مرکز تحقیقات Pew دریکی از جدیدترین گزارشهای خود اعلام کرد، یک چهارم امریکاییها در سال گذشته میلادی حتی یک کتاب هم نخواندهاند. این شامل مطالعه کتابهای کاغذی، مطالعه کتابهای کیندلی یا گوشکردن به کتابهای صوتی در خودرو میشود. آمار نشان میدهد، تعداد کسانی که کتاب نمیخوانند از سال 1987 تاکنون تقریبا سه برابر شده است.
بدون شک، امروزه خورههای کتاب نسبت به دو یا سه دهه اخیر که شاهد این همه گجتهای متنوع نبودیم، بهگونه نادری از افراد تبدیل شدهاند. موسسه تحقیقات گالوپ، در سال 1978 دریافت 42 درصد از بزرگسالان، 11 کتاب بیش از سال پیش از آن مطالعه کرده بودند (13 درصد از آنها بیش از 50 کتاب خوانده بودند). اما امروز، یافتههای Pew نشان میدهد که فقط 28 درصد از مردم به این 11 کتاب رسیدهاند.
اما به نظر میرسد تا حدودی کتابخوانی در دوران مدرسه، موجب میشود مردم بعدها نیز به عادت کتابخوانی خود ادامه دهند. خبر خوب (دستکم برای ناشران) این است که افراد زیر 30 ساله امروز تقریبا همگی به دانشگاه میروند. وزارت آموزش امریکا اعلام کرده 85درصد از دانشآموزان دبیرستانی سال 2004، امروز تحصیلات عالی دارند. اما حقیقت این است که جوانان تحصیل کرده امروزه کتابهای زیادی نمیخوانند. افرادی که به طور متوسط 18 تا 29 ساله هستند، هر سال 9 کتاب میخوانند؛ این تعداد برای امریکاییهای سن بالاتر 13 عدد است.
اما براساس اعلام بنیاد ملی برای هنر، نوجوانان و جوانان زیر 30 سال، به نسبت، کمتر از افراد بالای این رده سنی کتاب میخوانند. نکته بسیار مهم این است که روند نزولی درصد جوانانی که برای لذت بردن مطالعه میکنند، متوقف شده است. بنیاد ملی برای هنر دریافت، 52 درصد از جوانان 18 تا 24 ساله کتابی را خارج از موضوع کار یا مدرسه خواندهاند - میزانی که با آمار اعلام شده در روزهای قبل از راهاندازی فیسبوک در سال 2002 برابری میکند.
با توجه به این آمار و گزارشهای مشابهی از این قبیل، میتوان نتیجه گرفت، کتابخوانی، نیازمند فرهنگ مطالعه است. فرهنگی که قطعا از کودکی و خانواده ریشه میگیرد. افرادی که از کودکی با کتاب و مطالعه خو میگیرند، بخشی از وجود خود را در کتاب جستوجو کرده و برای پاسخ به این نیاز خود به خرید و مطالعه کتاب روی میآورند.
اگر معلم، کتابدار یا پدر و مادر باشید، روند کاهش مطالعه و روی آوردن به فناوریهای روز مانند تلویزیون، بازیهای رایانهای و ویدئویی و اینترنت بیشازپیش شما را نگران نسل آینده میکند و ممکن است از خود بپرسید، چه کاری میتوانید برای معکوسسازی این روند انجام دهید.
اگرچه تشویق و ترغیب کودکان و نوجوانان به مطالعه در ابتدا کار دشواری به نظر میرسد، اما با اقدامات بسیار ساده و ارزانی میتوان این تلنگر را به جامعه زد.
نخست دسترسی آسان به کتاب را فراهم کنید، اگر یک کتابدار یا کتابفروش هستید به جای اینکه هر روز درهای فروشگاه خود را باز کنید و منتظر مشتری بمانید، کتابفروشی و کتابخانه خود را مانند هر کسبوکار دیگری ارتقا دهید. اگر پولی را برای این کار کنار گذاشتهاید، افرادی را به کار گیرید تا در مناطق پرترافیک مانند پارکها یا ایستگاههای اتوبوس آگهی توزیع کنند.
مردم را از اینکه کتابخانهای در همسایگیشان وجود دارد مطلع سازید و به همین سادگی آنها برای دیدن فروشگاهتان و خرید کتاب تشویق میشوند. البته باید زمان بازدید را نیز در آگهیهای خود مشخص کنید.
اگر معلم هستید، کتاب و مجلاتی را در کلاس قرار دهید تا دانش آموزانتان بتوانند آنها را قرض بگیرند. اگر با انجام این کار علاقهمندی بچهها را مشاهده کردید، این شور و توجه را با پرسش از آنها در مورد موضوعات مورد علاقهشان، پرورش دهید.
برای بررسی موضوعات مورد علاقهشان چه در کتابخانه و چه در اینترنت زمان بگذارید. سپس منابع را با دانشآموزانتان سهیم شوید. نشان دادن مسیر درست به آنها با موضوعی که به آن علاقهمندند، احتمال آنکه آنها را به دنبال مطالعه بفرستد، بیشتر میکند.
والدین باید برای مطالعه فرزندانشان وقت بگذارند چه کودک باشند، چه نوجوان. کار کردن با کودکان بسیار آسان است، چرا که میتوان در زمان خواب با خواندن کتاب آنها را به دنیای مطالعه اخت داد و علاقه به مطالعه را از همان دوران کودکی در آنها نهادینه کرد. همانطور که مهارتهای مطالعه آنها افزایش مییابد، به آنها اجازه دهید برای شما کتاب بخوانند در عین حال به آنها در خواندن کلمات دشوار کمک کنید.
این کار نه تنها به ایجاد عادت خواندن در کودک کمک میکند، بلکه لحظات بسیار خاطره انگیزی را با کودکتان رقم میزنید. این روزها نوجوانان بیشتر به وبگردی و مطالعه اینترنتی علاقهمندند تا گشتن لابهلای کتابهای کتابخانه. میتوانید با نوجوان خود وبگردی کنید تا از علایق وی مطلع شوید؛ این شاید یک شیوه فناورانه برای مطالعه با فرزند باشد درست مانند زمانی که برایش هنگام خواب کتاب میخواندید.
یک راهکار دیگر برگزاری بحث است. بهعنوان یک معلم یا کتابدار میتوانید گروه یا باشگاه بحث و گفتوگو در مورد موضوعات خاص تشکیل دهید. تبادل نظر در این گروهها، افراد را به مطالعه و کسب اطلاعات بیشتر ترغیب میکند. نتیجه دلپذیر این است که مردم هرچه بیشتر بدانند تمایلشان برای یادگیری بیشتر میشود. این روند را با ایجاد یک محیط دوستانه و غیررقابتی حفظ کنید و شاهد خواهید بود که گروههای بحثتان به مرور زمان بزرگتر میشود.
میتوانید همین کار را در خانه انجام دهید. موضوعی را در بین اعضای خانواده مطرح کرده و پس از یک مدت زمان تعیین شده، اطلاعات مطالعه شده خود را در مورد این موضوع در کنار صرف چای با یکدیگر مطرح و بحث کنید. این کار نه تنها اعضای خانواده را به مطالعه ترغیب میکند، بلکه یک دورهمی جذاب را نیز شکل میدهد.