رضا نامجو: برخی از آهنگسازان و نوازندگان، آنها را نجار خطاب میکنند. اما کار این قشر تنها نجاری نیست.با هر کدامشان که صحبت کنی، میگوید ساز را برای عشقم و برای دلم میسازم. سازندگان ساز از جمله هنرمندان فعال در عرصه موسیقی ایرانی هستند که وضعیت چندان خوبی را به لحاظ اقتصادی تجربه نمیکنند. مواد اولیه گران شده و وجود سازهایی با کیفیت نازل بازار را با هرج و مرج مواجه کرده است. به سبب شرایط بد اقتصادی بسیاری از این هنرمندان حرفه خود را رها کردهاند و به سراغ شغل دیگری رفتهاند. کسانی هم که هنوز مشغول کارِ دلاند، میگویند نباید در این شرایط ساختن ساز را برای پول انجام بدهی.
گفت و گوی «فرصت امروز» با حمیدرضا نوربخش (مدیر عامل خانه موسیقی ایران و خواننده آواز ایرانی) و یادداشتهایی از یوسف پوریا (سازنده ساز و نماینده مدیر عامل خانه موسیقی در کانون سازندگان ساز)، امیر منصور مفاخری (سازنده ساز) و محمدرضا عبادی (نوازنده و سازنده ساز) تلاشی است برای پاسخ دادن به سوالات اقتصادی موجود در حوزهای که هنرمندانش را کمتر میشناسیم.
- با توجه به اینکه کانون سازندگان ساز با بیش از 1200 عضو هماکنون در خانه موسیقی ایران مشغول فعالیت است، چه اقدامات حمایتی و نظارتی را برای این هنرمندان در نظر گرفته است؟
همانطور که اشاره کردید، تمام صنوفی که کارشان به موسیقی ارتباط پیدا میکند، در خانه موسیقی مجمع و کانونی دارند. یکی از کانونهای دایر در خانه موسیقی هم کانون سازندگان ساز است. نگاه خانه موسیقی به همه اقشار درگیر موسیقی علی السویه است. مگر آنکه خود صنوف فعالیتهای خاص خود را داشته باشند و در آن صورت اگر نیاز به کمک خانه موسیقی باشد، ما هم به آنها کمک میکنیم.
کانون های خوانندگان، نوازندگان و آهنگسازان هم از این قاعده مستثنا نیستند. کانون سازندگان ساز فعالیتهای خود را پیگیری میکند. بهعنوان مثال، تاکنون چندین نمایشگاه در داخل و خارج از ایران برگزار کرده است.بهتازگی هم نمایشگاههایی خارج از خانه موسیقی و در خارج از کشور برگزار میشود که خانه به آنها کمک کرده است.
برای حضور در نمایشگاه فرانکفورت هم که بخشی از آن مربوط به نمایشگاه ساز کشورهای مختلف است، هر ساله به علاقهمندانی که میخواستند ثبت نام کنند و به ویزا احتیاج داشتهاند، کمک کردهایم. در داخل کشور هم نمایشگاههای مختلفی برگزار میشود که در آن عرصه هم سعی کردیم، به یاری سازندگان برویم.
- قیمتگذاری سازها و به بیان کلی فضای غبارآلود بازار ساز از جمله موارد بحثبرانگیز در این حوزه است. آیا خانه موسیقی در این زمینه هم کاری انجام داده است؟
در مورد مقوله قیمتگذاری سازها تاکنون اقدامی انجام ندادهایم، زیرا درست نیست وقتی یک سازنده براساس عرف موجود قیمتی روی سازش میگذارد، ما دخالت کنیم. البته اگر در این ارتباط شکایتی مطرح شود، پیگیری میکنیم. در غیر این صورت قضیه به فضای عرضه و تقاضا مربوط است و دلیلی برای دخالت خانه موسیقی وجود ندارد. قضیه بیمه هم به همه کانونها مربوط میشود و کانون سازندگان از این قضیه مستثنا نیست. (هم بیمه تامین اجتماعی و هم بیمه تکمیلی)
- همانگونه که مستحضرید، وزارت ارشاد و خانه موسیقی دو ارگانی هستند که در مورد مدیریت موسیقی کشور به آنها مراجعه میشود. در حوزه سازندگان ساز مشکلات زیادی وجود دارد. وجود سازهای کمکیفیت و البته سازهای بیکیفیت چینی (که بهتازگی وارد بازار شدهاند) میتواند اعتماد مشتری را کاهش دهد.
مقوله واردات ساز در کشور بیشتر متوجه سازهای غربی است و این نخستینبار است که من در مورد سازهای ایرانی این قضیه را میشنوم. قطعا این قضیه را پیگیری میکنم و البته انتظار هم ندارم این سازها کیفیت چندانی داشته باشند. به آن خاطر که ساز ایرانی از جهت ساختار و صدادهی ویژگیها و ظرافتهایی دارد که در یک کار کارخانهای وجود ندارد. از سوی دیگر حتی در کشور خودمان هم تنها کار برخی افراد برتریهای خاص دارد.
به این ترتیب وجود این ظرافتها صدادهی ساز را دستخوش تغییر میکند.این قابلیت بهگونهای است که هر کسی نمیتواند از آن برخوردار باشد. به همین دلیل گاهی اوقات از لفظ کار هنرمندانه برای ساختن ساز استفاده میشود. موضوعی که در سوال شما مبنی بر واردات ساز ایرانی وجود داشت را قطعا پیگیری میکنم. در مورد سازهای خارجی هم به آن خاطر که سازندگان زیادی نداریم موضوع قابل بحثی وجود ندارد.
پیانو در ایران تولید نمیشود و سازی مثل ویلن هم آن قدر تولید بالایی در کشور ندارد که با واردات آن ضرری متوجه تولیدکننده داخلی شود.این موضوع بیشتر مربوط به کانون سازندگان ساز است، البته من هم این قضیه را پیگیری میکنم تا در این عرصه خطری وجود نداشته باشد.
- آیا در خانه موسیقی و مخصوصا کانون سازندگان ساز پیرامون استانداردسازی سازهای موجود در بازار هم تدبیری اندیشیدهاید؟ به هر حال وضعیت بازار ساز و وجود سازهای نامرغوب در خیلی از بخشهای این بازار از مشکلاتی است که امروزه موسیقی کشور با آن مواجه است.
هر اتفاقی که در خانه موسیقی میافتد از پایین به بالا است. یعنی اینکه بعد از مواجه شدن کانونها با چالش یا احساس نیاز از سوی کانون، موضوع بررسی میشود و بعد از آن هیاتمدیره و کل خانه موسیقی هم اگر نیاز باشد وارد ماجرا میشوند. ما دستورالعملی کار نمیکنیم مگر در موارد خاص. در این زمینهها هم خود کانون سازندگان راجعبه مشکلات کار میکنند و بعد از آن به مدیریت خانه موسیقی اعلام میکنند تا در این مقوله ما هم وارد شویم و کار را در تعامل با وزارت ارشاد، میراث فرهنگی، صنایعدستی یا سایر نهادهای مرتبط پیگیری کنیم.
یکی از بحثهایی که امروز در جریان است بحث استانداردسازی است که اساتید فن و کانون سازندگان در حال کار کردن روی آن هستند. در درجه اول باید به استاندارد برسیم. استاندارد مورد نظر چیزی شبیه نشان استاندارد است و بهعنوان یک تاییدیه عمل خواهد کرد. با انجام این کار جلوی خیلی از مشکلات بعدی گرفته خواهد شد. در این زمینه به دنبال رعایت برخی حداقلها هستیم که دوستان در کانون مربوطه مشغول کار کردن روی آن هستند.
از سوی دیگر قصد ما این است که نظارت بیشتری در مورد افرادی که برای اطلاق لفظ سازنده ساز صلاحیت کافی ندارند و تجربیات آنها در این زمینه بسیار محدود و ناچیز است اعمال شود تا هرجومرج ایجاد شده در این فضا متوقف شود. در این صورت میتوانیم امیدوار باشیم لطمه کمتری به بازار ساز وارد شود و هنرجوهای موسیقی کمتر با مشکل مواجه شوند. خیلی از هنرجوها برای ساز هزینه میکنند اما بهخاطر مرغوب نبودن سازی که خریدهاند بعد از مدتی باید آن را کنار بگذارند.
- از گذشته قصههایی به ما رسیده مبنی بر اینکه سازندگان سازهای سنتی مثل تنبور در فقر و تنگدستی از دنیا میروند. دلیل این قضیه چیست؟
در ابتدا باید به این نکته توجه کنیم که مسئله مطرح شده در سوال، چندان عمومیت ندارد. اما اگر از حیث تاریخی مطالعه جامعهشناسانه انجام شود متوجه میشویم هنر و مخصوصاً موسیقی هیچگاه در کشور ما اقتصاد فعال و پرجنبوجوشی نداشته است. از بزرگانی مثل حافظ و سعدی و مولانا بگیرید تا امروز. حافظ در این باره میفرماید: «هنر نمیخرد ایام و بیش از اینم نیست/ کجا روم به تجارت بدین کساد متاع». بازار هنر در ایران همواره کساد بوده و این مسئله مسئلهای تاریخی است.
در عرصه هنرهای مختلف هم اینگونه است. بنابراین در حوزه هنر به کمتر کسی بر میخوریم که به مکنتی رسیده باشد مگر آنکه به لحاظ خانوادگی وضعیت مالی مناسبی داشته باشد. از گذشته اینگونه بوده و متاسفانه هنوز هم اینچنین است. یکی از بخشهایی که باید به آن توجه جدی داشته باشیم بحث اقتصاد هنر است. این حوزه مثل چرخی است که همه بخشهای آن باید درست بچرخند تا کل چرخ راه بیفتد. در مورد موسیقی هم وضعیت اینگونه است. همیشه درباره نشر موسیقی گفتهام که این نشر یک نشر ورشکسته است. موضوعی که مطرح کردید مربوط به کل حوزههای هنر است نه فقط سازندگان ساز.
- در شرایط کنونی با ابداع ساز از سوی هنرمندان مختلف مواجه هستیم. بهعنوان مثال استاد شجریان بهتازگی سازهای خود را رونمایی کردند و مصباح قمصری (از جمله نوازندگان جوان موسیقی) ساز بمکمان را ابداع کرده است. نظر شما در این مورد چیست؟
بهطورکلی در اینکه سازهای موسیقی ایرانی نقص دارند هیچ تردیدی نیست. در مورد کوک سازها هم ما با مشکلاتی مواجه هستیم. در بخش بالانس صداها هم مشکل داریم. بنابراین در این عرصه افراد متخصص باید تلاش کنند نقیصهها را برطرف کنند. از سوی دیگر سازهای ایرانی بخشهایی از طیف صدایی را هم پوشش نمیدهند.
به نظر من بحث ابداع در این راستا شکل گرفته است تا بخشهایی که بهلحاظ طیف صدایی در موسیقی ایرانی مفقود مانده را کشف کنند. تلاش استاد شجریان هم در همین راستا است. ایشان مترصد این هستند تا رنگهای خاصی را در طیف صدایی موسیقی ایرانی ایجاد کنند.
- به نظر شما این سازها توانستهاند رنگهای صدای مدنظر اساتید را ایجاد کنند؟
حتما. اما نکته اصلی این است که برای ایجاد پیوند بین شنوندگان و اجراکنندگان موسیقی ایرانی با این سازها زمان لازم است. هیچکس نمیتواند اراده کند امروز سازی بسازد و فردا آن ساز در کل ایران رسمیت پیدا کند و همه نوازندگان با آن ساز بزنند و همه شنوندگان هم صدایش را مورد پذیرش قرار دهند.کمااینکه در طول این سالها بعضی از نوازندگان مثل آقای علیزاده در زمانی سازی را ابداع کردهاند ولی بعضی از آنها مثل ساز سلانه تنها در حد یک تجربه باقی مانده و البته استفاده از برخی از آنها مثل ساز شورانگیز هم ادامه پیدا کرده است و افراد دیگری هم به آن روی آوردند.
در زمینه کارهایی که استاد شجریان و دیگران انجام میدهند زمان نقش تعیینکنندهای دارد. خود ایشان هم در این زمینه ادعایی ندارند. هدف استاد این بوده که برخی طیفهای صدایی را به موسیقی ایرانی اضافه کنند و امیدوار هستند در طول زمان استفاده از آنها در پیکره موسیقی جا بیفتد. احساس تکلیف باعث شده این کار را انجام دهند. به سازندگان دیگر هم اصرار کردهاند وارد میدان تجربه شوند و از حضور در این عرصه هراسی به دل راه ندهند.
کافی است عدهای به فکر بیفتند و به آنچه داریم بسنده نشود. البته عدهای هم موضع گرفتهاند اما باید در نظر بگیریم که استاد شجریان این فضا را میشناسند و پیش اساتید فن کار کردهاند و احساس کردهاند میتوانند در این بخش هم به موسیقی ایرانی کمک کنند. در آینده هم امکان دارد بخشی از سازها جا بیفتد و دیگران هم این فضا را تجربه کنند.
- آیا سازهای ابداعی استاد شجریان بازار را متوجه خود کردهاند؟
کمکم این سازها جا میافتد. در حال حاضر برخی از جوانها به این سازها علاقهمند شدهاند و در حال کار کردن روی آنها هستند اما جا افتادن این اتفاق هنوز به زمان نیاز دارد زیرا عمر چندانی از تجربه این اتفاق نمیگذرد. در عرصههای هنری همیشه زمان تعیینکننده مقبولیت یا عدم مقبولیت یک حرکت است. حتی در مقوله آواز هم اینگونه است. آنچنان که بعضی از صداها بعد از ورود به عرصه توسط مردم پذیرفته میشوند و البته بعضیها هم پس زده میشوند.
- خود شما با کدامیک از این سازها ارتباط بهتری برقرار کردهاید؟
به نظر من باید منتظر باشیم تا در آینده قضاوت بهتری داشته باشیم. اما با وجود آنکه مدت زیادی از این تجربه نمیگذرد من با ساز «ساغر» و «دل و دل» ارتباط بهتری برقرار کردهام.