بافتهای فرسوده به سکونتگاههایی گفته میشود که عمر مفید خود را سپری کردهاند، البته در کشور ما پدیدهای رخ داده که عمر ساختمانها پایین آمده است. در کشورهای مترقی ساختمانهای دارای عمر بیش از 100 سال را به عنوان بافت فرسوده قلمداد میکنند اما در ایران عمر ساختمانها به کمتر از 30 سال رسیده است. حتی گاهی شاهد هستیم که ساختمانهایی که عمر چندانی از آنها نگذشته، تخریب و دوباره نوسازی میشوند. این در حالی است که به ساختمان به عنوان یک سرمایه ملی باید نگاه ویژهای شود.
بافتهای فرسوده میتوانند یک فرصت بسیار خوب برای توسعه باشند. در کشور ما 77 هزار هکتار بافت فرسوده و ناکارآمد توسط وزارت راه و شهرسازی شناسایی شده است. در برنامه چهارم و پنجم توسعه این موضوع تکلیف شده که سالانه 10 درصد از بافتهای فرسوده نوسازی شوند اما تاکنون این موضوع محقق نشده است. سیاستهای کلان دولت قبلی معطوف بر مسکن مهر بود و به بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده نیز توجهی نشان نداد.
این در حالی است که بافتهای فرسوده دارای امکانات زیربنایی و روبنایی هستند و اگر سرمایهگذاری هدفمندی در این بافتها توسط بخش خصوصی انجام شود و دولت هم وظیفه نظارتی و تسهیلگری خود را انجام دهد، فرصت بسیار خوبی برای توسعه فراهم میشود، اما اگر در بافتهای فرسوده ساخت و ساز و نوسازی به صورت تکواحدی انجام شود، منجر به ساخت بافتهای فرسوده جدید میشود. بخش خصوصی باید در این بافتها بهصورت محلهای ورود پیدا کند، ریزدانهها را تجمیع و تبدیل به بافت جدیدی کند که حداقل عمر بالای 50 سال داشته باشد.
اعتقاد وزیر راه و شهرسازی نیز این است که در بافتهای فرسوده انبوهسازی صورت بگیرد و ریزدانهها تجمیع شوند تا بافت کارآمدی تولید شود که حداقل ظرف 50 سال آینده مشکلات خاص خود را نداشته باشد. اما برای آنکه در نوسازی بافتهای فرسوده کیفیسازی انجام شود، باید مقررات ملی ساختمان و استانداردهای ساختمانی رعایت شود و در این صورت ساختمانهایی احداث خواهد شد که در آن استانداردها و ضرایب عمر ساختمان لحاظ شده است.
دیگر موضوع تاثیرگذار استفاده از مصالح استاندارد است. باید به استاندارد مصالح ساختمانی رسیدگی شود و وزارت راه و شهرسازی و سازمان استاندارد در این موضوع ورود پیدا کرده و بر تولید مصالح ساختمانی استاندارد نظارت کنند. از سوی دیگر جامعه انبوهسازان و سازندگان مسکن باید میل و رغبت بیشتری به استفاده از فناوریهای نوین در نوسازی بافتهای فرسوده پیدا کنند و صنعتیسازی در این بافتها در دستور کار قرار بگیرد که البته تحقق این موضوع اندکی سخت و پیچیده است.
بخشی از بافتهای فرسوده بافتهای فرهنگی هستند و باید مکانهایی به عنوان بافت فرهنگی از نوسازی مستثنا شوند و به عنوان نماد از آنها نگهداری شود. در سایر کشورها هم بخشی از بافتهای فرهنگی را نگهداری، مستحکم و بهسازی کرده به عنوان الگو حفظ میکنند. در کشور ما نیز باید از این الگو استفاده شود؛ به عبارت دیگر ضرورتی ندارد که یک بافت شهری را بهطور کلی نگهداری کنیم به صرف اینکه بافت فرهنگی است. یکی از پیچیدگیهای نوسازی بافتهای فرسوده همین بافتهای فرهنگی است که باید در مورد آن برنامهریزی لازم انجام شود.
در مجموع انتظار ما از وزارت راه و شهرسازی و شهرداری و بانکها این است که به روند احیا و نوسازی بافتهای فرسوده کشور کمک کنند. نهادهای دولتی باید مکانیزم تشویقی برای بخش خصوصی به وجود بیاورند تا انگیزهای برای بهسازی بافتهای فرسوده ایجاد شود. به هر جهت رفع مشکلات در این بافتها به زیبایی مبلمان شهری و توسعه شهرها کمک شایانی میکند و اینها نکاتی است که مدیریت شهری و مسئولان باید به آن توجه جدی نشان دهند.
* دبیر کانون سراسری انبوه سازان