سوژه گزارش امروزمان در منطقه 2 تهران و در غرب این شهر تور شده است. یعنی منطقه گیشا و بازارهایش، بهویژه پاساژ بزرگ گیشا. پس برای همراهی با ما در این گزارش چند راه دارید که همگی از بزرگراهها عبور میکند. بزرگراههای چمران و جلال و حکیم و یکی، دو تای دیگر که الان یادم نیست از این جملهاند. خلاصه این گزارش را بخوانید که احساس میکنم چیز بدی نشده!
بازار بزرگ نصر
بازار بزرگ نصر یکی از مراکز بزرگ خرید تهران با طول تقریبی ۶۰۰ متر در قالب دوطبقه در منطقه گیشا واقع شده است که بسیاری از اهالی منطقه برای خرید مایحتاج خود به آن مراجعه میکنند. برای ورود به این مرکز خرید باید چندین پله ابتدایی آن را بالا بروید. وارد پاساژ که میشوید دوطرف در ورودی فروشگاه ساعت قرار دارد. فروشگاههایی با ویترینهای خوش آب و رنگ در قسمت پایانی بازار نصر و بازار و طلافروشان و پس از آن میدان میوه و تربار قرار دارد. همین ویژگیها موجب شده تا این مرکز خرید همیشه مملو از مشتری باشد. البته دلایل دیگری هم برای این استقبال وجود دارد. از جمله دانشجونشین بودن این منطقه میتواند دلیل محکمی برای رونق بازار گیشا باشد. در حقیقت مجموعههای کوی دانشگاه تهران، پردیس دانشکدههای فنی دانشگاه تهران، دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران، دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و دانشگاه تربیت مدرس در نزدیکی این محله قرار دارند و همین امر هم موجب شده تا این محله همیشه شاهد رفتوآمد دانشجوها باشد. دانشجویانی که بازار گیشا را مکان مناسبی برای خرید کالاهای مورد نیاز خود میدانند.
اگر بخواهیم به تاریخچه احداث این مرکز خرید هم اشارهای داشته باشیم، باید برگردیم به حدود 18سال پیش و به زمان شهردار بودن کرباسچی. این پاساژ روی مسیر راهآبی ساخته شده و بهنوعی با این ساخت وساز اهالی محل از دیدن مناظر مربوط به نهری نهچندان خوشبو راحت شدهاند. پاساژی که از طبقه همکف و زیرهمکف تشکیل شده و با حدود 600 واحد فروشگاهی تقریبا کالاهای همه صنوف را در خود جای داده است. مثلا تنها بیش از 40فروشگاه به عرضه طلا و جواهر میپردازند. پوشاک زنانه هم سهم عمدهای از این بازار را به خود اختصاص داده است. از آنجا که در محلههای امیرآباد و سایر خیابانهای اطراف گیشا، مرکز خرید قابل توجهی وجود ندارد، این مسئله کاملا به نفع این مرکز خرید تمام شده است تا خریداران زیادی را به خود ببیند و به اصطلاح پاخور بالایی داشته باشد. این امر بهویژه در روزهای پایانی هفته نمود بیشتری دارد.
همچنین نزدیکی به بوستان گفتوگو موجب شده تا سیاحتکنندگان این بوستان بزرگ و نمایشگاه تخصصی دائمیاش نیز قدمزنان تا پاساژ بیایند و بهنوعی خریدی هم به سبد تفریحی آخر هفته خود اضافه کنند. همان بوستان گفتوگویی را میگویم که باغهای زیبایش به سبک کشورهای اروپایی و آسیای شرقی و باغهای سنتی ایرانی ساخته شدهاند و بیش از صدگونه گیاهی را در خود جای داده است. راستی الان گفتوگو را به چه صورت مینویسند؟ زمانی سر هم نوشتن یا ننوشتنش معانی خاصی داشت نمیدانم هنوز هم آن معانی را دارد یا تنها به دورهای خاص مربوط بود چنین بحثهایی. بگذریم! داشتن کتابخانه و رستوران و کافیشاپ و... نیز موجب شده تا این بوستان که در سال 82 توسط رییسجمهور وقت افتتاح شد، از جمله بوستانهای پرطرفدار تهران باشد. امری که موجب شده بازارهای اطراف این بوستان رونق بیشتری به خود ببینند.
کالاهای بازار
بازار بزرگ نصر مکانی برای خریدوفروش انواع پوشاک، عطر و ادکلن، کیف و کفش، ساعت، وسایل ورزشی و... است. تنوع پوشاک ارائه شده در این بازار بالاست؛ از پوشاک مردانه و زنانه گرفته تا بچگانه. حتی سیسمونی نوزادان هم در این بازار نمایندههایی دارد تا خیال کوچولوها هم از این بابت راحت باشد. حتی چندین فروشگاه در این پاساژ به عرضه اختصاصی جوراب میپردازند؛ بعضی تنها بچگانه و بعضی مختلط. زیورآلات بدلی هم جایگاه ویژهای در اینجا دارند و همیشه شلوغ. به هر حال این تنوع کالا موجب شده تا مشتریان زیادی به سمت این مرکز خرید روانه شوند. اجناس ارائه شده در این پاساژ اغلب چینی و ترک هستند. این را خود فروشندهها هم به صراحت میگویند. اجناس ترکشان تا سه برابر چینیها قیمت دارد و البته اغلب مشتریان هم ترجیح میدهند که بابت جنس خوب پول بدهند تا جنس بیکیفیت ارزان. اجناس ترک را فروشندهها اصل معرفی میکنند و از ضمانت کارهایشان حرف میزنند.
البته فروش اجناس و لوازمی با قیمت متوسط به بالا در این محله توجیهاتی نیز دارد، زیرا منطقه گیشا را به لحاظ سطح مالی و طبقه رفاهی میتوان متوسط به بالا حساب کرد. در ظاهر مشتریان و نوع پوشش و رفتار و اخلاقشان هم تا حدودی نشانههایی از این موقعیت اجتماعی دیده میشود. به همین دلیل قیمتها هم در فروشگاههای این منطقه متوسط به بالاست. در واقع اغلب قیمتهای مناسبی روی اجناس درج شده است. البته در این مرکز خرید هستند چندین فروشگاه که با ارائه اجناس ترک مبالغ تقریبا بالایی را هم طلب میکنند اما بهطورکلی بازار گیشا، بازاری مناسب برای اغلب مشتریان است.
پیتزاخوران گیشاییها
طبقه زیرهمکف این پاساژ میعادگاه پیتزاخوران است آن هم از نوع مینیاش که حی و حاضر و آماده روی پیشخوان گذاشته شده و مشتری با هر سسی که بخواهد میتواند آن را تزیین و تنها با پرداخت 3هزار و 500تومان آن را نوش جان کند. همان پیتزاهایی که به پیتزا پیکو مشهور هستند و نهتنها افراد محله، بلکه محلههای همجوار هم از این مینیهای ارزان سراغ دارند. البته این منوی باز سسها و سالادها بیشتر به این خاطر است که کیفیت نهچندان خوب پیتزاها خیلی به چشم نیاید. تعداد بالای مشتریان بهویژه عصرها رونق جالبتوجهی به فضای اطراف پاساژ میبخشد بهطوری که میتوان گفت این طبقه تا حدود زیادی در قرق فستفودفروشیهاست. در واقع بازارچه فستفود این پاساژ پسینهای تنگ پررونقی را به خود میبیند. رونقی که حاصل قرارهای خانوادگی و دانشجویی و روابطی از این دست است. مشتریانی بیادعا که روی سکوهای جلوی غرفهها مینشینند و همراه با گپ وگفتی پیتزایشان را میخورند و هیچ هم خیالشان نیست که خاکی بگیرد به لباسشان یا سسی بریزد روی دست و پایشان.
نمای پاساژ
اگر بخواهیم شمایی کلی از مرکز خرید موردنظر این گزارش ارائه کنیم باید با کمی تکراری کردن متن، دیدگاه جامعتر و کلیتری را برایتان مجسم کنیم. بنابراین در مورد این مرکز خرید باید بگوییم که بهطورکلی تنوع اجناس و جوانپسند بودن کالاها و خدمات از ویژگیهای بارز بازار بزرگ نصر است. ضمن اینکه توجه به تمام نیازهای خانواده هم در دستور کار سیاستگذاریهای آن قرار دارد. صنفهای پوشاك، طلافروشی، ساعتفروشی، لوازم خانگی و صوتی و تصویری، پیتزافروشی و اغذیه، کامپیوتر، لوازم آرایشی، عطر و ادکلن، لوازم ورزشی و تقریبا تمام صنوف در این مرکز فعالیت دارند. این مجموعه حدود 13هزار مترمربع زیربنا دارد و قریب به 60 فروشگاه لوازم كامپیوتر و صوت و تصویر، نزدیک به 40 واحد طلافروشی و تعداد زیادی ساعتفروشی از جمله واحدهایی هستند که در میان 600 واحد تجاری بازار بزرگ نصر به چشم میخورند. و البته همانطور که اشاره شد قسمت اعظم این پاساژ در قرق فروشندگان لباس است. بهویژه مانتو و شلوار زنانه و پیراهن و کفش مردانه و بچگانه.
چهرههای ثابت بازار
یکی از تصاویر ثابت سر کوچه پاساژ، گاری سبزیفروشی است که همیشه خدا هم چند نفر آنجا ایستادهاند و دستههای سبزیاش را زیر و رو میکنند. گاری کوچکی که شاید اگر آدم خوش ذوقی آن را میدید (مثلا فروغ فرخزاد) میخواست روی آن بنشیند و همراه با فروشنده نوجوانش کل منطقه گیشا را دور بزند و هوار بکشد آی سبزی آی سبزی! تا تمام سبزیهای پسرک به فروش برسد و بعد هم با تقسیم کردن پپسیها، سینما فردین و همه اجناس فروشگاههای اطراف بین دیگران و پسرک وجدانش راضی شود. اما نه آن آدم خوش ذوق دیگر وجود خارجی دارد و نه پپسیهای آبکی این روزها ارزش تقسیم کردن دارند و نه دیگر سینما فردینی در قید حیات است. خلاصه همه چیز دست به دست هم داده تا پسرک سبزیفروش خیابان گیشا ساعتها زیر تیغ آفتاب بایستد و رنگش هر روز به سبز تیره ترخونهایش نزدیکتر شود.
تصویر ثابت دیگری که در ادامه مسیر و پایینتر از پاساژ میبینید، مربوط به پژویی 206 است که صاحبش چندین سال است که عطر و ادکلن، عینک و ساعتهایش را در صندوق عقب ماشینش میچیند و همیشه هم مشتریانی دوروبرش را میگیرند و کالاهایش را تست میکنند و خودش هم پیوسته سرش را پاندولوار تکان میدهد در جواب مشتریانی که از اورجینال یا فیک بودن اجناسش سوال میکنند که یعنی بله اورجینال هستند و خب در صندوق عقب اتومبیلی مونتاژ کارخانههای ایران و درست کف خیابان گیشا به فروش میرسند. یعنی مثلا اگر صاحبان برند کوکوشنل بفهمند چه فاجعهای در خیابانهای ایران بر سر برندشان میآید چه حالی به آنها دست میدهد فقط خدا میداند. البته هر کسی فیک بودنشان را میداند و خب قیمت پایین کار خودش را میکند آخر. چون کاملا مشخص است که تنها تصاویر روی بستهبندی اجناسش اورجینال هستند که معمولا هم ربط مستقیمی به برند ادکلن ندارند و مربوط به سلبریتیهای هالیوود هستند و البته زیبای زیبا.
زمانی که از پاساژ گیشا که ابتدای خیابان گیشا قرار دارد رو به پایین بیایید، در مسیر حرکت بهویژه اگر بعد از ظهر باشد، به طرز شدیدی از سرعت شما کم میشود. چند دلیل هم دارد این ترافیک البته روان؛ یکی مربوط به نوای فلوتی است که دختری جوان کنار خیابان مینوازد. رویم نمیشود پولی در بساطش قرار دهم. آخر خیلی رو میخواهد و خیلی باید بر اعصاب خودت مسلط باشی که خب من نیستم در این جور مواقع. پایینتر هم جوانی گیتار میزند و دیگری میخواند. شلوار زردرنگ زاکدار و تیشرت سبز یکیشان مرا به یاد هیپیهای تراز اول دنیا میاندازد که نمیدانم با این گیتار و کف گیشای ما چه تناسبی دارند.
دلیل دیگری که برای شلوغی این خیابان وجود دارد مربوط به ازدحام دستفروشهایی است که به زور هم که شده میخواهند جنسی را به مشتری قالب کنند. پایینتر که بیایید فروشگاههای شال و روسری شروع میشوند. تنوع رنگ و جنس و تناسب قیمت مهمترین ویژگی اجناس فروشگاههایی است که چنین کالاهایی را عرضه میکنند. در این خیابان چندین برند لباس کودک هم وجود دارد که اجناس مرغوبی ارائه میکنند که قیمتشان هم تقریبا بالاست.
***
نام محله
همیشه نامها برایم جالب توجه هستند. به معنایشان و اینکه چه پشتوانه فرهنگی یا غیره موجب ایجادشان شده اهمیت میدهم. به همین خاطر هم نام این منطقه از تهران توجه مرا جلب کرد. اطلاعاتی هم در این جستوجو به دست آمد که شاید پربیراه نباشد. گیشا؛ این واژه دو سیلابی به نظر ایرانی نمیآید. به همین دلیل یکی از آبجکشنهای چندین ساله ذهن من این است که بالاخره واژه گیشا چه معنایی دارد؟! از جستوجو در منابع و سایتهای مختلف هم نصیب متقنی نمییابید. مثلا بعضی از منابع میگویند که گیشا اشتباهی است که در تلفظ عموم مردم از این واژه رخ داده و در واقع نام این محله «کی شاه» است که برگرفته از قسمت اول نامهای دو بنیانگذار این منطقه یعنی کینژاد و شاپوریان است که حدود 40سال پیش در این منطقه سرمایهگذاری کردند و بهنوعی از نخستین آمدگان به این منطقه به شمار میروند. البته مشکلی هم در این میان وجود دارد؛ اینکه چرا باید تلفظ عمومی به سمت واژه گیشا سوق پیدا کند که معنای مثبتی ندارد. اصطلاحی که مربوط به زبان مردمان آسیای شرقی است. نظراتی هم وجود دارد که گیشا را برگرفته از واژه گیشه معرفی میکند که در ابتدا به بازیگران جذاب کوچه و خیابان اطلاق میشده و بعدها در سینما به بازیگرانی نسبت داده شده که بیشتر ظاهر خوبی دارند تا قدرت هنرنمایی.
اما با همه این تفاسیر در حال حاضر و در زمانه حیات من و شمایی که این گزارش را میخوانید، نام این محله شده است کوی نصر و بر پیشانی بسیاری از مکانهای این محله نشسته است. از پل نصر گرفته تا پاساژ نصر و خیابان نصر و... هرچند این واژه تنها روی تابلوها دیده میشود و در زبان مردم همان گیشا میچرخد. خلاصه این مسائل با هم نمیخواند. من هم که مرض خاصی دارم و آن هم پیچیدن به پر و پای اسامی مکانها و آدمهاست. دست خودم نیست و بعید هم میدانم قابل درمان باشد. به همین خاطر هم هست که همیشه آبجکشن این مسائل را دارم. شاید الان دارید با خودتان میگویید که این روزنامهنگار چه علاقهای به واژههای خارجی دارد؟ باور کنید تنها به این دلیل است که معادل فارسیاش معنا را به خوبی منتقل نمیکند. آخر میدانید این واژه آبجکشن فقط به معنای مشکل نیست، بلکه معانی گستردهتری را در برمیگیرد.
بالاخره وقتی این همه از یک محله مینویسیم قاعدتا باید بگوییم چگونه میتوان بهآنجا رفت. برای رسیدن به این منطقه چند راه پیشرو دارید. البته قبلش این را هم بگویم که هر کسی از محله خودش خرید کند، بهتر است. مثلا لازم نیست از میدان رسالت بلند شوید بیایید گیشا یا از سایر نقاط شهر. دلیلش را هم میگویم. در این محله جنس یا کالای خاص و ویژهای به فروش نمیرسد که در سایر مکانها و مراکز خرید یافت نشود، یعنی بورس کالای خاصی نیست. این محله و مراکز خریدش مایحتاج اهالی را برطرف میکنند، بنابراین اگر هر کسی به این مسئله توجه کند بار زیادی از روی دوش شکسته ترافیک کلانشهرها برداشته میشود.
***
رهن و اجاره
اگر کسی بخواهد برای ایجاد کسبوکاری در پاساژ گیشا یا خیابان گیشا ملکی را رهن و اجاره کند باید برای اجاره تا ماهی 8میلیون تومان در نظر بگیرد. البته این میزان هزینه رابطه مستقیمی با جایگاه فروشگاه در پاساژ و متراژ آن دارد. فروشگاههای این مرکز خرید اغلب بین 12 تا 16متر مساحت دارند. یکی از فروشندگان مانتو در این پاساژ مبلغ هر مترمربع مغازه را بیش از 100میلیون تومان میداند. فروشنده لوازم آرایشی بیرون از پاساژ میگوید: مغازه ما 16متر است که 9میلیون تومان برایش اجاره میدهیم و حدود 50میلیون تومان هم پول پیش پرداخت کردهایم. تازه همه به ما میگویند خوب گرفتهاید و شانس هم همراهتان بوده است. هر چقدر هم که به ابتدای خیابان گیشا نزدیک شوید بر متراژ مغازهها افزوده میشود و به همان نسبت هم هزینهها رو به فزونی میرود.
محلیت یک محله
تپههای گیشا همانجایی است که الان برج میلاد در آنجا بنا شده است. در زمانهای گذشته قبل از احداث اتوبان حكیم مرز شمالی گیشا اتوبان همت بوده است و بعد از آخرین كوچههای 40و41، تپههای گیشا قرار داشته كه قبل از انقلاب قرار بود در آن پارك جنگلی احداث شود. بعد از انقلاب هم فضای سبز بزرگی در محل كنونی اتوبان حكیم قرار داشت ولی با احداث این اتوبان این پارك از بین رفت و با ساخت برج میلاد و بیمارستان میلاد روی تپههای گیشا، كاركردهای دیگری پیدا كرد. از نظر ظاهر گیشا یك خیابان طویل است كه از پل گیشا تا اتوبان حكیم امتداد دارد كه قسمت شرقی خیابان با شمارههای زوج و قسمت غربی خیابان با شمارههای فرد خیابانبندی شده است. به غیر از خیابان اصلی این محله دو خیابان پهن دیگر هم دارد یكی به طرف شرق به نام بلوچستان و یكی غرب به نام فروزانفر.
تحولات كالبدی محله
یكی از تحولات كالبدی محله گیشا احداث اتوبان حكیم بود كه برخی آثار مثبت و برخی نتایج منفی برای ساكنان این محله داشته است. جنبههای مثبت خارج كردن گیشا از بنبست بود زیرا امكان دسترسی به اتوبان برای ساكنان كوچههای بالاتر مشكل بود. از جنبههای منفی میتوان به موارد زیر اشاره كرد؛ آلودگی صوتی و آلودگی هوا که برای ساكنان خیابانهای انتهایی محله این مسئله شدیدتر است. از بین رفتن پارك جنگلی و از بین رفتن تپههای گیشا نیز از دیگر جنبههای منفی این تحولات است. گیشا جزو چند محله بهخصوص است كه تحولات كالبدی عمدهای در این محله صورت گرفته است، مانند احداث برج میلاد، بیمارستان میلاد، بوستان گفتوگو، بازار بزرگ نصر، نمایشگاه دائمی شهرداری تهران همه و همه جزو تحولات كالبدی این محله به شمار میآید كه البته بعضی از این تحولات باعث شده كه گیشا شهرتی فرامحلهای به دست آورد. این نکته را هم باید اضافه کنیم که گیشا یكی از محلههایی است كه از نظر اقتصادی جنبوجوش زیادی دارد. تعداد مغازههای متعدد با كاربریهای متنوع و وجود بانكهای مختلف بیانگر شرایط اقتصادی خوب در این منطقه است.