریت تقاضا تبیین شده است؟ داشتههای اقامتی -خدماتی ما در کوتاهمدت پاسخگوی حجم تقاضای رو به رشد گردشگران خارجی خواهد بود؟ سرریز شدن گردشگران چه فرصتها و تهدیدهایی را متوجه گردشگری ایران میکند؟ راهبردهای مناسب اجرایی جهت مدیریت این شاخه خدماتی-صنعتی ایران کدامند؟ آیا بهار گردشگری پیشروی ایران به درازا خواهد کشید و از این فرصت نهایت استفاده را خواهد کرد یا اینکه خیلی زود با عدم توان پاسخگویی، به خزان تبدیل خواهد شد.
گردشگری پس از توافق؛ غنیمتی که نباید از دست داد
در روزهایی که تحریمهایی علیه فروش نفت ایران اعمال شده بود، استفاده از قابلیتها و ظرفیتهای عظیم گردشگری کشور میتوانست حربه تحریمها را که هدفش کاستن درآمدهای صادراتی ایران بود، متزلزل کند و توفیقی اجباری نصیب اقتصاد ایران در جهت خروج از اقتصاد تک محصولی وابسته به نفت کند که سوءمدیریتهای صورت گرفته در آن دوران بهراحتی این قابلیتها را نادیده گرفت و کمترین اعتنا، اعتماد و فرصتی به این عرصه جهت خودنمایی نداد.
اکنون که گردشگری ایران فرصتی را برای جهش عظیم پیشروی خود میبیند، بهرهمندی تمامقد از این فرصت نیازمند تدابیر و راهبردهای مختلفی است. گردشگری کشور روزهای آزمون و خطای خود را پشت سر گذاشته و دیگر زمان اتخاذ تصمیمهای کاغذی و شکست خورده، پیش پا افتاده، سختگیرانه و غیرمعقول که ضربات سنگینی در طول سالیان دراز به این بخش درآمدزا وارد کرده، به پایان رسیده است و دیگر قرار هم نیست آن دوران را در عرصه گردشگری تجربه کنیم. اما چه اقداماتی باید صورت داد تا رونق حاصل شود تا به قول گفتنی آش همان آش و کاسه همان کاسه قدیمی نباشد؟ از مهمترین تدابیری که باید صورت گیرد تسهیل در امر سرمایهگذاری و بازنگری در قوانینی است که دست و پای سرمایهگذاران را برای ایفای نقش و برنامههای خود بسته نگه میداشته است.
تضمین امنیت سرمایهگذاری، هماهنگی بین نهادهای دولتی، تشویق و معافیتهای مالیاتی، اعطای وامهای کم بهره و بلندمدت هم از دیگر پشتیبانیهایی است که دولت باید برای توسعه گردشگری در دوران جدید خود را آماده کرده باشد و توان انجامشان را داشته باشد. البته گفته مدیران امر هم نشاندهنده این است که برنامههایی دارند، کما اینکه مسعود نوری مدیر کل دفتر برنامهریزی و بودجه سازمان میراث فرهنگی در گفتوگوی خود بیان داشت: از ابتدای سال 94 سناریوهای مختلفی درخصوص آینده گردشگری کشور با فرض عدم توافق و حصول توافق در نظر گرفته شده و در طول مذاکرات نیز سرمایهگذارانی از شش کشور خواهان سرمایهگذاری در زیرساختهای گردشگری کشور بودهاند که سازمان نیز طی نامهای ریاست جمهوری را در جریان این تقاضاها قرار داده و از دولت خواسته تا زمینههای حداکثری را برای انعقاد تفاهمنامهها و همکاریها و همچنین تسهیل صدور مجوزها و فراهم آوردن زیرساختهای لازم، مهیا کند.
اما این تمام ماجرا نیست. ظرفیت پایین هتلهای ایران در قبال پذیرش گردشگران چالش دیگری است که نیازمند برنامهریزی جهت سرمایهگذاری است. موضوعی که سعید شیرکوند، معاون سرمایهگذاری سازمان میراثفرهنگی و گردشگری در مصاحبهای با نشریه فایننشنالتایمز بیان داشت: گردشگری صنعتی متروک و کاملا فراموش شده در اقتصاد ایران بود و هتلسازی در ایران یکی از جاذبههای بزرگ است، چرا که تعداد هتلهای چهار و پنج ستاره تا 10 سال آینده حداقل باید سه برابر شود. جای سوال است که آیا زیرساختهای کشور ما تحمل پذیرش تعداد بیشتری گردشگر را دارد یا خیر. دولت باید تدابیری را درخصوص افزایش تعداد ناوگان و کیفیت حملونقل درون و برون شهری در نظر بگیرد. از طرف دیگر، به ساماندهی امکانات پذیرایی بین راهی و درون شهری بپردازد.
سرویسهای بهداشتی هم مشکل دارند
مضاف بر این اقداماتی جهت بهبود بحث بهداشت واحدهای خدمات رفاهی و بین راهی باید صورت بگیرد، چرا که گردشگران به مقوله بهداشت در طول مسافرت بسیار اهمیت میدهند. همگی هنوز تیتر خبرهایی را که حاکی از گلایههای گردشگران خارجی نسبت به سرویسهای بهداشتی جادهها یا اماکن تماشایی ایران داشته، به یاد داریم. در کنار این اما توجه به توزیع عادلانه درآمدهای گردشگری و شریک کردن جامعه محلی از سودهای حاصله از گردشگران اقدام دیگری است که نیازمند توجه جدی دولت است. یکی از بهترین راهبردها در این زمینه تعریف مسیرهای جدید برای گردشگران خارجی است که از جذابیت بالایی برخوردار باشد. برنامهریزی جهت کنترل پیامدهای فرهنگی گردشگری ضمن توجه به ظرفیت قابل تحمل فیزیکی، روانی و اجتماعی مقصدهای گردشگری نیز باید در صدر اولویتهای اجرایی مدیران گردشگری باشد.
تأثیر زیرساختی تحریمها بر گردشگری
در رابطه با اثرات تحریمها بر صنعت گردشگری، عادل نیکجو کارشناس ارشد گردشگری و عضو پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی میگوید: تأثیر تحریمها بر صنعت گردشگری ایران بهصورت غیرمستقیم بوده است. بدین معنی که با اعمال تحریمهای اقتصادی و بانکی، امکان سرمایهگذاری در بخش زیرساختهای صنعت گردشگری کشور با محدودیتهای فراوانی مواجه شد که این محدودیت باعث عقب ماندن زیرساختهای ایران و پیشیگرفتن رقبای منطقهای و همسطح بوده است. از طرف دیگر، موضوع مهمتر اما القای تصویر نامناسب و ناامن از کشورمان در رسانههای غربی، تأثیر دیگری بود که به کاهش گردشگران ورودی به کشور منجر شد زیرا چنانچه میدانید امنیت بهطورکلی مهمترین فاکتوری است که گردشگران برای انتخاب مقصد سفر آتی خود به آن توجه میکنند. نکته دیگر هم عدم کسب سود یا اعمال ضرر به آن بخشی از صنعت گردشگری که نیازمند رزرواسیون آنلاین و انتقال وجه بوده مخصوصا در صنعت هتلداری ایران،
وی میافزاید: اما با اعمال نهایی شدن توافقنامه ژنو اوضاع کشور رو به بهبود خواهد رفت و گردشگران غربی زیادی از سرتاسر جهان خواهان بازدید از ایران شدند و چمدانهای خود را به قصد سفر به ایران میبندند زیرا از طرفی چهره منفی ایران به مرور زمان موجهتر میشود و از طرف دیگر ناامنیهای موجود در کشورهای همسایه موجب سرریز شدن تقاضاها به سمت ایران میشود.
این مدرس دانشگاه درباره ساز وکارهای مختلفی که در راستای برآوردن خواستههای گردشگران خارجی در ماههای آتی است، اظهار داشت: در ماههای آتی صنعت گردشگری کشور با یک تقاضای پدید آمده افزایش تقاضا روبهرو میشود، خواهد شد که قطعا بیشک زیرساختهای ما نمیتواند پاسخگوی آنها باشد. بدین منظور باید از ابزارهای محدودیتکننده یا ابزارهای بازاریابی که بین عرضه و تقاضا تعادل ایجاد میکند، استفاده کنیم. یکی از راهکارهای کوتاهمدت بحث عدم اعطای ویزای یکماه به گردشگران است که در ماههای اخبر زمزمههایی صورت گرفته است. به جای آن باید سفر به ایران را چنان جذاب کرد که فرد گردشگر خواهان بازدید و سفر مجدد به ایران باشد. راهکار دیگر توزیع و تعریف بستههای سفر در سطح و ابعاد ملی و استانی هستیم تا بار ترافیک گردشگری از محور تهران-اصفهان-شیراز سبک شود و به جای آن سایر استانهای ایران که جذابیتهای قومی-فرهنگی و حتی روستایی دارند میزبانی گردشگران را برعهده بگیرند. تورهای عشایر، ترکمن صحرا و گشت در جنگلهای شمال از جمله پیشنهادهایی است که مسئولان امر میتوانند از آنها استفاده کنند. این مدرس دانشگاه تصریح کرد: البته گردشگرانی که به ایران میآیند کشورمان را بهعنوان یک کشور در حال توسعه که بستر مناسبی برای سرمایهگذاری دارد میشناسند و آگاهی نسبی درخصوص تحریمهای وضع شده بر اقتصاد ایران دارند بنابراین سطح توقع بالایی هم ندارند، اما نکته کلیدی پاسخ شایسته به تقاضاهای بحق آنهاست.
این کارشناس گردشگری همچنین تصریح میکند: یکی دیگر از کلیدیترین اقدامات کشور در جهت کنترل این تقاضا میتواند ترغیب تورهای گروهی به حضور در ایران در فصلهای غیرپیک سفر باشد. همانطور که میدانید بیشتر گردشگران گروهی ورودی به کشور را گردشگران مسن تشکیل میدهند. این افراد از آنجا که شاغل نیستند امکان سفر در فصلهای غیرتعطیل را هم دارند که میتوان طوری برنامهریزی کرد تا قسمتی از اینگونه گردشگران فصول غیرسفر را انتخاب کنند. نیکجو همچنین معتقد است حال که هیاتهای غربی با اشتیاق برای سرمایهگذاری به ایران وارد میشوند بهتر است شرایط برای سرمایهگذاری آنها در صنعت هتلداری نیز مهیا شود تا بدین وسیله هم گردشگران با خیالی راحت به ایران سفر کنند و هم دانش روز هتلداری به ایران منتقل شده و فضای صنعت هتلداری کشور را رقابتی کنند. سرمایهگذاریهای غربی در ایران همچنین به افزایش قدرت چانهزنی سیاسی کشور منجر خواهد شد زیرا بخشخصوصی غربی که با مجوز کشورش در ایران سرمایهگذاری کرده است در آینده در مقابل تصمیمهای ضدایرانی دولت خود مقاومت خواهد کرد.
موضوع مهم دیگر فراهم ساختن شرایط استفاده از کارتهای اعتباری بینالمللی در ایران است زیرا بدون کارت اعتباری برای گردشگران سخت است که پول نقد به ایران بیاورند. بسیار دیده شده که گردشگران توقع مواجهه با قیمتهای ارزان در ایران را ندارند ولی وقتی میخواهند خرید بیشتری انجام دهند، طریقه ارسال پول از کشور خود به ایران را نمیدانند. در نهایت نکته نهایی که باید به آن توجه شود سر و سامان دادن به وضعیت کرایه تاکسیرانها و توجیه کردن خردهفروشان است که با قیمتهای متفاوت باعث دردسر و عدم اعتماد گردشگران نشوند.