هر شرکت یا واحد صنعتی برای توسعه استانداردهای تولید و بخش خدمات خود به برخی شاخصهای ارزیابی و بررسی عملکرد نیاز دارد. یکی از روشهای متداول برای این قبیل بررسیها استفاده از روشهای رقابتی است. درواقع مدیران شرکتها با تکیه بر اصل رقابت و شناسایی نقاط ضعف و قدرت شرکتهای مشابه، تلاش میکنند خود را به استاندارد مطلوب در بازار نزدیکتر کنند. برای انجام اصولی این رقابت روشهایی گوناگون وجود دارد، «بنچ مارکینگ» یکی از همین روشهاست؛ روشی که به عبارت صحیحتر نوعی «تعیین معیار» تلقی میشود. گرچه استفاده از این روش به ظاهر بسیار ساده است و بسیاری از شرکتها و واحدهای تولیدی و صنعتی از آن بهره میبرند، اما در عمل پیادهسازی این روش در هر شرکتی چندان ساده نیست.
علت این امر به شیوه تشخیص شرکت معیار بازمیگردد. تعجببرانگیز است که با وجود تعداد زیادی شرکت موفق و پولساز در دنیا، نمیتوان به قطعیت هر شرکتی را اجراکننده بهترین شیوه اجرایی و مالی دانست. با این وجود در هر حیطهای، برخی واحدهای تولیدی و شرکتها وجود دارند که شاخصتر، شناختهشدهتر و موفقتر از سایرین فعالیت میکنند. اخیرا لیستی از برترین شرکتها برای مقایسه و رقابت منتشر شده که نامهای بزرگی چون جنرالالکتریک، والمارت، گوگل، پپسی، ایبیام و... را شامل میشود. بر این اساس، بنچ مارکینگ مراحل مهمی دارد که اگر هریک رعایت نشوند، گاهی به جای سودآوری ضررمالی را به ارمغان خواهند آورد.
برنامهریزی
قبل از درگیر شدن در هر نوع فرآیند تعیین معیاری، باید برنامهای صحیح و اصولی برای بهبود سازمانی تدوین شود. در نظر گرفتن بخشهایی که قرار است در این فرآیند مورد تغییر قرار گیرند، هزینهها و تبعات ناشی از هرگونه تغییر در برنامههای مدیریتی و اجرایی، انتخاب شرکت یا مجموعهای که قرار است بر طبق راندمان و عملکرد آنها تغییرات صورت گیرد، تعیین یک تیم قابل اطمینان و فعال برای ارزیابی و برنامهریزی، از جمله مواردی است که باید رعایت شوند.
جمعآوری اطلاعات
این بخش شامل جمعآوری اطلاعات اولیه مبسوط در مورد شرکت محرک (شرکتی که براساس آن ارزیابی و تغییرات صورت میگیرد) یا ارزیابی ثانویه براساس اطلاعات مندرج در روزنامهها و سایتها و پایگاههای خبری به شکل دقیق، پژوهشهای اکتشافی به منظور ارزیابی دقیقتر از بازار، بررسی کیفیت تولیدات و روند ارائه خدمات، تهیه پیشنویس برای فرمهای ارزیابی یا تهیه پرسشنامههای ارزیابی کیفیت است.
تجزیه و تحلیل دادهها، پیادهسازی و مانیتورینگ
پس از ارزیابی و بررسی اطلاعات به دست آمده، نوبت به تحلیل آنها و مقایسه عملکرد سازمان معیار و سازمانی که قرار است مورد تغییر قرار گیرد میرسد. حجم بررسی بسیار گسترده است، از گردشهای مالی گرفته تا وضعیت کارمندان و نحوه عملکرد آنها. اجرای نقشه تعالی سازمانی و آغاز تغییر و تحول مرحله پایانی این روش خواهد بود. اما این همه ماجرا نیست، انجام تغییر در سیستم کاری براساس روش تعیین معیار نمیتواند تنها یک بار و با امید بهبود کیفیت سازمان صورت پذیرد. این روش نیازمند تکرار در فواصل زمانی معین و دریافت بازخورد برای تشخیص وضعیت عملکرد است. در عین حال استفاده از این روش بسیار متداول است و از شرکتهای بزرگ و مشهور گرفته تا شرکتهای کوچک بهنوعی درگیر آن هستند.
هوم بیس و تغییراتی سودمند
در بین شرکتهای فعال در حوزه املاک و مستغلات در آمریکا، «آرگوس» نامی شناخته شده محسوب میشود. شرکت املاک هوم بیس، شرکتی کوچک و نهچندان مشهور است. این شرکت برای بهبود وضعیت مالی و افزایش راندمان، با معیار قراردادن شرکت آرگوس برنامه تغییر پنج سالهای را به اجرا در آورده که تا پایان سال 2015 ادامه خواهد داشت. افزایش تعداد مراکز ارائه مشاوره املاک و رشد 41درصد مالی این شرکت از زمان آغاز طرح تاکنون، از تبعات همین برنامه محسوب میشود.
گوگل؛ معیاری مناسب برای تازهکارها
شرکت گوگل آنقدر موفق و نامآشناست که بسیاری از شرکتهای تازهکار یا کهنهکاران ناموفق را وادار میکند به الگوگیری از شیوههایش ترغیب شوند. اما حرکت جالب گوگل برای تشخیص معیارهای کیفیت سازمانی و مدیریتی درخور تحسین است. به گزارش فوربس، شرکت گوگل در حال تدارک و ارائه بخشی جدید در وبسایت رسمی خود است که به کاربران ناشناس اجازه میدهد بهطور مرتب در جریان تغییرات ساختاری و روند کیفیت خدمات گوگل بوده و بهراحتی به این تغییرات امتیاز دهند. این امر برای گوگل حائز دو حسن است، نخست آنکه نقاط قوت و ضعف از دید کاربران را بهراحتی آنالیز میکند و مورد دوم آنکه شرکتهایی که از گوگل بهعنوان معیار استفاده میکنند به سرعت و بهراحتی به اطلاعات مورد نیاز خود در مورد این شرکت دست مییابند.